Monday, Oct 18, 2021

صفحه نخست » نادانی و بی خردی رهبر، شیرین سمیعی

Ali_Khamenei.jpgداستان غریبی ست و انسان از شنیدن انچه که در ایران می‌گذرد نه تنها مشکوک به دانایی و خرد رهبر شیعیان ایران می‌شود که به نادانی و بی خردی‌اش ایمان می‌آورد، به ویژه پس از انتخاب رئیس جمهورش! چراکه رهبر آنچنان رهبری ست که در میان دزدان و بدکاران پیرامونش به بدنامترین، جانی ترین، بیسواد ترین و پلیدترین‌شان پست ریاست جمهور کشور را اهدا می‌کند و برای این سمت به کسی می‌اندیشد که بخاطر جنایاتش شهرت جهانی یافته است و در هر کشور متمدنی پرونده‌ای دارد! امروز یک چنین موجود پلیدی که نمی‌توان آدمیزادش خواند، به دستور رهبر، رییس جمهور ایران است و محکوم به ماندن در ایران، چون این آقای رییس جمهور منتصب رهبر گام به هر دیاری که بنهد بخاطر جنایاتش محاکمه خواهد شد و جرات بیرون امدن از ایران را ندارد و جابش در همان کشور ادمکشان است.

و اما شمه‌ای هم از این رهبر عالیقدر فرهیخته بگوییم که پیش از به تخت نشستنش چه تعریفها که از او از زبان رفسنجانی نمی‌شنیدیم! و به یاری هم او که از نزدیکان و مورد اعتماد خمینی بود دو دوره رییس جمهور شد و عاقبت رهبر، و از همان نخستین روزهای انقلاب، رفسنجانی او را به زیر عبای خود گرفت و عاقبت هم ارزوهایی را که در دیگ دلش برای او می‌پخت به ثمر رساند. خودش از سادات نبود و نمی‌توانست رهبر شود، و برای رهبری کشور به او اندیشید، تعریف از کاردانی و لیاقت او می‌کرد و انچنان تعریفی که گویی در میان عمامه برسران خامنه‌ای یکتا بود و در میان‌شان نه کسی به کاردانی او. همچو امامزاده‌ای او را می‌ستود و از صفات نیکش برای دیگر ملایان می‌گفت و ان قدر گفت و گفت و خصائص را یک به یک برایشان برشمرد که توانست عاقبت او را بر سریر قدرت بنشاند، و به رغم این که در ان زمان خامنه‌ای حجت الاسلام بود و شرط مرجعیت را بر أساس قانون أساسی وقت نداشت، مجلس خبرگان او را به عنوان دومین رهبر برگزید، نخست به عنوان رهبر موقت و سپس به عنوان رهبر دایم با دادن اموزش برای ارتقاء به درجه ایت اله. او هم با فروتنی هرچه تمامتر و با گفتن این که وای بر کشوری که من رهبرش باشم و چه و چه به تخت نشست. و اما با زمان مردم دانستند که سخنانش تعارف نبود و عین حقیقت بود، و او راست می‌گفت و حقیقتا وای بر کشوری که او رهبرش باشد! و در طول رهبری‌اش نشان داد که پنهان کاری نکرده است و از روز اول خودش را انچنان که بود نمایانده است و حقیقت همانی ست که خودش می‌گفت و نه ان چه که رفسنجانی گفته بود. باید أنصاف داشت و گفت که او با دروغ و تزویر به تخت ننشست و همچو خمینی تقیه نکرد. در این میان تنها سر رفسنجانی بی کلاه ماند و تمام حساب‌هایش غلط از اب در امد، و طولی نکشید که از درگاه رهبر منتخبش برای همیشه رانده شد.
رهبر هم در طول رهبری‌اش نرم نرمک، انچنان غرقه در پلیدی‌ها شد و مست مقام که گویی امروز جز این نمی‌بیند و سوای قدرت به چیز دیگری نمی‌اندیشد، دستش برای بوسیدن دراز است و سرش در اسمان هفتم می‌چرخد و سوای دور و برش، بی خبر از انچه که در بیرون از خانه‌اش می‌گذرد. بی خانمانان و گرسنگان و تیره روزان کشور را به امان خدا رها کرده است و معاشران و خدمتگذارانش در زمره پلیدانند و سیاهکاران، و به یاری چنین افرادی ست که چرخ حکومتش را می‌چرخاند، بی خبر از دنیای داخل و بی اعتنا به دنیای خارج،! شاید می‌پندارد چون در مقام رهبری ست سایر کشورها موظفند پذیرای رسولان او و حتی پذیرای رئیس جمهور بدنامش باشند، در حالی که حاکمان بیشتر کشورها طرز تفکر دیگری دارند و روند کار دیگری، تابع قانونند و از آنچه که در دنیا می‌گذرد باخبر. امروز آدم‌های دزد و جانی، چه ایرانی و چه انیرانی شناسایی شده‌اند و به سزای کرده‌های خود، حتی در سایر کشورها می‌رسند، همان طور که در پاره‌ای از کشورها گرفتار مقاماتشان شده‌اند.
و اما با انتصاب یک چنین موجودی از سوی رهبر به سمت رییس جمهور، باید پذیرفت که اعمال این جانی از نظر خامنه‌ای پذیرفته است و ایرادی بر جنایات و کرده‌هایش ندارد که او را بر این منصب گماشت. این فرد نه تنها هیچ زمان در کشورش محاکمه نشد و به سزای اعمالش نرسید که به رغم کرده‌هایش امروز از سوی رهبر عالیمقام کشورش رییس جمهور هم شده است! و یک چنین انتصابی همگان، حتی ایرانیان را هم در ایران شگفت زده کرد، و مردم از انتخاب غیر منتظره یک چنین موجود بدنامی حیرانند و شگفت زده! ایرانیان می‌دانند که چرا او بخاطر جنایاتش محاکمه نشد، چون در خدمت جمهوری اسلامی بود و خدمتگزار آن حکومت و بزرگانش، و جنایاتش هم به دستور حاکمان کشور. این داستان هم تازه‌ای نیست و سالهاست ادامه دارد، و مردم می‌دانند و می‌بینند که جانی‌ها آزادند و در کشور ازادانه می‌چرخند و بی گناهان محبوسند و در زندان، و اما به رغم این داستان کسی انتظار نداشت که یک چنین موجود پلید شناخته شده‌ای به یک چنین مقامی برسد.
ولی خوشبختانه قوانین دنیا تغییر کرده است و امروز جنایت کاران ایران تنها در کشور ایران می‌توانند ازادانه بچرخند و در سایر کشورها چنین حقی از انها سلب شده است.
چه باید کرد و گفت که سالهاست در کشور ما زمام امور به دست آدمکشان است و بس.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy