نشریه (ماهنامه) کاوه در دو دوره منتشر میشود. آغازش در دوران جنگ نخست جهانی به کوشش حسن تقیزاده و تنی چند از نویسندگان، پژوهشگران، اندیشمندان پرآوازه و میهندوست است که دو دوره پُربار را با نوشتههایی که چگونگی وضع سیاسی آن روزگار ایران و شیوه اندیشه و کوشش آنان را نشان میدهد که در دوران خود گامی بزرگ به پیش بوده است، بهوجود میآورندکه البته امروز با برخی دیدگاههایِ آنان میتوان ناهمخوان بود برای نمونه "اخذ اصول و آداب و رسوم تمدن اروپایی و قبول بلا شرط آن" که خود آنان نیز در آینده این ارزیابی را درست ندیده و دیگر پیگیری نمیکنند. بههرروی به گفته آقای عباس میلانی:
"کاوه یکی از درخشانترین نشریات تاریخ مطبوعات ایران است. به همت "هیأت میهنپرستان ایران در برلن" منتشر شد... مشاهیری چون تقیزاده، جمالزاده، علامه قزوینی، ذکاء الملک فروغی و ادوارد براون برای کاوه مقاله نوشتند. اما فعال مایشاء آن بیشک تقیزاده بود. "برگ ۱۶۷، تجدد و تجدد ستیزی در ایران، عباس میلانی، چاپ هفتم ۱۳۸۷، نشر اختران
شوربختانه نگارنده شمارههایِ نشریه کاوه را در اختیار نداشته تا بتواند آنها را بررسی کند ولی هدف من این نبوده است و خواستهام نکته دیگری را به میان آورم که خواهد آمد.
دو دوره نشریه کاوه
در تاریخهای بیان شده در باره دورانِ انتشار کاوه، از آن میان آنچه در ویکیپدیا دانشنامه آزاد آمده با آنچه آقای میلانی آوردهاند ناهمخوانی هست که از دیدِ من تاریخهایی که آقای میلانی به دست دادهاند، درستتر است و من از آن سود بردهام.
دوران نخست نشریه کاوه از بهمن ۱۲۹۴ خورشیدی (ژانویه ۱۹۱۶) تا بهمن ۱۲۹۷ خورشیدی (ژانویه ۱۹۲۰) دوسال پایانی جنگ جهانی نخست است که ۱۵ شماره منتشر میشود. روشن است که کوشش گردانندگان این نشریه با توجه به آسیبهایی که تا آنزمان ایران از دخالتهایِ روس و انگلیس خورده است، در این دوره و کوتاهی پسازآن به گفته آقای میلانی تا شماره ۳۵ بیشتر "افشای جنابتهایِ روس و انگلیس در ایران بود" (برگ۱۶۷) و "گردانندگان کاوه در این دوران گاه در کار تحلیل از آلمان راه افراط پیمودند و مثلاً کار را به جایی رساندند که امپراطور آلمان را"دوست بلند جایگاه و پشتیبان عالم اسلام خواندند. " (برگ ۱۶۸). در دوره نخست همه هزینه انتشار کاوه را آلمان میپردازد ولی آنگونه که آقای میلانی نیز اشاره داشتهاند، انگیزه پشتیبانی بیچونوچرایِ کاوه از آلمان تنها یاریهایِ مالی این دولت نیست که یافتن همپیمانی جهانی برایِ ایران علیه روس و انگلیس است.
دوره دوم از ژانویه ۱۹۲۰ تا پایان زندگی این نشریه یعنی ۳۰ مارس ۱۹۲۲ (فروردین ۱۳۰۱) به درازا کشید و:
"سبک و سیاق کاوه یکسره دگرگون شد. به زبان تقیزاده، روزنامه کاوه زائیده جنگ بود... حالا که جنگ ختم شد و صلح بینالمللی در رسید، کاوه نیز دوره جنگی خود را ختم شده میداند... [کاوه جدید] روزنامهای میشود که مندرجات آن بیشتر مقالات علمی و ادبی و تاریخی خواهد بودو... " (برگ ۱۶۸، واژه درون دو نشانه[] از نویسنده کتاب است.)
نشریه کاوه پس از ۵۲ شماره برایِ همیشه پایان مییابد.
پرسشها
این کوتاهی بود در باره نشریه کاوه. آنچه نگارنده خوانندگان را به خواندن آن فرا میخواند، ۱۷ خواست نشریه کاوه برای پیشرفت ایران است که در شماره ۱ دوره دوم، ژانویه ۱۹۲۱ آمده است. نخست همه آن ۱۷ خواست با همآن نگارش:
۱. تعلیم عمومی و خودکشی برای عمومیت آن[واژه "خودکشی" میباید برای تاکید شدید بر اجرایِ این خواست اینجا آمده باشد]
۲. نشر کتب مفیده و ترجمه کتب فرنگی و منتشر ساختن آن؛
۳. اخذ اصول و آداب و رسوم تمدن اروپایی و قبول بلاشرط آن؛
۴. ترویج فوقالعاده و خیلی زیاد از انواع ورزشهای بدنی به ترتیب اروپایی؛
۵. حفظ وحدت ملی ایران؛
۶. حفظ زبان ملی ایران بعنی فارسی از فساد؛
۷. اعلان جنگ بیامان بر ضد تریاک و وافور و الکل؛
۸. حنگ بر ضد تعصبات جاهلانه و مساوات تامهء حقوق پیرامون مذاهب مختلفه؛
۹. محاربه بر ضد امراض عمومی ومخصوصاً مالاریا، امراض تناسلی، سل، محرقه و حصبه و امراض اطفال؛
۱۰. حفظ استقلال ایران؛
۱۱. آبادی مملکت به ترتیب اروپایی و مخصوصاً داخل کردن ماشین؛
۱۲. آزادی زنها و تعلیم و تحصیل حقوق و اختیارات آنان؛
۱۳. جنگ شدید و آتشین بر ضد دروغ؛ [قابل توجه آخوند خامنهای! ]
۱۴. جدو اهتمام در برانداختن صفت خبیثه اسباب چبنی و"دیپلوماسی" که اخیراً بدبختانه در زیر این عنوان در ایران شابع و مرغوب شده؛
۱۵. برانداختن رسم ننگین عشق غیر طبیعی[به احتمال زیاد"بچهبازی" نمونههای سعید طوسی، عزیز کرده آخوند خامنهای را گفتهاند] که از قدیمالایام یکی از بدترین رذایل قوم ما بوده و از موانع عمده تمدن است؛
۱۶. جنگ بر ضد شوخی و هزل و مبالغه و یاوهسرایی و پرگویی و سعی در ایجاد خصلت جدّی بودن در میان مردم؛
۱۷. احیای سنن و رسوم مستحسنهء قدیمی ملی ایران.
برگرفته از برگهای ۱۷۸. ۱۷۹ تجددوتجدد ستیزی در ایران
یکسده از نوشتن این درخواستها و آرزوها گذشته است. چه میزان از آنها با توجه به پیشرفت گیجکننده جهان در این سد سال را به دست آوردهایم؟ امروز در کجایِ این جهان پیشرفته و متمدن ایستادهایم؟ داوری همه بر عهده خود خوانندگان.