صدا و سیمای حکومت جمهوری اسلامی با هزینههای سرسامآور و بودجههای گزاف در نقد حکومت پادشاهی پهلوی و در کل در راستای تخریب هر موفقیتی که ایران و ایرانی پیش از ورود روحالله خمینی به ایران کسب کرده، فیلم و سریالهای بسیاری تهیه و تولید نموده است.
برای نمونه میتوان به سریالهای: روزگار قریب، زیرخاکی، معمای شاه و عمارت فرنگی اشاره کرد. حکومت به دلیل ضعف در انجام صحیح مسئولیتهای خویش، و برای سرپوش نهادن بر بیمبالاتی و کمکاریهایش، هر آنچه در آثار تولید شده، به ماقبل از جمهوری اسلامی برمیگردد را، سیاه و سرشار از درد و رنج به تصویر میکشد. در این آثار به موضوعاتی مانند شکنجه زندانیان سیاسی در دوران پهلوی، گرانی و فقر، نبود آزادی بیان، قراردادهایی چون ترکمنچای و کنسرسیوم پرداخته میشود، این عمل جمهوری اسلامی مصداق بارز ضرب المثل «رطب خورده منع رطب کی کند» است. در حالی که آمار فقر، گرانی، اعتیاد، بیکاری، فحشا، فروش اعضای بدن، اعدام، شکنجه زندانیان سیاسی، کشور فروشی و غیره روز به روز در ایران بالاتر میرود حاکمان جمهوری اسلامی به وسیله تولید سریالهای اشاره شده از زیر بار مسئولیت خود و حل معضلات روزافزون کشور شانه خالی کرده، و با فرافکنی، فرارِ رو به جلو میکنند.
این حکومت که با هدف گسترش ایدئولوژی بنیانگذار دیکتاتور و متحجرش بنا نهاده شد، ترجیح میدهد به جای تلاش در جهت رفاه حال شهروندانش، داراییهای ایران را صرف ترویج ایدئولوژی خود کند، به مدد هنرمندانی در قامت نویسنده، کارگردان، بازیگر، تهیهکننده و... به واسطه قراردادهایی با ارقام نجومی، در راستای دستیابی به هدفش، تاریخ را تحریف میکند.
هنرمندان خودفروختهای که در این راه حکومت را همراهی میکنند «عادی سازان شر» نامیده میشوند، آنها چشم خود را بر واقعیتهای تلخ جامعه بسته، نان خود را در خون میزنند و از گوشت، پوست و خون ایرانیان ارتزاق میکنند.
در این پروسه آنچه انتها ندارد، وقاحت حاکمان جمهوری اسلامی و سازندگان این آثار است.