حیات ملی ما در خطر است.
ولی با مشاهده فاجعهای که در همسایگی ما در افغانستان، هر ساعت ابعاد گستردهتری میگیرد، حمله به ایران، باز هم منتفیتر شده است.
تنها راه نجات ما، اعتماد به نفس فردی، و اعتماد به نفس ملی است، و پشت کردن به قدرت است.
تنها راه نجات ملی ما، پشت کردن به همه قدرتهای خارجی، پشت کردن به همه قدرتهای داخلی، و روی کردن به خود است، روی کردن به خودمان است، روی کردن به ملت ایران است، روی کردن به ملتهای کشورهای منطقه است، روی کردن به ملتهای کشورهای دنیا است. وقتی این رویکردها، با معیار حقوق عملی گردد، حقوق ذاتی بشر که همهمکانی، و همهزمانی، و بدون هیچ تبعیضی همهکسانی هستند، نمیتوانند ناموفق باشند، نمیتواند خشونتزدا نباشند.
بعد از ناامید شدن و سرخوردگی از همه افراد و گروههایی که با نقابهایی چون اصلاحطلبان (=تدامطلبان)، و اصولگرایان (= مداومتگرایان)، و تحولطلبان (= تداومطلبان)، و... همه در مسابقه با آقای خامنهای و شرکا، در پیشبرد شعار «حفظ نظام، اوجب واجبات است»، از آنها سبقت گرفتهاند، مردم ایران، رفراندم دیگری را در «انتخابات» اخیر به رژیم، تحمیل کردند. در این رفراندم، انزوای رژیم، باری دیگر بر همه هویدا شد. ولی انزوای افراد و گروههایی که با نقاب تزویر «اپوزیسیون» باعث طول عمر این رژیم شدهاند، بیشتر مشخص شد و نیز معلوم شد که این افراد و گروهها، در افکار عمومی و نزد مردم، به خاطر نقشی که در وضعیت فاجعهآمیز امروز ما داشتهاند، چگونه از خود آقای خامنهای هم منفورتر هستند.
خطری که حیات ملی ما را تهدید کرده و میکند، این بوده است که حداقل لازمی از ما مردم، برای ساختن سرنوشتهای خوب و خوبتر، فعالیت لازم و کافی را نداشتهایم. بعضی از ایرانیان، منفعلانه منتظرند ببینند بقیه چه میکنند، میگویند: «مردم باید یک کاری بکنند» این انفعال و بیعملی، کمال مطلوب قدرتها است، هم قدرتهای خارجی و هم قدرتهای داخلی، از جمله و بخصوص آقای خامنهای و شرکا.
سرنوشتی که مردم افغانستان در همسایهگی ما داشتهاند، بیدارباش دیگری به کسانی که سر به درگاه قدرتهای خارجی ساییدن را کمتر از گناه کبیره میدانند.
بزرگترین قدرت نظامی دنیا یعنی امریکا، با پشتیبانی ناتو یعنی بزرگترین اتحاد نظامی دنیا، با ابعادی که شاید در تاریخ بشر بیسابقه بوده است، نتوانست دموکراسی را به افغانستان وارد کند.
تعداد قوای طالبان را حدود ۵۵هزار و تا حداکثر ۸۵هزار نفر تخمین زدهاند، در حالیکه تعداد قوای امنیت ملی افغانستان که توسط ارتش امریکا و ناتو مسلح شده و ظرف بیست سال تعلیم دیده بودند را حداقل ۳۰۰-۳۱۰هزار نفر اعلام کردند. شکست سریع و حیرتانگیز و باورناکردنی ارتش افغانستان علیرغم پشتیبانی نیروی هوایی قوای خارجی، و کشتیهای جنگی نیروی دریایی آنها بوده است، در حالیکه طالبان فقط نیروی زمینی با شماری اسلحه غیرپیشرفته دارند. بودجه طالبان را حدود ۳۰۰میلیون دلار و بودجه نظامی قوای امنیت ملی افغانستان را ۵-۶میلیارد دلار اعلام کردند.
سرنوشت افغانهایی که به قوای خارجی کمک کردند، بسیار وخیم است. قدرتهای خارجی همان بلایی را که در سال ۱۹۷۵ در سایگون بر سر مردم ویتنام آوردند، به مردم افغانستان هم تحمیل کردهاند. تصویرهایی که هم اکنون در رسانهها از تخلیه سفارت امریکا شاهدیم، یادآوری کننده تخلیه سفارت امریکا در سایگون است، به طوری که آقای بایدن و شرکا مکررا مجبور شدهاند این تشابه را با آن وقایع تاریخی که برای امریکاییان شرمآور بوده است، انکار کنند.
انتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا، در مصاحبه امروز خود به راحتی اعتراف کرد، ...این به عهده مردم افغانستان است که چه اتفاقی در کابل بیفتد!
در حالیکه با توجه به آمار اعلام شده امروز، هر ۳۰۴۰ثانیه یک هموطن دیگر ما، به علت ویروس کووید۱۹ جان خود را از دست میدهد، شکی در این واقعیت نمانده است که ویروس کشندهتر، ویروس ولایت مطلقه است. ما مردم ایران، با اعتماد به نفس فردی و با اعتماد به نفس ملی میتوانیم از عهده بلای استبداد بربیاییم.
علی صدارت