Sunday, Aug 8, 2021

صفحه نخست » دیپلماسی کرونا؛ گفتگو برای ایرانی قابل زیست، محمدرضا محبوب فر

MohammadReza_Mahboubfar.jpgسعید نمکی، وزیر بهداشت و درمان در روزهایی که جهان در حال تزریق دز سوم واکسن است و پایان کرونا را جشن می ‌گیرد در نامه ای به آیت الله خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی خواستار ورود شورای عالی امنیت ملی و اعمال قرنطینه دو هفته ای در کشور شد. این در صورتی است که تصمیمات و اختیارات ستاد ملی کرونا از سوی حسن روحانی، رییس جمهور سابق و رییس این ستاد، در حکم شورای عالی امنیت ملی کشور قلمداد شده بود. اما درخواست نمکی به ستاد کرونا حواله داده شد و رهبر جمهوری اسلامی مسئولیت قرنطینه در کشور را نپذیرفت. او در پاسخ به نمکی نوشت:

«پیرو هشدار وزیر بهداشت و پیشنهاد تعطیلی بخاطر بیماری همه‌گیر، مقتضی است این موضوع در ستاد ملی کرونا مطرح و بررسی شود و هر اقدامی که لازم است انجام گیرد.» سرانجام پس از بررسی تعطیلی دو هفته ای در ستاد ملی کرونا به ریاست ابراهیم رئیسی، عبدالرضا رحمانی فضلی، وزیر کشور در پایان جلسه قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مقابله با کرونا که با موضوع تعطیلی دو هفته‌ای برگزار شده بود، گفت:

«همه دوستان در این جلسه بحث کردند و نظرات مختلفی مطرح شد همه این موارد نشان داد که درست است تعطیلات به عنوان یکی از راه های اقدام و اثرگذاری است؛ اما انجام این کار نیازمند مقدمات، برنامه ریزی، اقناع ‌سازی و همراه‌ سازی مسئولان و مردم است.» البته رحمانی فضلی می داند که قرنطینه مسئولیت اجتماعی متقابل میان مردم و حکومت است. این روزها که بحث شیوع کرونا در ایران و ضرورت قرنطینه عمومی اعلام می شود عمدتا شامل حال مردم می شود تا وظایف حکومت در پرداخت هزینه ها و مخارج مردمی که درگیر بی ‌آبی، فقر و کرونا هستند.

اما اگر به تاریخ این دو خبر توجه کرد مشخص می شود که سعید نمکی این بار نیز در روزهای پایانی خود در وزارت بهداشت و درمان طی نامه نگاری های عجیب و غریب به مقامات بلند پایه نظام تملق و چاپلوسی را از حد گذرانیده است:

۶ اسفند ۹۸ - نمکی: به قرنطینه کردن شهرها اعتقادی نداریم

۱۰ مرداد ۱۴۰۰ - نامه نمکی به رهبری: برای تعطیلی دو هفته ‌ای سراسری مداخله کنید

با مرور این دو اظهار نظر متناقض می توان متوجه شد همانگونه که انتظار می رفت سیاست و برنامه ایمنی گله ای یا توده ای دولت حسن روحانی سرانجام این روزها سر باز نموده است و اینگونه هزاران جان شیرین از دست رفت و همه عزادار عزیزان خود شده اند.

اکنون جولان ویروس جهش یافته دلتا سیاه‌ ترین روزهای ایران از ابتدای پاندمی را رقم زده است. قبرستان های تهران، مشهد و اصفهان آرایش بحرانی به خود گرفته اند. «مردمان آواره» بی منزلگاه شده اند. وضعیت قرمز پر شدن آرمستان ها در کرمان به گونه ای است که قسمتی از جنگل پردیسان قائم که بزرگ‌ ترین جنگل مصنوعی ایران است تخریب شده و به آرامستان تبدیل ‌شده است. مردگان در این مکان به صورت گورهای دسته جمعی دفن می شوند. وقتی سرعت شیوع جهش ‌های کرونا بیشتر از واکسیناسیون است و تنها ۴ درصد مردم ایران واکسینه شده ‌اند که اکثریت واکسینه شده ها هم جمعیت غیرفعال هستند چنین تراژدی از قتل عام هموطنان دور از واقعیت نیست. ‌شرایط کشور با شیوع کرونای دلتا فوق بحرانی است اما سعید نمکی در همین روزهای آخر خود همچنان گزارش ‌های حاکی از وضعیت استان های کشور را سیاه ‌نمایی رسانه‌ ها عنوان می کند. کرونا از وعده ها سبقت گرفته است. روزگار سخت مردم کشور در جولان کرونا و بی برقی تشدید شده است. مردم و اصناف این روزها کمتر نسبت به رعایت پروتکل ها واکنش نشان می دهند. خیز پیک پنجم کرونا به سمت قله بیماری در حال رکوردشکنی های پی در پی تا میزان 1000 کشته در روز، 10 هزار بستری و 100 هزار ابتلا است. روز به روز و هفته به هفته موج کرونا در کشور در حال اوج گرفتن است. وعده وزارت بهداشت در انجام واکسیناسیون عملی نشده است و میزان واردات واکسن و تولید واکسن های داخلی تامین کننده نیاز کشور و کافی برای شرایط این روزهای کشور نیست. تعداد مبتلایان کرونا در حالی به سمت قله پیک پنجم کرونا اوج گرفته است که پیک پنجم تمام نشده عملا کشور با ورود به روزهای عزاداری ماه محرم وارد پیک جدید و ششم بیماری خواهد شد. در آستانه ماه محرم و ورود به روزهای عزاداری، تناقضات سیاستگذاری بهداشت و درمان در ایران مانند گذشته خود را نشان خواهد داد. فاصله قدرت و مسئولیت اجتماعی در موضوع مهم و حیاتی چون کرونا بیشتر از گذشته در حال آشکارتر شدن است.

با تشدید بحران کرونا و رد تعطیلی و قرنطینه کشور در قرارگاه ستاد ملی کرونا برخی مقامات حوزه بهداشت و درمان ایران درخواست تعطیلی کامل دو هفته‌ای و همچنین جلوگیری از برگزاری مراسم‌ عزاداری محرم را دوباره تکرار کرده ‌اند. در واکنش، شهرداران برخی شهرها گفته اند تمامی فضاهای باز شهری در اختیار هیئت‌ های مذهبی و عزاداران امام حسین قرار می‌ گیرد. این در حالی است که چندی پیش، علیرضا زالی، فرمانده عملیات مقابله با کرونا در تهران در حاشیه جلسه ویژه ستاد فرماندهی مدیریت بیماری کرونا در تهران نسبت به سرایت ‌پذیری ویروس دلتا در فضای باز هشدار داده بود: ویروس دلتا برخلاف سوش‌ های قبلی میزان سرایت بیشتری در فضای غیر مسقف دارد. در حالی که پیش تر تفاوت چشمگیری در میزان انتقال ویروس در فضای باز و مسقف وجود داشت، اما در مورد سوش دلتا حتی در فضای باز هم میزان سرایت پذیری ویروس بسیار بالا است و نمی توان اجازه داد که افراد در مجامع عمومی حاضر شوند چون هیچ گارانتی برای عدم ابتلا در فضاهای باز وجود ندارد. در همین راستا، علیرضا صداقت، رئیس بخش آی ‌سی ‌یو کرونا در بیمارستان امام رضا در مشهد، با اشاره به اینکه افزایش مبتلایان و تلفات کرونا در روزهای اخیر ناشی از تجمعات عید غدیر و قربان بوده است، گفته است: باید به طور کامل جلوی صدور مجوز‌ مراسم عزاداری محرم گرفته شود چون تجمع حتی در فضای باز هم خطرناک است. شکرالله سلمان ‌زاده، رئیس دانشگاه علوم پزشکی آبادان نیز با اشاره به اینکه رعایت پروتکل ‌های بهداشتی در مناطق قرمز به حداقل رسیده است خواستار تعطیلی دو هفته ‌ای استان خوزستان شده است. درخواست تعطیلی های دو هفته ‌ای و اعمال قرنطینه از سوی مقام ‌های بهداشت و درمان در استان های اصفهان، خراسان رضوی و کهگیلویه و بویراحمد نیز مطرح شده است.

با مروری بر پروتکل ها و دستورالعمل های بهداشتی کرونا در مراسم عزاداری پیش رو گویا نویسندگان و ابلاغ کنندگان آن ها بیگانه از مراسم های عزاداری هستند و حتی به نظر می رسد در این مراسم ها حضور نداشته اند چون غافل از این مسئله هستند که در شرایط احساسی و شور عزاداران آنچه مهم نیست و جلب توجه نمی کند همین شیوه نامه های بهداشتی است. معلوم نیست چرا چنین مجوزی صادر شده است؟ چون عده‌ ای درک و فهم درستی از افزایش تعداد مبتلایان و مرگ های کرونایی‌ ندارند و تعداد بیماران و قربانیان را بسان اشیاء غیر زنده می پندارند و دنبال اهداف خاص از برپایی مراسم های مناسبتی هستند اجازه تعطیلی نمی‌ دهند و پاسخگو و مسئول عواقب برگزاری چنین تجمعاتی نیز نیستند.

در تحولی دیگر در باب این روزهای کرونایی در کشور اینکه هنوز به قله پیک پنجم کرونا نرسیده اوضاع روز به روز وخیم‌ تر می ‌شود. ایران در واکسیناسیون نسبت به میانگین جهانی در رتبه های آخر است و علاوه بر کمبود تخت و خستگی کادر درمان، سرم و دارو هم کمیاب شده ‌است. وضعیت کرونا در کشور فوق بحرانی است و ساختار سلامت کشور فروپاشیده است. نه تخت خالی پیدا می‌شود و نه سرم. پیشنهاد برخی از بیمارستان ‌ها به بیماران کرونایی، بستری در خانه است. تاکنون راه حل های دولت و نهادهای حاکمیتی در جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با کرونا پیش بینی تعداد مرگ ها به 700 تا 800 نفر در روز یا جانمایی و توسعه آرامستان ها و در نظر داشتن قبر رایگان برای قربانیان بوده است. معلوم نیست چرا مردم به همدیگر رحم نمی‌کنند و چرا هر خوراکی یا چیزی که عنوان می شود برای کرونا مناسب است کمیاب و گران می ‌شود. برای سه داروی رمدسیویر، اکتمرا و تمزیوا، سه دارویی که برای مقابله با کرونا در ایران تجویز می‌شود، صف ‌های بسیار طولانی در مقابل داروخانه‌ ها تشکیل شده است و دلالان نیز داروی ۸۰۰ هزار تومانی را بالای ۱۵ میلیون تومان ‌می‌ فروشند. به نظر می رسد با این کاسبی که انجام می شود دیگر عده ای نیاز به واردات واکسن نمی بینند. فعلا مافیای دارو حرف اول را در وزارت بهداشت و درمان و ساختار سلامت کشور می زند. مافیای دارو اجازه واردات دارو نمی دهد که کار به اینجا رسیده است.

و اما چند اسم برای وزارت‌خانه ‌ای که بیشتر از هر زمانی مهم شده مطرح شده است. در میان گزینه ها، سيد حسن قاضي زاده هاشمي بیشتر به چشم می خورد و حتی منابع آگاه و مستقل از قطعی شدن او برای وزارت بهداشت و درمان دولت سیزدهم خبر می دهند. قاضی زاده هاشمی اکنون عضو ستاد ملی کرونا از طرف مجلس شورای اسلامی است. او مدعی شده است دولت جدید در حال تدوین روشی جدید برای مهار کرونا در کشور است. قاضی زاده هاشمی، بازنگری در برنامه مبارزه با کرونا را وعده داده است و گفته هفته آینده تغییر رفتار شروع می شود. همزمان با حضور ابراهیم رئیسی، رییس جمهور در اولین جلسه ستاد کرونا تصمیمی درباره تعطیلی دو هفته ‌ای گرفته نشد و در شرایطی که کارشناسان و مسئولان پزشکی درباره پیامدهای تجمعات در ماه محرم هشدار می دهند این جلسه بدون تصمیم‌ گیری درباره تعطیلی دو هفته ‌ای پایان یافت. البته رئیسی در این جلسه تأکید داشته است که تداوم وضع کرونایی موجود قابل تحمل نیست. رئیس جمهور معتقد است برای تغییر این وضعیت، کشور نیازمند اقدام جهادی و جهشی است و باید از انفعال در نحوه مقابله با کرونا خارج شد و رویکردهای فعالانه اتخاذ کرد. او گفته طرح جامع تحول در نحوه مقابله با ویروس کرونا با استفاده از تجربیات یک سال و نیم اخیر کشور در کمیته ویژه ای تدوین و هفته آتی در دستور کار جلسه ستاد ملی قرار خواهد گرفت. ریاست جمهوری سیزدهم بیان داشته که در عین حمایت از تولید داخلی واکسن، برای واردات واکسن از خارج نیز از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد. در عین اینکه کرونا در کشور به گونه ای رقم می خورد که مرگ برای فقرا و زنده ماندن برای ثروتمندان را به دنبال دارد به نظر نمی رسد حرف های ابراهیم رئیسی برای مبارزه با کرونا با تداوم تحریم ها و جیب خالی دولت و فساد دولتی موجود در وزارت بهداشت و درمان و ساختار سلامت کشور امکان پذیر باشد. همچنین در شرایطی که قدرت سرایت دلتا ۳۰۰ برابر کرونای ووهان گزارش شده، افزایش سفرها و تجمعات و درپی آن افت پروتکل های بهداشتی در هفته ‌ای بدون ممنوعیت، محسوس بوده است. مرگ و میر ناشی از کرونا در برخی استان ها و شهرهای ایران تا 80 درصد افزایش یافته است؛ فاجعه ای که روزانه فقط با اعلام یک سوم یا یک چهارم اعداد فوتی ها جامعه از کنار آن به راحتی می گذرد. کشور هم به نقطه ای رسیده است که اکنون عاجز از ساخت یک سرم نمکی و قندی ساده است؛ وضعیتی که دیگر نمی توان بر واکسن های تولید داخل تکیه کرد و می باید همانطور که پیش تر واردات واکسن انگلیسی آکسفورد-آسترازنیکا به دلایل سیاسی و ایدئولوژیک به کشور ممنوع شد و سپس خودتحریمی درخصوص این واکسن برداشته و به کشور وارد شد، درباره واردات سایر واکسن های خارجی به کشور از جمله واکسن های آمریکایی فایزر-بیون تک، مدرنا و جانسون اند جانسون با اثرگذاری بسیار بالا و قابلیت ارسال دز سوم به کشور تصمیمات شجاعانه ای در دولت سیزدهم اتخاذ شود.

دولت سیزدهم و شخص ابراهیم رئیسی در این روزها البته نباید فراموش کنند که کادر درمان در حال نابودی و فروپاشی و مردم در حال قتل عام هستند. صف های عظیم و طویل و عجیب واکسیناسیون، فقدان یا کمبود واکسن، نایاب شدن داروهای بیماران و سهمیه بندی و جیره بندی دارو و ورود به بازار سیاه، ساخته نشدن اقلام ساده ای مثل سرم و آب مقطر در کشور، کمبود امکانات و تجهیزات بیمارستانی در شهرها و بعضا تردد ده ها کیلومتری بیماران مبتلا به کرونا برای سی تی اسکن ریه، بستری 22 کودک مبتلا به کرونا تنها در یک شهر، خوراندن داروهای بدون برچسب و بی نام و نشان و بدون تاییدیه سازمان جهانی بهداشت به بیماران در بیمارستان ها، ناتوانی نسبت به ایجاد محدودیت ‌های رفتار اجتماعی علیه کرونا، الزام بیماران برای پرداخت هزینه های نجومی تهیه دارو و پرداخت حق الزحمه کلان برای تزریق رمدسیویر، مهاجرت گسترده پزشکان و پرستاران از کشور و میزان سرانه ۱٫۵ پرستار به ازای هر هزار بیمار، تقبل نکردن تأمین داروهای کرونایی برای کادر درمان از جمله پرستاران و پزشکان، صدور دستور توقف واکسیناسیون گروه‌های اولویت‌دار شغلی در مراکز عمومی واکسیناسیون، نیاز کشور به حداقل۱۸۰ میلیون دز واکسن معتبر و تاثیرگذار کرونا تا پایان سال، وجود صف های‌ طویل مهم ‌ترین داروهای درمانی بیماران کرونا در مقابل داروخانه ها یعنی نظام سلامت ایران فروپاشیده است و بحران سلامت و بیماری، کشور را فرا گرفته است. دولت ابراهیم رئیسی که خود را دولت وفاق ملی نامیده است و پیام رأی مردم در انتخابات اخیر را پیام تحول‌ خواهی و عدالت ‌طلبی خوانده است و نقدپذیری و تکریم نخبگان و صاحب نظران را لازمه تحول در جامعه می داند و از مردم عزیز ایران استدعا نموده است که به عنوان مصلحان دولت عمل کنند و خدمت ‌گزاران خود را از پیشنهادها و انتقاداتی که دارند بهره‌مند سازند، باید قبول کند که تداوم وضعیت موجود دیگر ممکن نیست و شرایط کشور به روزهای خطرناک فروپاشی اجتماعی نزدیک می شود و تنها راه حل خروج از ابربحران پیش روی سلامت مردم ایران گفتگو و تعامل جهانی است و به ناچار باید از سازمان بهداشت جهانی و صلیب سرخ و همه کشورهای جهان کمک خواست.

محمدرضا محبوب فر - کارشناس و پژوهشگر حوزه سلامت و بحران های محیطی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy