مسئله شخص آقای فرهادی نیست مسئله چگونگی نگاه ما به یک امر هنری و هنرمند است .نگاهی بذات هنر ودنیائی که هنرمند از درون یک مکاشفه هنری ببهای نه تنها استعداد وخلاقیت های خود بل ببهای سال ها رنح تعمق در ریز ترین مسائل وپدیده های پیرامون خود بدست آورده است. بایدپشت هر اثر بزرگ هنری عرق نشسته بر حبین هنرمند را و خلاقیت اورا دید . عرقی حاصل از سال ها دویدن، رنج کشیدن برای دریافت آن چه که در بطن طبیعت ، در بطن جامعه در رابطه انسان ها می گذرد. چنین هنری عمیق است وچند لایه.
هنراصیل آئینه تمام نمای حقیقت و واقعیت است که توسط هنرمند با تکیه بر فلسفه شناخت حسی ،زیبا شناختی واصالت نهفته در ذات هنرمند که از زندگی انسان وروابط حاکم بر جامعه نشات می گیرد بتصویر کشیده می شود. اصالت وبزرگی هنرمند در میزان نفوذ اوست به فضا های تاریک روح آدمی، طبیعت پیرامون آن! جائی که تنها به مدد حس ،خلاقیت و دنیای ذهنی هنرمنذ میتوان قدم نهاد و بقدرت هنر آن را باز آفرینی کرد. در منظر دید و قضاوت همگان نهاد.