به مناسبت آبان خونین ۱۳۹۸
*در ماه آبان هستیم، ماهی که بخشی از زحمتکشان جامعه برای حقوق خود بپا خواستند. از ۲۴ تا ۲۹ آبان ماه سال ۱۳۹۸، شاهد تظاهرات اعتراضی در بیش از صد شهر بزرگ و کوچک ایران به دلیل سه برابر شدن قیمت بنزین بودیم که در عرض شش روز به گزارش رویتر۱۵۰۰ تن جان خود را از دست دادند. شعارهای اعتراضات ابتدا صنفی بود و سپس بدرستی ریشه مشکلات بی پایان جامعه که همانا رژیم اسلامی است را هدف قرار داد.
بر اساس گزارشهای معتبر، دستور تیراندازی به صفوف بی شمار معترضین بی سلاح از طرف شخص خامنهای صادر شد. ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه هم به دادستانها دستور داد "در برابر هرگونه تعرض، در مورد اشرار، وابستگان به جریانات ضد انقلاب و نفوذیهایی که با اقدامات خرابکارانه در راستای خواست دشمنان، امنیت مردم جامعه را هدف قرار دادهاند با همکاری نیروهای انتظامی و امنیتی با قاطعیت اقدام قانونی معمول دارند. " درست بدین ترتیب بود که مردمان از زن، مرد، نوجوان و کودک سلاخی شدند.
در هشتم آوریل ۲۰۲۱، در این رابطه نماینده مجلس ایران اقای احمد علیرضا بیگی به این مساله اذعان کرده و با تاکید بر اینکه «دست وزیر کشور آلوده به خون مردم است» گفت که به دلیل نقش عبدالرضا رحمانی فضلی (وزیر کشور وقت) در کشتار معترضین تظاهرات آبان ۱۳۹۸ بدنبال استیضاح وی بوده اما هیات رئیسه مجلس به درخواست او رسیدگی نمیکند. در پاسخ به درخواست آقای بیگی، وزیر کشور شکواییهای علیه آقای بیگی ارائه کرد و دستگاه قضایی اعلام کرد که "شکواییه علیه اقای بیگی مسیر قانونی را دنبال کرده و متخلف از قانون به مجازات قانونی میرسد". همچنین حسن روحانی، رئیس جمهور ایران به دلیل اینکه خواست مسئولیت را از دوش خود بردارد گفت " مسئولیت را به عبدالرضا رحمانی فضلی واگذار کردم و او مامور اجرای طرح افرایش قیمت بنزین در سال ۱۳۹۸ بود.
محمود صادقی، نماینده پیشین مجلس، در یک مصاحبه که قسمت هایی از آن در رسانههای مجازی منتشر شده، فاش کرد که "شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی در ایران یکی از امران کشتار آبان ۱۳۹۸ بود. دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ایران، در واکنش به اظهارات صادقی، آن را «غیرواقعی و بیاساس» خواند و با صدور بیانیهای او را تهدید به پیگیری قانونی کرد..
میبینیم که رژیم تمامیت خواه ایران حتی انتقادات نمایندگان مجلس خود را که منصوب شده هستند هم تاب نمیآورد و آنها را تهدید به پیگرد قانونی میکند. بر طبق آنچه گفته شد تاکنون آمرین و عاملین کشتار ۱۵۰۰ نفر در آبان ۱۳۹۸ که بوسیله خودشان مشخصا فاش شده، خامنهای، روحانی، رئیسی، عبدالرضا رحمانی فضلی، و شمحانی هستند. آنگونه که بوسیله ایران تریبونال اعلام شده قرار است به جرایم ۱۳۳ نفر در "دادگاه بین المللی مردمی آبان" که از ۱۰ تا ۱۴ نوامبر در لندن برگزار میشود، رسیدگی شود. و امید که بزودی تمامی آمرین و عاملین کشتار این ۴۳ سال در دادگاه صالحه محاکمه شده و به سزای اعمالشان برسند.
رژیم اسلامی ایران در درازای عمر ۴۳ سالهاش کشتارها را از پشت بام مدرسه رفاه آغاز و در دهه ۶۰، سالهای ۱۳۷۸، ۱۳۸۸ و نهایتا کشتار مسافرین هواپیمای اوکراینی ادامه داده و همچنان میکشد تا بر مسند قدرت بماند. این رژیم جنایتکار، حتی از بدن بی جان جانباختگان نیز میهراسد و برای تحویل دادن کالبدهای بی جان آنان به خانوادههای آنان فشار آورده و همچنان آزارشان میدهد. رژیم اسلامی حتی مراسم سالگرد عزیزان جانباخته را نیز اجازه نمیدهد که برگزار شود! همه اینها نشانه چیست؟ آیا اینها نشانه بارزِ ترس از مردمان مبارز و شجاع نیست؟
رژیم ددمنش اسلامی از مردمان دلیر ایران میترسد و به دلیل همین ترس است که روز به روز به شدت سرکوبش میافزاید، تا بدین ترتیب جلوی مردم را بگیرد. ولی سؤال اینجاست که آیا رژیم میتواند با این ترقندها به هدفش برسد؟ یک تحلیل گر سیاسی در این مورد میگوید "در کوتاه مدت بله، اما در دراز مدت این طور نیست. تاریخ نشان داده که اینگونه سرکوبها باعث انباشت خشم و نفرت میشوند. جامعه ایران هم به لحاظ رفتارشناسی سیاسی در طول تاریخ همیشه به گونهای بوده که آرام به نظر میرسیده اما در زیر این آرامش نوعی تراکم خشم و نارضایتی وجود داشته، مثل فنری که جمع میشود و ناگهان میپرد.» نمونههای تاریخی نیز نشان میدهند که اعتراضات، همه پس از یک دوره طولانی سکون و آرامش ظاهری روی دادهاند و، به علت این انباشت فشار، در دراز مدت به انفجار رسیدهاند. تجربه جنبش تنباکو، انقلاب مشروطیت و انقلاب ۵۷ نشان میدهد که جامعه ایران جامعه ایست که در زمانی مایوس و سرد میشود و خود را جمع میکند ولی ناگهان هیجان انقلابیش بالا میرود و فاصله بین سردی و گرمیش امری جهشی و ناگهانی است. بنابراین درست است که در کوتاه مدت این اعتراضات را خاموش کردند اما بر تراکم خشم و نفرت و بر فشردگی فنر در حال انفجار افزودهاند".
و دیدهایم و میبینیم که با وجود سرکوب روز افزون، مبارزه همچنان ادامه دارد و مردم به شیوههای مختلف نشان دادند که بر خواستهای انسانی خود پا برجایند و به مبارزه خود ادامه میدهند.
نه مردم به انتخابات نمایشی ریاست جمهوری، اعتراضات وسیع و گسترده کارگران نیشکر هفت تپه و کارگران صنعت نفت، اعتراضات شهروندان خوزستان به بی آبی، و همچنین اعتراض سراسری بازنشستگان و معلمان نمونه هایی بارز از این مقابله مردم در برابر رژیم است. استمرار و ادامه مبارزات میدانی مردم نیازمند مقاومت در برابر سرکوب است. بنابراین آنچه که باید به آن اندیشید چگونگی مقاومت و چگونگی تداوم اعتراضات است تا تظاهرات اعتراضی نخوابد و دامنه ان گسترده و گسترده تر شده و به تمام اقشار جامعه سرایت کند و نهایتا به قدرتی قوی تبدیل شود تا بتواند رژیم را به پایین بکشد. همگرایی و همراهی با حرکات میدانی داخل ایران و کمک به سازماندهی برای مقابله با رژیم بسیار اهمیت دارد باید بسیار به آن پرداخت و راهکارها را یافت تا بتوان در مقابل جنایات رژیم، متشکل تر و سازمان یافته تر برای آزادی، مبارزه را ادامه داد و رژیم را سرنگون کرد.
در خاتمه این نوشته کوتاه پیشنهاداتی برای مخالفان و اپوزیسیون خارج کشور دارم که امیدوارم مورد قبول افتد:
۱- تمامی نیروهای اپوزیسیون برای مبارزه با این رژیم تبهکار، خود را متعهد و مسئول بدانند. به پشتیبانی با خانوادههای جانباختگان این ۴۳ سال برخیزند و با همبستگی خود به جهانیان نشان دهند که مردمان ایران رژیم آدمکش و ضد انسانی ایران را نمیخواهند.
۲- تمامی سازمانها و گروههای سیاسی از تفرقه و پراکندگی دوری جویند و با ائتلافی قوی و نیرومند حمایت از مبارزات مردمان ایران را پیش رو قرار دهند تا بتوانند برای هماهنگی سازمان یافته و متشکل اقدام کنند.
۳- اقدامی فوری در مورد رفع مشکلاتی که اپوزیسیون خارج از کشور را تا کنون پراکنده نگهداشته است
با مبارزات مردمان دلاور ایران، پیروزی در راه است. بیگمان بزودی همه مردم کشورمان برقراری دموکراسی و آزادی و رفاه با حکومتی سکولار را در ایران زمین، جشن خواهند گرفت.
یاد جانباختگان آبان ۱۳۹۸ و تمامی جانباختگان راه آزادی گرامی باد!
شهلا عبقری
*در همایش لالههای واژگون بصورت شفاهی در تاریخ ۷ نوامبر ۲۰۲۱ ارائه داده شد.