Monday, Jun 14, 2021

صفحه نخست » آری رای نمی‌دهم اما احمق هم نیستم! چنگیز عباسی

Changiz_Abbasi.jpgطبیعی است که رای دادن و رای ندادن بستگی تام و تمام به انتخاب کردن دارد و اگر انتخاب وجود نداشته باشد رای دادن ذاتا امری بی معنا میشود. هرچند انتخاب کار افراد بالغ است اما کودکان هم می‌توانند انتخابی در حد سن زیر بلوغ خود داشته باشند. انتخاب کودکانه محدود به دایره تصمیم سرپرستان اعم از والدین و یا قیم‌های قانونی آنان است. همانطور که انتخاب بزرگسالان محدود به دایره تشخیص آنان. در همه این احوال عناصر تعیین کننده انتخاب چند مورد محدود هستند که خارج از اراده شخصی عمل میکنند. مثل عنصر عقل برای تشخیص درست، عنصر دسترسی به مورد صحیح و عنصرلزوم و ضرورت انتخاب. با توجه به موارد میخواهیم ببینیم آیا انتخاب رییس جمهور در کشور ما از چه ویژگیهایی برخوردار است.

اول اینکه دایره انتخاب ما بسته به دایره تصمیم رهبری از طریق اعمال تصمیم گیری از طریق شورای نگهبان است. یعنی با ما در این مورد مثل همان کودکانی که دایره انتخابشان محدود به دایره تصمیم والدین و یا قیم آنهاست رفتار می‌شود. سرپرست یا قیم تصمیم میگیرد که چه چیزی برای ما مفید است و به ما اجازه می‌دهد که از میان چیزهایی که او برای ما مناسب میداند انتخاب کنیم. اما رهبری به این هم بسنده نمیکند و اگر ما در همین محدودیت هم انتخاب کنیم و انتخابمان چیزی نباشد که او دلش میخواهد خودش باز از طریق شورای نگهبان وارد شده و انتخاب نهایی را انجام و شخص معینی را منتخب اعلام میکند. یعنی در شرایط نرمال و طبیعی انتخابات در ایران ما فقط در دایره علاقه رهبر می‌توانیم انتخاب کنیم و نه در دایره علاقه شخصی. اینگونه عقلانیت ما مورد سوال واقع میشود، عنصر دسترسی ما به مورد صحیح از ما دریغ میشود و عنصر ضرورت هم از آنجایی که ما کودکانی بیش نیستیم و قدرت تشخیص درست نداریم لذا نمی‌توانیم ضرورت را تشخیص دهیم خود بخود از ما ساقط می‌شود. اینهمه در شرایط این چهل سال گذشته بر انتخابات کذایی ریاست جمهوری ما حاکم بوده است. حالا ببینیم در در مثلاً انتخابات۱۴۰۰ چه چیزی افزون بر این از ما دریغ شده است.
در سال ۱۴۰۰ هیچ چیزی بیش از آنچه که در چهل سال گذشته از ما دریغ شده بود از ما دریغ نشده است و تنها چیزی که اتفاق افتاده رهبری کار را ساده تر کرده و آشکارا یکنفر را به عنوان رییس جمهور انتخاب کرده و به ما می‌گوید شما به انتخاب من رای بدهید.
بله، آشکارا میگوید: شما به انتخاب من رای بدهید و حتی اگر رای هم ندهید باز من همین را که انتصاب کردن میخواهم، نصب خواهم کرد.
خوب، در گذشته هم همین بوده است منتهی با یک کمی پیچ و خم گمراه کننده. الان خوشبختانه این پیچ و خم حذف و موضوع عدم اهمیت رای ملت آشکارا به میدان آمده است. طبیعی است که اگر من بخواهم به این صغارت چهل ساله که با این وضوح توی صورت من کوبیده میشود تن ندهم رای نمیدهم. اما در عین حال احمق هم نیستم که حق رای دادن را خودم از خودم سلب کنم. لذا باید شرایطی ایجاد کنم که بتوانم مثل همه آدمهای بزرگسال رای بدهم و رای من در زندگی خودم و زندگی جمعی جامعه‌ام موثر باشد. لازمه ایجاد چنان شرایطی از پیش پا برداشتن موانعی است که خود مانع خروج من از صغیر تلقی شدن موجود میشود. طبیعی است که در چهل سال گذشته همه راهها رفته شده تا بلکه این مهم بدون براندازی حکومت خودکامه رهبری انجام گیرد و هیچ راهی به نتیجه نرسیده است و نهایتا «فقط یک چیز مانده است». و آن براندازی حاکمیت مافیا در کشور است و برقراری حکومتی که دیگر با من مثل کودک صغیر رفتار نکند.
طبیعی است که اگر رای ندادن که خود یک وسیله از مشروعیت انداختن حاکمیت است آغازی بر ساقط کردن حاکمیت موجود نباشد هیچ ارزش قابل توجهی ندارد و ممکن است اصلا به یک عادت ماندگار هم تبدیل بشود.

چنگیز عباسی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy