دنیای اقتصاد: تصور عربستان بدون نفت به عنوان بزرگترین صادرکننده نفت جهان به این میماند که سوئیس را بدون بانکهایش به ذهن بیاوریم. با این حال، دیوید فیکلینگ، نویسنده بلومبرگ در اولین بخش از مجموعه گزارشهایی در مورد کشورهای وابسته به نفت که شامل روسیه، کانادا و نیجریه نیز میشود، میگوید ممکن است این نگاه کاملا درست نباشد. در واقع این کشور غنی از نفت اگر از ماده خامی که هویت و ثروتش به آن وابسته است با گامهایی دور شود و همزمان در حوزههای دیگر سرمایهگذاری کند، میتواند حتی پس از گذار انرژی از فسیلی به تجدیدپذیر هم یکی از کشورهای با درآمد بالا باقی بماند.
در این گزارش، فیکلینگ میگوید این کشور همسایه ایران از منابعی مانند معادن فسفات، مس و طلا برخوردار است که به دلیل تمرکز بر نفت در حد پتانسیلی که دارند توسعه داده نشدهاند. علاوه بر این عربستان یکی از بزرگترین سایتهای مهار و ذخیرهسازی کربن در جهان را در اختیار دارد و با توسعه این بخش میتواند در دورهای که دنیا به سمت کاهش انتشار کربن پیش میرود، از ذخیرهسازی آن درآمدزایی کند. اما ظرفیت اصلی عربستان در دنیای بدون نفت در تولید انرژی خورشیدی است که هم با صادرات برق حاصل از آن و هم استفاده از این انرژی برای تولید هیدروژن سبز میتواند همچنان یکی از بزرگترین قطبهای انرژی دنیا باقی بماند. اگر چه این کشور در این زمینهها پیش رفته اما در بسیاری از موارد از همسایگانش عقب است. علاوه بر این نفت و ثروتی که تولید میکند در تار و پود اقتصاد عربستان رخنه کرده که اصلاحات اقتصادی را بسیار دشوار میکند. این کشور همچنین با احتمال بیثباتیهای سیاسی در آینده مواجه است چرا که رابطه حاکمان سعودی و مردم در صورت گذار از نفت تغییرات عمدهای خواهد داشت. با مرور فرصتهای این کشور نفتی برای ساختن اقتصادی کمتر وابسته به انرژیهای فسیلی میتوان درسهایی برای کاهش اتکا به نفت در ایران گرفت.
دو نکته در مورد گذار انرژی
با وجود اینکه بحث درباره نزدیک شدن به پیک تقاضای نفت به دلیل تلاش جهانی برای فاصله گرفتن از سوختهای فسیلی با هدف مقابله با گرمایش جهانی زیاد است، اما به این معنا نیست که مصرف نفت تا سال ۲۰۵۰ به صفر میرسد. یک گزارش در سال ۲۰۱۹ توسط پنل بین دولتی تغییرات اقلیمی که نقشه راهی برای جلوگیری از گرمایش جهانی بیش از ۵/ ۱ درجه سانتیگراد طراحی کرده بود، نشان داد در سال ۲۰۵۰ بین ۱۱ تا ۵۷ میلیون بشکه نفت در روز مصرف خواهد شد. این موضوع با توجه به تولید ۸ میلیون بشکهای کنونی عربستان و هزینه تولید فقط ۸/ ۲ دلار در هر بشکه که ارزانترین در جهان به حساب میآید، به این معنی است که پادشاهی سعودی یکی از آخرین بازیگران بازار نفت خواهد بود. نکته دوم اینکه تلاش جهانی متمرکز بر کاستن مصرف نفت به عنوان انرژی بوده، اما این ماده خام مصارف دیگری هم دارد. حدود ۱۰ درصد تولید جهانی نفت یعنی نزدیک به ۱۰ میلیون بشکه در روز، برای تولید محصولاتی استفاده میشود که نمیسوزند مانند پلاستیک، آسفالت، روانکنندهها، مواد شیمیایی و کود. چنین محصولاتی احتمالا به سختی با مواد غیرفسیلی در دهههای آینده جایگزین شوند.
ذخیره سازی کربن به عنوان فرصت درآمدزایی
اگر تقاضا برای نفت سقوط کند و دنیا برای از بین بردن حجم بالای کربن از جو زمین تلاش کند، پتانسیل دیگری برای عربستان وجود خواهد داشت. مهار و ذخیرهسازی کربن (Carbon Capture and Storage) به عنوان یک تکنولوژی هنوز به اندازهای که در ابتدا تصور میشد موفق نبوده اما اگر این فناوری به کار بسته شود، میتواند عمر دوبارهای به میادین نفتی عربستان دهد. این کشور دارای یکی از بزرگترین مراکز فعال در این زمینه در میدان عظیم الغوار است. پتانسیل این کشور به خوبی بررسی نشده است اما یک پژوهش در سال ۲۰۱۶ نشان داد عربستان توانایی ذخیره بین ۵ تا ۳۰ میلیارد تن دی اکسید کربن را دارد. در آمریکا به تنهایی این رقم به ۲/ ۲۱ تریلیون تن میرسد. بنابراین با بررسیهای بیشتر ممکن است مشخص شود عربستان سعودی ظرفیت ذخیره سازی بیشتری دارد.
فرصتهای اقتصادی ورای نفت
بلندپروازانهترین چشمانداز برای آینده اما امید به مدیریت کاهش تقاضا برای نفت نیست، بلکه ورای آن است. به گفته فیکلینگ، به طرزتعجببرانگیزی، عربستان در این زمینه هم مزیتهایی دارد. کمتر مکانهایی در دنیا نور خورشید را به اندازه شبه جزیره عربستان با شدت و پیوستگی دریافت میکنند. سال گذشته میلادی شرکت برق ابوظبی قراردادی را برای ساخت یک نیروگاه خورشیدی در عربستان امضا کرد که بر اساس آن هر کیلووات ساعت برق با هزینه ۳۵/ ۱ سنت تولید خواهد شد که کمترین قیمت توافق شده برای تولید برق از انرژی خورشیدی به شمار میرود. این رقم یک سوم پولی است که بخش خصوصی عربستانی برای برق به شدت یارانهای در این کشور میپردازد. در حالی که پیشرفت در این زمینه در عربستان بسیار عقب افتاده است، اما این کشور تصمیم دارد تا سال ۲۰۳۰، ۵۰ درصد شبکه برق خود را از منابع تجدیدپذیر تامین کند. کشورهایی با پتانسیل مشابه مانند شیلی و استرالیا پیش از این شروع به توسعه یک بخش صادراتی کردهاند که ممکن است روزی با نفت رقابت کند و جایگزین آن شود: هیدروژن.
سوخت هیدروژن
هیدروژن به عنوان یک سوخت شیمیایی و یکی از مواد تشکیلدهنده در فرآیندهای صنعتی، بسیاری از مزیتهای نفت را دارد. برعکسِ نفت، اگر هیدروژن از مولکولهای آب به وسیله برق تجدیدپذیر جدا شود، هیچ کربنی منتشر نمیکند و به آن هیدروژن سبز میگویند. انرژی احتمالا مهمترین عامل تعیینکننده هزینه تولید هیدروژن سبز باشد، بنابراین عجیب نیست که عربستان رویای تبدیل شدن به بزرگترین صادرکننده هیدروژن جهان را در سر میپروراند. روی کاغذ پتانسیل عربستان برای بازسازی خود به عنوان یکی از مهمترین قطبهای انرژی جهان در دنیای پس از سوختهای فسیلی زیاد است. مشکل این کشور اما چگونگی رسیدن به آن هدف است. کشوری که ثروت و هویتش بر اساس نفت بنا شده، همیشه با کاهش اهمیت نفت دست و پنجه نرم خواهد کرد. هر روز به لطف صادرات طلای سیاه، میلیونها دلار وارد صندوق ثروت عربستان میشود. وسوسه اینکه این راه را ادامه دهد، به نظر مقاومت ناپذیر میآید. عربستان سعودی به همان اندازهای که زمانی ابن سعود آن را بنا نهاد، همچنان یک پادشاهی کامل است. نفت و پولی که از آن نشات میگیرد، در مرکزیت شبکههای قیومیت دولتی در این کشور است که عربستان را بهصورت یک کل واحد در میآورد. گزارش ماه فوریه اتاق فکر گذار انرژی در موسسه کربن ترکر نشان داد که بسیار پیش از اینکه تولید نفت به صفر برسد، درآمد دولتی عربستان به دلیل کاهش مصرف در دهههای آینده ۴۴ درصد کاهش مییابد. عربستان میتواند مانند برخی دیگر از حکومتهای پادشاهی منطقه در تولید پلاستیک، آلومینیوم و هیدروژن سرمایهگذاری کند اما هیچ صنعت دیگری مانند نفت نیست که چنین مزیتهای منحصر به فردی برای این کشور داشته باشد. الن والد، که در شورای آتلانتیک حضور دارد و تاریخشناس پادشاهی عربستان است در این مورد میگوید: «ریسکهای گذار از نفت تغییراتی نه تنها اقتصادی بلکه قانونی ایجاد خواهد کرد. این موضوع میتواند به رابطه متفاوتی بین حاکمان و مردم بینجامد. آنها ممکن است دوران سختی برای جلوگیری از تغییرات سیاسی داشته باشند؛ تغییراتی که موجب میشود پادشاهی دیگر کنترل را در دست نداشته باشد.»
حدود ۴۵ درصد شهروندان شاغل عربستان شامل عربستانیها و خارجیها صرفا به دلیل نفت و ثروتی که تولید میکند، در این کشور حضور دارند. در حالی که الگوی دبی به عنوان یک مرکز مالی و تجاری برای رونق اقتصادی بدون نفت ارائه میشود، مشخص نیست چنین راهکارهایی بتواند در عربستان هم تکرار شود و موفق باشد چراکه جمعیت عربستان ۱۰ برابر است و از نظر فرهنگی بسیار محافظهکارتر است. با این همه هر اتفاقی بیفتد هنوز هم زمان انجام تغییرات وجود دارد. عربستان و برخی دیگر کشورهای منطقه وضعیت مشابهی دارند. آنها در یک بحران استراتژیک گیر افتادهاند. اگر دنیا موفق به کاهش انتشار کربن شود، کسب و کاری که عربستان را برای هشت دهه سر پا نگه داشته است، سالهای کمی تا پایان عمرش خواهد داشت. از سوی دیگر، اگر دنیا در گذار انرژی شکست بخورد یا در واقع، گرمایش جهانی بیش از ۲ درجه سانتیگراد شود، بخشهایی از کشورهای حوزه خلیج فارس ممکن است آنقدر گرم و مرطوب شوند که موجهای هوای گرم مرگبار تا پایان قرن حاضر به امری روزمره تبدیل شود. در هر صورت، عربستان و دیگر کشورهای منطقه برای جان سالم به در بردن از این بحران باید اقدام کنند. اندرو گرنت، تحلیلگر ارشد کربن ترکر در این مورد عنوان کرد: «هیچ کس نمیگوید این گذاری آسان خواهد بود.» او میافزاید بحث بر سر نیاز به گذار از فسیلیها نیست بلکه در مورد زمان انجام آن است.