Thursday, May 27, 2021

صفحه نخست » بازهم انتخاب بین بد و بدتر؟ (بخش دوم)، خ. د. رها

Election.jpgاول: این نوشته برای آنهائی هست که هنوز در تصمیم به تحریم انتخابات پیش رو مردد هستند.
دوم: سعی می‌شود با اشاره اجمالی به نقش آقا مجتبی خامنه‌ای تا این تاریخ و نقش خیلی مخربتری که می‌تواند در آینده داشته باشد، به حقانیت شعار مردم علیه او در روزگاری که اصلا رهبری او متصور نبود اشاره شود.

تا سال ۱۳۸۴ و تقریبا در تمام رای گیری‌ها، اعم از سراسری و محلی، شواهدی قوی مبنی بر دخالت مستقیم در گزینش کاندیداها، اخلال در روند رای گیری و شمارش آرا، ابطال هدف دار تعداد مشخصی از صندوقها به نحوی که نامزد مورد نظر نظام برنده شود، وجود داشته است. این کارها عمدتا بدست شورای نگهبان و هیاتهای نظارت انجام می‌شد. ولی از آن سال و در پی نامه نگاری مهدی کروبی به رهبری، یک نام به صورت مشخص مورد توجه قرار گرفت. مجتبی خامنه‌ای.!!!! با عیان شدن این اسم دخالت بیت رهبری در انتخابات هم شکل علنی به خود گرفت و از اشکال فوق الذکر به مهندسی انتخابات تبدیل شد. به صورت مشخص می‌توان دستکاری در نتیجه نهایی و تغییر درآمار شرکت کنندگان را نام برد. به عنوان مثال در انتخابات مجلس خبرگان رهبری در یکی از استانها به منزل منتخب اول استان رفتند و گفتند که زشت است که نماینده ولی فقیه در استان رای‌اش کمتر از شما باشد بنابراین رای‌های شما دو نفر را عوض می‌کنیم (نقل به مضمون). مثال خیلی مشخص دیگرهم نحوه راهیابی آقای جنتی به مجلس خبرگان بود که نیازی به توضیح اضافی ندارد. نهایتا به این هم قانع نشدند و اخیرا طوری انتصابات را برنامه ریزی کرده‌اند که دیگر نیازی به هیجان و استرس روز رای گیری و شب شمارش آرا هم نباشد و نتیجه قبل از توزیع صندوقها در مراکز رای گیری مشخص شود.
ولی در این میان شاید یک موضوع مهم مورد غفلت قرار بگیرد، اگر فرض کنیم که این همه تلاش همراه با آبروریزی آشکارصرفا برای ریاست جمهوری رئیسی می‌باشد. دو احتمال مهم را در کنار دیگر احتمالات می‌توان در نظر گرفت:
یک ـ نظام براستی به ریاست جمهوری رئیسی راضی شده است. در این صورت سوال بعدی این هست که این ریاست تا چه زمانی تحمل خواهد شد؟ با توجه به نقش خیلی آشکار این آقا در کشتارهای فجیع سال ۱۳۶۷، نظام می‌داند که رئیسی حتی در حد و اندازه روحانی نخواهد توانست در مجامع بین المللی و کشورهای دیگر حاضر شود. قطعا آنهائیکه حمید نوری کاملا ناشناس را به گرفتاری دچار کردند برنامه خیلی مفصلی برای این حضرت می‌توانند داشته باشند. لذا اگر این احتمال را در نظر بگیریم، عمر سیاسی آقای رئیسی حداکثر تا چند ماه بعد از فوت خامنه‌ای می‌تواند دوام داشته باشد. از طرف دیگر، از این فضاحت آشکار و سرعت عمل نظام می‌توان نتیجه گرفت که در آینده نزدیک حضرت آقا حتی از روی کاغذ هم نخواهد توانست سخنرانی خود را بخواند. بطور خلاصه می‌خواهم نتیجه بگیرم که در این حالت نقش رئیسی نه ریاست جمهوری برای چهار سال آینده بلکه تنها زمینه سازی برای رهبری مجتبی خامنه‌ای و نصب او به عنوان رهبر سوم حکومت اسلامی خواهد بود.
دو ـ با هذف هاشمی رفسنجانی و هاشمی شاهرودی و حذف سیاسی عاملی لاریجانی احتمال دارد نظام از اقبال بعضی از اعضای مجلس خبرگان به رئیسی خبر داشته باشد. سید حسن خمینی و در یک پله پایین تر سید محمد خاتمی در نبود هاشمی رفسنجانی هیچ شانسی برای رهبری ندارند. اما قبول رهبری موروثی حتی برای این مجلس فعلی که با دقت کامل دستچین شده قدری سخت به نظر میرسد، اگرچه غیر ممکن نیست. در شب رحلت رهبر، سپاه پاسداران به اندازه تعداد نمایندگان مجلس خبرگان سردار معتمد دارد که به خانه تک تک آنها بفرستد و خواست نظام و سپاه را به آنان دیکته کند. احتمالا صداهای کوچکی از تعدادی از روحانیان قم و همینطور بیت خمینی بلند شود ولی این نظام ثابت کرده است که می‌تواند این صداها را به خوبی خاموش بکند. اگر فرض را بر این بگذاریم، یعنی احتمال اقبال اعضاء خبرگان به رئیسی هر چند با درصد پایین، در این صورت عمر سیاسی جناب رئیسی به شب انتخابات هم نخواهد رسید. نظام خیلی راحت می‌تواند به همان ترفندهای بعد از ظهر دوم خرداد ۱۳۷۶ و بعد از ظهر انتخابات سال ۱۳۹۶ دست بزند و عده‌ای را به شکل هیجانی به حوزه‌ها بکشاند. بار دیگر عده‌ای از ترس بدتر به بد رای دهند. در این صورت، نیاز هست که یکی از سه نفر رد صلاحیت شده مشهور، یعنی لاریجانی (احتمال‌اش خیلی ضعیف هست)، جهانگیری و پزشکیان باید صلاحیت خود را با حکم حکومتی احراز کند و این واقعا یکی از تهوع آورترین صحنه‌های این سیرک پر از مضحکه خواهد بود. البته در این صورت، خودی‌های نظام با اشاره به سمت آقای جلیلی خواهند رفت. ولی نظام برای رو دست زدن به خودی‌ها، جبهه پایداری، احمدی نژادی‌ها و همینطور مردم ترسانده شده از "بدتر"، نفر دیگری را از صندوقها در خواهد آورد به غیر تمام آنهائیکه اسم‌شان در بالا آمد. در این صورت نظام یعنی خامنه‌ای و فرزندشان هم از شر رئیسی خلاص می‌شوند و هم از شر پایدارچی‌ها که نشان داده‌اند دوستان قابل اعتمادی نیستند.
اگر از بین تمام احتمالات موجود فقط به این دو احتمال فکر بکنیم و نیز توجه داشته باشیم که این نظام برای بقای نظام قادر هست به هر چیزی دست بزند، حتی قربانی کردن آنهائیکه ما نمی‌توانیم فکرش را هم بکنیم، در اینصورت به اهمیت خاموش ماندن و رای ندادن خود پی می‌بریم. انتخابات آتی انتخاب ریاست جمهوری نیست حرکت به سمت رهبری موروثی هست.
حرف زدن در مورد احمدی نژاد شاید اهمیت دادن به او تلقی شود و آن جناب ارزش این اهمیت را ندارد.!!!! ولی مجبوریم به او هم بپردازیم تنها اهمیتی که جنابشان می‌تواند داشته باشد این هست که او را تشویق بکنیم به انتشار آن قسمت از پشت پرده که همیشه وعده‌اش را داده. شاید در پس پرده جریانات سال ۱۳۸۸ نقش آقا مجتبی را بیشتر و بهتر ببینیم. در قسمت بعدی سعی می‌کنم به آقای احمدی نژاد بپردازم.

خ. د. رها



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy