پرتاب بیش از ۱۰۰۰ موشک به سمت مناطق مسکونی اسراییل را در چند روز گذشته شاهد بودیم. شورش عرب های اسراییل و به آشوب کشیده شدن شهرهای اسراییل را به چشم مشاهده کردیم. مشتی تروریست فلسطینی، منطقه را در یک کلمه به آتش کشیده اند.
واکنش اسراییل البته با صبر همراه بود. هر کدام از کشورهای منطقه از جمله جمهوری اسلامی اگر جای اسراییل می بودند، بزرگ و کوچک فلسطینی ها را به خاک و خون می کشیدند. نهایت عکس العمل اسراییل زدن مکان های استقرار رهبران تروریست حماس بود.
اما اگر زاویه ی دید دوربینی را که با آن بر روی اسراییل و نوار غزه زوم کرده ایم باز تر بکنیم، و نقش کشورهای جهان را در موضوع اسراییل به نظاره بنشینیم، اولین سوال اساسی که برای ما به وجود خواهد آمد این است که واقعا در جهان چه خبر است؟
اگر معتقد باشیم که جهان امروز به دو قسمت آزاد و زیر یوغ استبداد تقسیم شده، اگر باور داشته باشیم که در موضوع اسراییل، سرِ مار، نه در نوار غزه، بلکه در پایتخت جمهوری اسلامی قرار دارد، و حکومت نکبت اسلامی، ۴۲ سال است که نه تنها خاورمیانه و اسراییل، بلکه جهان را به آتش و آشوب کشیده، منطقی ترین سوال این خواهد بود که چرا دنیای آزاد، سرِ مار را با سنگ نمی کوبد، و با جمهوری اسلامی راه مماشات در پیش می گیرد؟
حتی سوال من این است که اسراییل که امروز زیر آتش گروه های تروریستی وابسته به جمهوری اسلامی قرار دارد، و سران این حکومت، با صریح ترین کلمات و جملات و شعارها و تفکرات می گویند که حامی تروریست های عرب هستند و به آن ها پول های کلان و تسلیحات مخرب می دهند، و هیچ پرده پوشی در این حمایت نمی کنند، چرا سرِ مار را که در تهران و خیابان پاستور است، هدف قرار نمی دهند و جهان را از شرّ این حکومت آشوبگر و آتش افروز خلاص نمی کنند؟
وضع ما ایرانیان نیز در این بلاتکلیفی و مماشات بهتر از کشورهای جهان نیست. دیدن حمایت برخی از ایرانیان از آتش افروزی تروریست های عرب، تروریست هایی که به خون ایرانی تشنه هستند، تروریست هایی که با پوزخندهای مهوع، بر سر سفره ی ثروت مردم محروم سرزمین ما مثل لاشخور نشسته اند، تروریست هایی که جهان را به آشوب و ناامنی کشیده اند، تروریست هایی که سربازان صدام جنایتکار بوده اند و برایشان عربیّت، مهم تر از هر چیز دیگر در جهان است، واقعا باعث حیرت آدمی می شود.
این ها با سمفونی گوشخراش حمایت از مردم مظلوم و از خانه رانده شده ی فلسطین، چنان سنگ فلسطینی ها را به سینه می زنند که گویی که فلسطینی ها برادر خونی شان هستند و چنان برای کشته شدن فلسطینی ها یقه می درند که انگار عزیزان شان را از دست داده اند!
ای کاش این یقه دراندن شامل میلیون ها جوان سرزمین خودمان می شد که طی ۴۰ سال حاکمیت اسلام و حکومت پشتیبان فلسطین، ذره ذره مرده اند و هزاران از آن ها به دست همین حکومت به قتل رسیده اند.
واقعا در جهان و در کشور خودمان ایران چه خبر است؟!
امضاهای جعلی نامه حمایت ورزشکاران از رئیسی