در پی روی کار آمدن کمونیستهای افغانی در کابل، در اردیبهشت پنجاه و هفت و حمایت مسکو از حزب دموکراتیک خلق، تا حد دخالت نظامی در آن کشور، تفکر محاصره شوروی، از سوی اسلامیستهای افراطی، به دکترین غالب روز، دربلوک غرب، تبدیل گردید. با تسلیح و تقویت مجاهدین افغانی و جنگهای چریکی علیه ارتش سرخ و در ایران، با انقلاب بهمن ماه همین سال و روی کار آمدن یک حکومت افراطی اسلامی در وجه شیعی، این حلقه محاصره را تنگ تر نمود. سرانجام ارتش شوروی در افغانستان به گل نشسته و مجبور به ترک آن و روی کار آمدن مجاهدین در ۱۳۷۱ در کابل گردید. که توسط طالبان در ۱۹۹۶ سرنگون و در پی حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ آمریکا، حکومت طالبان منقرض گردید. حامد کرزای رستوران دار آمریکایی افغانی الاصل، مامور تشکیل کابینه در کابل گردید. که دولت را در ۲۰۱۴ به اشرف غنی استاد دانشگاه جانز هاپکینز سپرد. اکنون چه شده، که بعد از بیست سال، آمریکا با خروج ارتش خود، افغانستان را تحویل طالبان میدهد؟ که علی احمد جلالی نامی به عنوان یک پشتون افراطی با بازگشت از آمریکا به افغانستان، به عنوان رئیس دولت موقت، کاندید اداره دولت انتقالی شش ماهه گردد؟! این اتفاق زمانی رخ میدهد. که در تهران نیز، با تنگ تر شدن حلقه قدرت، حاکمیت، بطور یکدست، به طالبان شیعی واگذار شده است.
علی احمد جلالی این سوابق را، در کارنامه خود دارد: بیست سال کارمند رادیو صدای آمریکا، وزیر دفاع در زمان مجاهدین، وزیر کشور و سفیر افغانستان در آلمان در زمان حکومت حامد کرزای و اشرف غنی، استاد دانشگاه در آمریکا و اکنون بازگشت از آمریکا به کابل و تصدی احتمالی دولت موقت انتقالی بمدت شش ماه. وی کتابی بنام تاریخ نظامی افغانستان تحریر نموده، که در آن قوم پشتون را مالک اول و آخر افغانستان نام برده و هزارههای شیعی و تاجیکهای سنی شیعه را، اقوام وارداتی توصیف نموده است. طوری که دخترش بهاره جلالی، در زمانی که پدر سفیر در برلین بود (۲۰۱۷) و وی در دانشگاه آمریکایی کابل تدریس میکرد. به نقل از کتاب پدر، هزارهها را جاسوس انگلیس نام برد. که باید به مغولستان بر گردند. بنظر میرسد، آنچه رخ داده و در شرف تکوین میباشد. این است:
مرکز ثقل استراتژیک آمریکا به آسیای جنوب شرقی و محاصره و کنترل چین با یازده کشور این حوزه منتقل شده است. چین در پی فضای حیاتی برای تغذیه یک و نیم میلیارد جمعیت خود است. علیرغم کمبود زمین و فضای حیاتی، حزب حاکم ممنوعیت داشتن بیش از یک فرزند را لغو کرده، این امر بدین معنی است. که چین برای بدست آوردن این فضا، چشم به ماورای بحار دوخته است و چون بیست میلیون سرباز چینی را نمیتواند. برای فتح سرزمین با کشتی منتقل کند. چشم به ایران و احیای جاده ابریشم و انتقال این سربازان، از طریق این جاده شامل پاکستان و بخشی کوچک از افغانستان، تا حصول به ایران دوخته است. خروج سربازان آمریکایی از منطقه، با توجه به تحرکاتی که، تاکنون انجام گرفته، باید بخاطر استقرار آنها در مجموعهای، از کشورهای یازده گانه آسیای جنوبشرقی باشد. تا ضمن محاصره دریایی، از نزدیک رخدادهای چین کنترل گردد. طالبان افغانستان اولین مرزی را که آزاد کردند، مرز با چین بود. تصور میرود. با استقرار طالبان در کابل، دو سناریو در نظر باشد. استقرار کمربند سبز اسلامی، در مرزهای مسلمان نشین غرب چین، مثل آن کاری که با شوروی، در پی محاصره با کمربند سبز نمودند و مجاهدین افغانستان و ایران اسلامی با انقلاب کذائی، از عوامل مهم این امر بودند. سناریوی دوم، ایجاد جنگ بین طالبان پشتون و سنی افراطی و رژیم یک دست شده افراطی شیعه حاکم بر ایران است. که مسئله جنگ و حواشی آن، باعث توقف پروژه احیای جاده ابریشم و انتقال بیست میلیون سرباز چینی، از مسیر ایران به نقاط دیگر جهان گردد. فقط خیزش نهایی ملت ایران و بطلان قرارداد با چین، در پی سرنگونی رژیم، سناریوی جنگ طالبان با ایران را، در نطفه خفه میکند. که بنظر میرسد. این خیزش نهایی با توجه به آنچه که هم اکنون، در ایران کرونا زده و در شرایط مرگ یا زندگی میگذرد. با یک انفجار خشم ملی، به زودی رخ دهد.
نامه به محمد نوریزاد، چنگیز عباسی
حمله به ایران، باز هم منتفیتر شد! علی صدارت