Sunday, Sep 5, 2021

صفحه نخست » مرگ غریبانه یک ملت قسمت پایانی، ابوالفضل محققی

Abolfasl_Mohagheghi.jpgفاجعه کرونا آئینه تمام نمای جامعه ایران است!
ازخامنه ای گرفته که بعنوان ولی فقیه خود را حاکم بر جان ومال مردم می داند و قادر مطلق که می تواند بدون آگاهی نسبت به ابعاد وعملکرد ویروس کرونا بدون کوچکترین حس مسئولیتی دراوج بحران ونیازجامعه به تزریق واکسن در راستای منافع مافیای اقتصادی که این بار فضای کرونائی را بهترین فرصت برای چپاول مردم دیده اند زیر عنوان مبارزه با امریکا وغرب حکم بر جلوگیری از ورود آن بدهد.
به تبع این حکم لابیرنت های درهم پیچیده حکومتی ازرئیس مجلس گرفته تا نمایندگان دست چین شده ذوب در ولایت، دولت فرمانبربا وزرای فاقد شخصیت مستقل،کارچاق کن های دستگاه قضا ، مداحان،تعزیه گردانان، هئیتی ها ،سینه زنان، قداره کشان کف خیابانی،هورا کشان ساندیس خورکه مجموعه دستگاه فاسد حکومت را تشکیل میدهند وارد میدان گردیده ودرحمایت از دستور رهبر راه بر عقل سلیم ،صاحبان تخصص وافراد متعهد دلسوز ببندند تا فرصت از دست برود وبزرکترین فاحعیه انسانی در این سرزمین نفرین شده اتفاق بیفتد.
تا کشوری که می توانست یا بهتر است بگویم روزی در موقعیتی قرار داشت که در صورت پیش آمدن چنین فاجعه ای از نخستین خریداران این واکسن وشاید تولید کنندگان آن باشد دروضعیتی اسف باری بیفتد و دررده بالاترین کشورها از نظرمرگ ومیر قرار گیرد.
"ما رکورد زدیم! "خامنه ای
ازنقش و عملکرد این دستگاه حکومتی فاسد و جانی که بگذریم به نقش و عملکرد آن دسته از مردمی که طی چهل سال حکومت اسلامی وغلبه فرهنگ یا بهتر است بنویسم ضد فرهنگ اسلامی که ترکیبی از تفکر ارتجاعی حوزه های علمیه مذهبی ،عقب ماندگی روستائی و لمپنیسم لات های چاله میدانی وابن وقت های طفیلی متملق وبادمجان دور قاب چین است می رسیم .

بخش بزرگی از همان سیل بنیان کن جاری شده در بهمن پنجاه هفت که هنوز جاری است و فضولات آن کشور را در احاطه خود دارد.صحنه گردان های بی نهایت طلبکار، که خود را صاحب مملکت وصاحب حق می دانند!
بدون توجه به هیچ قاعده وقانونی آن می کنند که از ذهن های مغز گنجیگیشان تراوش می کند. بغایت بی مسئولیت ،متهاجم، ضد ارزش های اجتماعی ودر مخالفت ظاهری با غرب ومدرنسیم .
ملغمه عریبی که از تمام امکانات و ساخته های غربی بهره می گیرند ولی با پرچم های سیاه خود لشگر بی کله حکومت اسلامی را تشکیل می دهند .نحستین نغز کنندگان نظم وقانون. فرقی نمی کند قوانین رانندگی باشد ،حق تفدم عابر پیاده باشد یا زیر پا نهادن حداقل هشدارهای داده شده در رابطه با فراگیری ویروس کرونا ولزوم رعایت پروتکل های داده شده از طرف سازمان بهداشت جهانی .نیروئی در خدمت حکومت وکنده اندازبه جهنم شیطان.
ازاین گروه مخرب که یک سر آن عزاداران حسینی ، زواراماکن زیارتی است وسر دیگرش دسته جات حکومتی اگر بگذریم می رسیم به بخش دیگری از مردم که از نظر مادی دستشان بدهانشان می رسد ،ضد رژیم انددر لایه میانی جامعه قرار می گیرند.افرادی که رژیم و دست اندر کاران آن را به تمسخر می گیرند،سیاست وعمل کردش را به چالش میکشند وبه تقابل با آن برمیخیزند. روز مرگ خمینی را به روز خمینی پارتی بدل می کنند!زمانی که دسته اول برای خمینی سینه میزنند راهی شمال می شوند تا پای کوبی کنند وخوش باشند . متاسفانه این تقابل نیز از آن جا که آمیخته با خشم ،کینه وتقابل در هرعرصه با حکومت است ! در مواجه با مسئله کرونا نیز با دهن کجی به حکومت و ناباوری به مسئولان که برخورد شخص خامنه ای بیشترین تاثیر منفی را در بین آن ها نهاد در عمل با عدم پایبندی ورعایت پروتکل های حفاظتی همان کاری را کردند که گروه های مذهبی انجام دادند . یکی سرازیر مساجد وتکیه خانه ها شد خیابان ها را بند آورد ودیگری راهی شمال گردید و راه هارا کلاپس نمود.
"بخش وسیع مردم که در ترکیب این دو گروه قرار نمی گیرند بار سختی زندگی از مسائل اقتصادی، فرهنگی ،اجتماعی وکرونا را متحمل می گردند وتاوان می دهند."
نتیجه آن همین فاجعه ای گردید که امروزدر قالب هزاران مرده از کرونا! قبرستان ها را پرمی سازند .همه ما بدرجاتی در این فاجعه گناه کاریم!
اما گناه ما گروه های اپوزیسیون رژیم چیست ؟ سوالی که من بار ها از خود می کنم ! نقش ما ،ارتباط ما ، میزان تاثیر گذاری ما بر مردم وجهت دادن اعتراضات و بر آمد های مردمی چه میزان است ؟ چرا ما طی این چهل سال قادر به جلب اعتماد مردم وکسب حمایت آن ها ویا حداقل ایجاد انگیزه بین آن برای شنیدن برخی از گفته های خود نگردیدیم؟
چرا قادر نشدیم حتی رابطه حداقلی بوجود بیاوریم که در جنین شرایط بحرانی بکمک مردم بشتابیم ودررابطه ای اعتمائ بر انگیز از آن ها بخواهیم که جدا از تقابل با حکومت نسبت به چنین امر خطیری مسئولانه تر برخورد کنند !
چرا ما در محاسبات مردم هیچ جائی نداریم ؟
بیاد این شعر عراقی می افتم "که برون در چه کردی که درون خانه آئی ؟"
براستی در این چهل ساله چه کردیم ؟که انتظار داشته باشیم مردم گوش بما بسپارند ،ما را نیروئی مسئول ،واقع بین ،پای بند به موازین اخلاقی ناشی از حقایق والزامات اجتماعی وتاریخی بدانند.
منصف در قضاوت چه بخود و چه دیگری ،نیروئی که منافع اجتماعی و عمومی را به منافع شخصی و گروهی خود ارجح می داند وپیوسته در جستجوی یافتن راهی است برای همدلی ،همگامی واتحاد جهت تاثیر نهادن برمبارزات مردم.
نیروئی که این قدرعاقل باشد که هر لحظه از خود سئوال کند؟ نتیجه این همه بحث های انتزاعی از روز اول انقلاب تا امروز بکجا کشید؟
آیابعنوان بک فعال سیاسی چپ درگذشته نباید از خود بپرسم نتیجه آن همه بحث های کشاف که یکی شعار جمهوری دموکراتیک خلق می داد ودیگری حکومت سوسیالیسی چه شد؟
شعار دهندگان انحلال ارتش وبر پائی ارتش خلقی که در مقطعی دیگر مسلح شدن پاسداران به سلاح های سنگین راطرح می کردند اکنون کجا نشسته اند؟
آیا مردم سئوال نمی کنند شما که بر سرمنفعت عمومی مردم نه !حتی برای حفظ منافع گروهی وجلوگیری از فروپاشی خودحاضربه برخورد مسئولانه نیستید چگونه انتظار دارید که که ما رهنمود های شما را بپذیریم؟
آیا چهل سال کافی برای حل اختلافات ونزدیک کردن دیدگاه های خود برای پیشبرد یک مبارزه مشترک نبود؟ شما بمراتب عقب تر از مردم بودید.همیشه دنبال حوادث دویده اید وضمن دویدن بی هدف شعار برای متحد شدن مردم ونهادن تخم مرع هایشان در سبد خیالی بافته شده ازتار های خیالی خود داده اید!
آری ما نیز در این فاجعه گناهکاریم .که کوچکترین کانالی برای گفتگو با جوانان ونسلی که قربانی شده و می شود انجام ندادبم .ما هنوز حداقل هائی را در فضای آزاد خارج از کشود در شرایطی که هیچ فشار وتهدید امنیتی بر بالای سرمان نیست برای رسیدن حتی بیک اتحاد عمل موردی ایجاد نکرده ایم .مردم چگونه بما اعتماد کنند؟
"که تو دربرون در چه کردی که درون خانه آئی؟؟" همه مقصریم
ابوالفضل محققی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy