آقای ف. م. سخن در بارهٔ کتاب میشل ایو بولوره مینویسد:
"کتاب Dieu - La science Les preuves: L'aube d'une révolution (خدا، علم، شواهد: طلوع یک انقلاب) نوشتهی میشل ایو بولوره که در ۵۷۷ صفحه در سال ۲۰۲۱ توسط انتشارات «ترودانیل» به دو شکل کاغذی و الکترونیکی در فرانسه منتشر شده است ... کتابی ست علمی ... و خلاصه آن این است که به هیچ وجه امکان خود به خود به وجود آمدن جهان وجود «ندارد».. ... اعداد و ارقامی که نویسندگان کتاب ارائه می دهند و تماما مبتنی بر یافته های علمی ست شگفت انگیز است مثلا «ثابت های کیهانی» که اگر وجود نداشته باشند جهان وجود نخواهد داشت با دقت عددیِ صفر ممیز به دنبال آن ۱۲۲ صفر و عدد ۱۳۸ معین شده اند ... ." [تاکیدها از اینجانب]
نوشتهی حاضر تنها به نقدِ جملات تاکید شده در بالا آنهم بشکل بسیار فشره میپردازد و دیگر هیچ. به این معنا که میخواهیم بدانیم کتاب علمی چه نوع کتابی است، ثابتهای کیهانی کدامین هستند و دقت عددی تاکنون اندازهگرفتهشدهی آنها تا چه حدی است و مرز امکانات و توانایی ما برای اندازهگیری دقیقترشان تاکجاست. به این ترتیب روشن میشود که بیانی مانند: "اعداد و ارقامی که نویسندگان کتاب ارائه می دهند و تماما مبتنی بر یافته های علمی ست ... با دقت عددیِ صفر ممیز به دنبال آن ۱۲۲ صفر و عدد ۱۳۸ معین شده اند" حرف گزافی بیش نیست و حدفی جز گول زدن و گمراه کردن خوانندهی ناآگاه ندارد.
علم به روابط میان دادههای عینی میپردازد. کتاب علمی کتابی است که چنان روابطی را با روشهای منطقی ـ ریاضی متکی بر دادههای تجربی توضیح دهد.
در مقالهای که بتاریخ ۲۰۲۱٫۰۲٫۲۷ با عنوان 'ثابتهای طبیعی و شناختشناسی' نوشتهام و در سایتهای فارسی زبان منتشر شده چنین آمده است:
"در قوانین اساسی علم پارامترهایی به نام ثابتهای طبیعی مطرح هستند که بنابر یافتهها نقش تعیین کننده در سرنوشت کیهان دارند. طبق این قوانین کوچکترین انحراف در ثابتهای طبیعی میتوانست بهشکلگیری کیهانی متفاوت از کیهان ما منجر شود. باز طبق همین قوانین کل ویژگیهای کیهان تابع ثابتهای طبیعی میباشند. ... ما تا به امروز کوچکترین اطلاعی از کجائی و چرائی اندازه ثابتهای طبیعی نداریم و حتی نمیدانیم که آیا این ثابتها حاصل اتفاقی نادر، کوتاه زمانی پس از 'بیگبنگ'، هستند یا نتیجهی علتی که (هنوز) نمیشناسیم. چنانچه اندازههای مربوطه حاصل از اتفاق باشند، میباید آنها را بدون امکان مستدل نمودنشان همانگونه که هستند پذیرفت. اما اگر ثابتهای طبیعی معلول علتی باشند لازم است که علت را شناسایی کنیم. ... پرسش دیگر این است که آیا ثابتهای طبیعی بهمعنای واقعی کلمه ثابت هستند و یا تابعی از مکان و زمان و اگر چنین باشد چگونه میتوان از آن مطلع شد و سرنوشت قوانین اساسی ما چه میشود؟ برای مثال، آیا ثابتهای طبیعی در کرهای بسیار دور (مثلا در فاصله ده میلیارد سال نوری) همانی هستنند که ما از محدوده خود میشناسیم و یا تغییر میکنند؟ ... روشن است که وضعیت موجود نه برای دانش فلسفه رضایتبخش است و نه برای علم فیزیک. چراکه بدون داشتن اطلاع کافی از معتبر بودن قوانین اساسی در کل کیهان و چرائی و چگونگی شکلگیری ثابتهای طبیعی هر ادعایی در ارتباط با آنها حدس و گمانی بیش نیست."
در مقالهام پس از توضیحات اولیه، نیروها و ثابتهای طبیعی را معرفی کردهام و در ادامه به شرح امکان شکلگیری کیهانی متفاوت از کیهان ما بر اثر کوچکترین تغییر در اندازه ثابتهای طبیعی پرداختهام که از تکرار آنها در اینجا صرفنظر میشود. اما آنچه در این میان حائز اهمیت میباشد اینست که بدانیم:
"اندازهی ثابتهای طبیعی را نمیتوان از راه محاسبه بدستآورد! تعیین اندازه این نوع پارامترها تنها و تنها از طریق اندازهگیری عملی است. مثال بارز آن سرعت نور میباشد ... اولین ثابتِ طبیعی که در فیزیک ظاهر شد ثابت گرانش (ثابت نیروی جاذبه) بود. اندازهگیریها مقدار ثابت گرانش را برابر با m3 /kg s2 G = 6,67430 نشان میدهند. خطای اندازه گیری G کوچکتر از ۱۱-۱۰ میباشد!" (در همانجا)
در حال حاضر ما هیچ امکانی برای اندازهگیری دقیقتر از ۱۶-۱۰، یعنی با دقت عددی صفر ممیز به دنبال آن ۱۵ صفر و عدد ۱تا ۹، را نداریم. حال چگونه است که در نوشته بالا صحبت از "با دقت عددیِ صفر ممیز به دنبال آن ۱۲۲ صفر و عدد ۱۳۸ معین شده اند"!! میباشد؟! خوب است هرچه بیشتر به فاصلهی این دو عدد فکر کنیم. بهر حال، سخن خود را با جملات پایانیِ مقاله نامبردهام به پایان میرسانم:
"چنانچه فیزیکدانها دریابند که ثابتهای طبیعی آنگونه که تاکنون فکر میکردیم چندان هم ثابت نیستند در اینصورت
میباید نه تنها از ادعای جهانشمول بودن قوانین اساسی چشمپوشی کنیم بلکه به قوانینی بیاندیشیم که در زمانهای بسیار دور گذشته بهشکل دیگری بودند و در زمانهای بسیار دور آینده شکل دیگری خواهند داشت. یعنی، کیهانی را تصور کنیم که نه بهصورت خطی بلکه احیانا بهشکل غیرخطی تغییر میکند.
با توجه به نکات بیان شده لازم است این امر مهم را نیز مدنظر داشته باشیم که قوانین علم (فیزیک) کنونی ما معطوف به طبیعت ایدهال فرمولبندی شدهاند و نه طبیعت واقعی. ما در این عرصه با سؤالها و مسائلی روبرو هستیم که هنوز پاسخی برای آنها نداریم. توجه داشته باشیم که در پس همه تلاشهایمان چیزی نهفته است به نام تواناییشناختی (Erkenntnisfähigkeit) که بدون آن توان هیچ کاری را نداریم." (در همانجا)
حسن بلوری
برلین، ۲۰۲۲٫۰۲٫۰۸