مفهوم تاریخی چه در مقام نظر و چه درعمل که منبعث از رویدادهای فرهنگی هستند، در هر فرهنگی به نسبت سطح اش تبلور پیدا می کند. ایران نیز چون یک مفهوم فرهنگی سیاسی هست و قابلیت هایی دارد که عاملان آن را پیش می برند در نتیجه می تواند در برهه ای از زمان این نوع مفاهیم تاریخی مورد نظر، موجودیت پیدا کنند. نمونه اش رویداد «فلسفه» اسلامی یا رویداد مشروطیت یا «انقلاب» اسلامی و یا مفهوم نظری مانند دینخویی آرامش دوستدار، هستند. بر اساس این تعریف و توضیح، رویداد «نه به جمهوری اسلامی» و «رأی بی رأی» که مورد اقبال همگانی مردم قرار گرفته ما ایرانیان را وارد فاز جدیدی از همبستگی می کند. از این منظر روند شکل گیری این همبستگی و ایجاد آن به یک امر مفهومی تاریخی در می آید که پشتوانه اش آگاهی همگانی است.
دیریست که نکبت جمهوری اسلامی با انتخابات کذایی اش که اصلاح طلبان دینی معرکه گیران اصلی آن جهت گدایی قدرت، بوده اند، همه آحاد جامعه را به خود مشغول کرده بود. مردمی پریشان از جور تقدیری که جمهوری اسلامی بر آنها تحمیل و نفس شان را بند آورده بود، با امید بستن به اصلاح طلبان حکومتی، به دنبال منفذی می گشتند تا از هوای آن نیم نفسی گیرند. اما چنین رخ نداد و بتدریج بر بستر ناکارآمدی اصلاح طلبی دینی در بیش از دو دهه، مردم به عارضه تنگی نفس دچار شدند. اکنون این مردم در حال تقلا اند تا بلکه خود را از دالان تنگ و تیره این حکومت و مجیزگویانش بیرون کشند و نفسی تازه کنند. لحظه ای تاریخی که رخداد خجستهٔ «نه به جمهوری اسلامی» و «نه به انتخابات کذایی حکومت» به ثمر نشست و می رود تا بطورکامل حکومت را محاصره مدنی کرده و آن را از ریشه برکَنَد.
نتیجه «انتخابات» را هر چه اعلام کنند مهم نیست مهم فهم این مسئله است که نیروهای چند جانبه درونی نظام به دلیل پایبندی به نظام دینی و معذوریت شان نمی توانند بر سیاست فاجعه بار داخلی و خارجی این نظام کمترین تأثیر جهت عقب راندن آن داشته باشند و نظام کما فی السابق به راه خود ادامه خواهد داد. اکنون این فهم میسر شده و می رود تا حرکت های مدنی سلبی را همزمان به جنبش ایجابیِ همبستگی ملی ایرانیان، مبدل کند. هر چند فهم این مسئله گران و دشوار بود اما اولین گام هایش، کام مردمان دلشکسته و مغموم را شیرین خواهد کرد. بنظر می آید که اپوزیسیون سکولار رژیم و مردم در این نقطه تاریخیِ حقیقتاً حساس برای ایران و ایرانی، زبان مشترک پیدا می کنند و هر چه بیشتر دامنه این آگاهی و فهم تاریخی را می گسترانند.
دو گروه اسلامی و شبه سکولار اخلالگر در آگاهی و فهم تاریخی ایرانیان اند. چونکه این آگاهی و فهم هر دو آنها را به چالنج طلبیده. آنها خوب می دانند که برای بقای خود مجبورند تا روند شکل گیری همبستگی ملی ایرانیان را نشانه گیرند از اینرو این روند را از پیش به بن سلمان، نتانیاهو و ترامپ وصل کرده بودند. اما این آگاهی و فهم تاریخی می رود تا هر نوع سد از جمله اتحاد اسلامی را که جمهوری اسلامی چهل و دوسال مبلغ آن بوده و همچنان بر آن پای می کوبد از سر راهش بردارد و موضوع همبستگی ملی را بعنوان یک مفهوم تاریخی نوین که در قدم نخست آزادی مرکز ثقل آن است، بر جایش نشاند.