با توجه به تورم سالهای اخیر، در هر کوچه و خیابانی، کودکان کار و متکدیان، بیشتر جلب توجه میکنند و دست آنان به سمت پیر و جوان، دراز میشود. سرعت فزاینده افزایش قیمتها و کاهش قدرت خرید مردم در این روزها که ارز ترجیحی حذف شده و قیمتها آزادسازی شده است، آمار آسیبهای اجتماعی از جمله تکدی گری را افزایش داده است. نرخ فقر در دهه ۹۰ از ۱۸ درصد به ۲۹ درصد افزایش یافت. از سویی دیگر، در سه ماهه نخست سال ۱۴۰۱، نرخ فقر، رقم ۳۰ درصد را نشان میدهد که این در مقایسه با یک دهه گذشته، بی سابقه است. طبق آمار اعلام شده، با حذف ارز ترجیحی و تبدیل آن به ارز نیمایی و بازار آزاد، تورم نقطه به نقطه در خرداد ۱۴۰۱، ۵۳ درصد بوده است و با این تفاسیر، نرخ فقر اینگونه افزایش پیدا کرده است. اکنون در ایران تورم ۸۵ درصدی مواد غذایی مشاهده میشود، که این رقم بسیار نگران کننده است، زیرا بسیاری از افراد این روزها ناچار شدهاند در کف خیابان برای تکدی گری حضور پیدا کنند و به امرار معاش بپردازند.
در حال حاضر جمعیت ایران از ۸۵ میلیون نفر عبور کرده است و وارد کانال ۹۰ میلیون شده است. ۷۰ درصد مردم ایران زیر خط فقر نسبی هستند. در خرداد پارسال در خبری اظهار شده بود جمعیت زیر خط فقر مطلق در ایران دو برابر شده و به ۲۵ میلیون نفر رسیده است. این خبر به نقل از رئیس موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی عنوان میشد و روزبه کردونی، شمار افرادی که در ایران، زیر خط فقر مطلق زندگی میکردند را تا دو سال پیش (بین سالهای ۹۶ تا ۹۸) نسبت به سال های قبل آن دو برابر ارزیابی کرده بود. همچنین گزارش این نهاد دولتی نشان میداد که در طول دو سال ۹۶ تا ۹۸ شاخص خط فقر مطلق به ۳۰ درصد رسیده بود، که فقر و نابرابری در سطح کشور علت آن بوده است. وزارت کار نیز در مهر ماه همان سال و قبل از اینکه آزادسازی قیمتها رخ دهد، اعلام کرده بود بیش از یک سوم جمعیت ایران در فقر مطلق به سر میبرند. حال با نگاهی اجمالی به رقم تورمی که در سه ماه سال ۱۴۰۱ به دست آمده است و نتایج آن در خرداد ماه منتشر شده است، میتوان با احتساب بیکاری بی سابقهای که در اثر افزایش دستمزد و بیمه و مسائل و مشکلات عدیدهای که صنعت و دولت با آنها رو به رو هستند، نسبت به افزایش شاخص فلاکت اجتماعی هشدار داد. این شاخص، ترکیبی از اعداد تورم و بیکاری است. افزایش تورم در بخش مسکن هم بر مشکلات جامعه افزوده است. ۵۰ درصد جمعیت کشور، ناتوان از خرید و تأمین مسکن مناسب و مطلوب هستند و ناچاراً اجاره نشین هستند. رشد ۶۰۰ درصدی قیمت مسکن در پایتخت طی مدت کوتاهی، بازار خرید و فروش و رهن و اجاره مسکن را متلاطم ساخته است. توان خرید مسکن در اقشار متوسط از دست رفته است. با اینکه گزارش رسانههای داخلی در ایران حاکی از برخورد با عاملان گرانی مسکن و تعطیلی بنگاههای معاملات ملکی است، قیمتهای دستوری در حوزه اجاره و رهن مسکن به شکست انجامیده است و مالکان خانهها ترجیح میدهند آتش به اختیار عمل کنند و رقم افزایش میزان اجاره بها را توافقی تعیین کنند. ۷۰ درصد درآمد سالانه اقشار کم درآمد صرف اجاره یا اقساط مسکن میشود و حال که تورم خوراکیها به بیش از ۸۰ درصد رسیده است، تنها اولویت اقشاری که دخل و خرجشان متناسب نیست و زیر خط فقر مطلق یا فقر نسبی به سر میبرند، تأمین سرپناه به هر طریق ممکن است و در این صورت میتوان تصور کرد که مدیریت تغذیه در دوره تورم سخت و دشوار گردد. در همین حال، گزارشها از فعال شدن گسل تورم در طبقات درآمدی دلالت میکند. فشار دو برابری تورم خرداد ماه بر اقشار کم درآمد در ایران، حکایت دارد. افزایش هزینه برای خانوارها در ۹ دهک به بالای ۵۰ درصد رسیده که برای دهک اول به عنوان کم درآمدترین، ۶۴ درصد بوده است. زندگی طبقات کم برخوردار نسبت به قبل سخت تر شده است و دیگر نمیتوان با یارانه و کالابرگ به اداره کشور پرداخت. در خردادماه، شکاف طبقاتی در ایران به حالت رکوردشکنی درآمده است و شکاف میان فقیر و غنی، عمیق تر شده است. فاصله بین دارا و ندار در ایران به بالاترین حد در ۵۰ سال اخیر رسیده است، شکافی که پس از افزایش قابل ملاحظه شاخص فقر و فلاکت و رکوردشکنی میزان تورم، از تبعات اقدام دولت سیزدهم جمهوری اسلامی به حذف تدریجی یارانه و ارز ترجیحی مواد خوراکی و کالاهای اساسی است. بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، رسیدن نرخ تورم ماهانه دهک کمدرآمد جامعه به ۱۹. ۵ درصد در خردادماه وقتی کنار رقم تورم ۸. ۴ درصدی دهک دهم که به اقشار پردرآمد اختصاص دارد، قرار میگیرد، نشان دهنده آن است که سیر صعودی تورم برای کم درآمدها در این ماه ۳. ۲ برابر تورم برای پردرآمدها است. قدرت خرید مردم در ایران در جدول شاخصهای جهانی سقوط کرده است و در بین ۲۵۱ شهر در جهان، رتبه ۲۵۰ را به خود اختصاص داده است. کاهش قدرت خرید خانوارها پس لرزه حذف ارز ترجیحی بوده است. سقوط اقتصادی ایران از سال ۱۹۷۹ تا ۲۰۲۰ در بین کشورهای خاورمیانه از دیگر رویدادهایی بوده که اتفاق افتاده است. تغییرات GDP کشورهای خاورمیانه در گذر زمان نشان میدهد بدون شک در سال ۲۰۲۲ سقوط اقتصادی ایران پایین تر از سال ۲۰۲۰ میباشد. ایران در تنگنای تورم به سر میبرد و شاخصهای اقتصادی نشان میدهد روند افزایشی نرخ تورم ادامه دار خواهد بود.
افزایش تورم و گرانی به آسیبهای اجتماعی دامن زده است. در گذشته وقتی صحبت از تکدی گری میشد، مدیران شهری و مسئولان سازمانهای حمایتی اعلام میکردند که ۷۰ درصد متکدیان، ایرانی نیستند و بیشتر آنها مهاجران افغان و یا افرادی هستند که از کشورهای همجوار در ایران حضور پیدا کردهاند. متاسفانه در حال حاضر بنا بر مطالعات و پژوهشهای میدانی، این روند، کاملاً معکوس شده است و در کلان شهرهایی مثل تهران، اصفهان، شیراز و مشهد که هزینههای زندگی در آن شهرها نیز بالا و در زمره دسته بندی شهرهای گران هستند، تکدی گری افزایش پیدا کرده است. همچنین تکدی گری، زنانه شده است و اکثریت متکدیان انفرادی، زنان هستند و حتی گروه هایی که متکدیان را مدیریت میکنند، بیشتر متکدیان را از بین زنان انتخاب میکنند. همچنین با افزایش تورم و گسترده شدن فقر میان شهروندان، بسیاری از مردم به حرفه دست فروشی روی آوردهاند. آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی، محدود به تکدی گری و دست فروشی نیست. گرانی دیگر در ایران به یک هیولا تبدیل شده است و به تبع گرانی در جامعه، دزدی و بزهکاریهای اجتماعی افزایش پیدا کردهاند. رئیس سازمان زندانها در ایران گفته ۶۰ درصد جمعیت زندانیان متأهل هستند. غلامعلی محمدی افزوده که «به صورت کلی، تراکم جمعیت کیفری در زندانهای کشور در حد مطلوب نیست چون ما با افزایش تراکم جمعیت کیفری مواجه هستیم. در جمهوری اسلامی ایران، ما بالاتر از حد میانگین جهانی زندانی در زندانهای کشور داریم. اکنون حدود ۶۰ درصد زندانیان متاهل و مابقی مجرد یا افرادی هستند که متارکه کردهاند و یا همسران آنها فوت کردند.» گزارش مرکز آمار ایران حاکی است آمار سرقت در ایران طی پنج سال، چهار برابر شده است و میزان سرقت به بیش از یک میلیون و چهارصد هزار مورد رسیده است. آمار صعودی سرقت در کانون نگرانیها است؛ در سرقتها از خرد و درشت، حرفهای سارقان از این نظر که «اخیراً بیکار شدهاند و تأمین هزینههای بچه خیلی سخت است و دست به سرقت زدهاند تا کسب و کاری راه بیندازند و خرج زندگیشان را تأمین کنند» جلب توجه میکند. طیف وسیعی از مردم توان خرید انواع گوشت را ندارند و فروش استخوان های دورریز در فروشگاهها افزایش یافته است. پیش تر در این مورد که هرگونه افزایش قیمت مواد غذایی میتواند به گرسنگی مردم منجر گردد هشدار داده شده بود. اکنون خبر میرسد که نانواییها در سطح کشور به این بهانه که در ابتدای هر سال اقدام به گرانی نان میکردهاند، به تغییرات قیمتی این ماده غذایی، همزمان با حذف ارز ترجیحی و آزادسازی قیمتها پرداختهاند و قیمت نان را بالا بردهاند. مطالعات مختلفی در دست است که بیانگر مصرف نان در کشور ایران به میزان ۲ تا ۳ برابر کشورهای مختلف است. این نشان میدهد افراد به سمت سیری شکمی و نه سلولی، در حرکت هستند و دریافت حداقل کالری در برنامه روزانه افراد وجود داشته است. پیش بینیها بر این اساس استوار بوده است که هرگونه گران کردن قیمت مواد غذایی ابتدایی مانند نان میتواند با گرسنگی مطلق جایگزین شود. افزایش بی سابقه قیمت مواد خوراکی و نرخ تمام شده تولید این محصولات، برخی شرکتها و کارخانجات را در خصوص انجام تقلب در عرضه تولیدات خود وسوسه کرده است و گزارشهای دریافتی از شهروندان که در شبکههای اجتماعی منتشر میشوند بیانگر تقلب و کم فروشی در عرضه محصولات غذایی توسط شرکت های تولیدکننده است. هر چند اجرای طرح سنجش وزن بسته بندی مواد غذایی آغاز شده است و گفته میشود کم فروشی زیر ذره بین و تیغ دولتی قرار گرفته است، رئیس دولت سیزدهم در گفتگوهای رسانهای بیشتر وعده میدهد تا تضمین، و همین شاید دلیل موجهی باشد که افکار عمومی با سخنان ابراهیم رئیسی و مردان اقتصادیاش قانع نمیشوند. آنچه مسلم است؛ مطالعات پژوهشی بیانگر آن است که ۷۵ درصد سلامت روح و روان و جسم انسانها به شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مربوط میشود. استرس اجتماعی و اضطراب محیطی بر سر تأمین جان پناه و معیشت بر بخش قابل توجهی از مردم کشور غلبه کرده است. استرس اجتماعی میتواند سرعت پیر شدن سیستم ایمنی و روند تضعیف آن را افزایش دهد. این پدیده محیطی، از جمله علل و محرک های مرتبط با افزایش سن و بیماری هایی همچون سرطان و بیماری های قلبی عروقی و همچنین پاسخ کم اثرتر افراد پیر و جوان به واکسن ها میباشد.
تحریمها و محدودیت در تعاملات جهانی جمهوری اسلامی باعث آسیبهای جدی به زیرساختهای اقتصادی و اجتماعی و محیط زیستی کشور شده است. تمایل به مهاجرت در بین ایرانیان به طرز بی سابقهای افزایش یافته است. مهاجرتهای خشکسالی و تغییرات اقلیمی در ایران تشدید شده است. بخش اعظم افزایش چشمگیر شمار پناهجویان در اتحادیه اروپا و کشورهای منطقه خاورمیانه در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ متعلق به ایران بوده است. نهادهایی که میتوانند برای رفع آسیبهای اجتماعی و احیای محیط زیست و منابع آبی کمک کننده باشند، اکنون در پرداخت حقوق پرسنل خود دچار استیصال شدهاند. دولت در تنگنای اقتصادی و مالی است و اگر بنا باشد نهادهای حمایتی در این راستا تقویت شوند، در وهله اول پرداخت حقوق و معوقات کارکنان چنین سازمان هایی در اولویت قرار میگیرد و نمیتوان امید بست که در کوتاه مدت و میان مدت نسبت به تلطیف فضای کنونی جامعه نسبت به آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی و محیط زیستی، اقدام عاجل و مؤثری صورت گیرد. اداره کشور بر پایه علم و تفکر دانش بنیانی بایستی تعریف شود. راه حلهای درست اقتصادی با گفتگو با کارشناسان و زندگی و سربلندی کشور با ورود روانشناسان اجتماعی، جامعه شناسان و دانشمندان علوم سیاسی ممکن است. تاوان تحریم ها را فقط مردم ایران پس دادهاند و با تداوم شرایط فعلی کشور، تورم، کاهشی نخواهد شد. بخش اعظم گرانیها در راه هستند و گرانیها سر توقف ندارند و بخشی از گرانیها و تورم موکول به سال آینده خواهند بود، ضمن اینکه با تداوم روند کنونی تورم، شاخص افزایش قیمتها سه رقمی خواهند شد. تجربه یک سال دولت سیزدهم نشان میدهد که مردان اقتصادی رئیس جمهور مسیر متفاوتی میروند و بیشتر به دنبال بانیان وضع موجود و مقصر گرانیها هستند تا خود گرانی. عدم مشارکت مردم در طرحهای اقتصادی به اسم حذف ارز ترجیحی و جراحی اقتصادی و آزادسازی قیمتها به دلیل تشدید مشکلات معیشتی گویای آن است که جمهوری اسلامی ایران باید در راستای رفع تحریمها گام بردارد تا سرمایه گذاری در کشور رونق گیرد و بیشتر از این، زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به دلیل تحریمها و تنگناهای سیاسی و اقتصادی، دچار فروپاشی نشود. شکستن شرایط تورمی با رفع تحریمها و از سرگیری تعاملات کشور با دنیای خارج و سپس جلب مشارکت شهروندان ممکن خواهد بود. با وجود رفع تحریمها و بازگشت نظام سیاسی ایران میتوان امیدوار بود که کشور ایران به بزرگ ترین صادر کننده نفت و گاز به اروپا و آسیا تبدیل گردد و از طریق نفت، بین سه تا پنج تریلیون دلار و از طریق گاز، سالانه ۱۱۸ بیلیون دلار به خزانه کشور وارد کرد. گشایش اقتصادی کشور در صورت توافق ایران و آمریکا طی مذاکرات اخیر در دوحه قطر اجتناب ناپذیر است. با آغاز مذاکرات محرمانه و غیرمستقیم ایران و آمریکا در دوحه، خبرنگاران خارجی مستقر در محل مذاکرات میگویند آمریکا پذیرفته با تمام تعهداتش به برجام برگردد. خبر میرسد که آمریکا سپاه پاسداران را از لیست سازمان های تروریستی خارج نمیکند، اما توافق کرده است که قرارگاه خاتم الانبیا در ایران به جهت عملیات و فعالیتهای عمرانی و ساخت و ساز از لیست تحریمها خارج شود. به نظر میرسد دولت بایدن به دلیل افزایش قیمت جهانی نفت، به توصیه و پیشنهاد اتحادیه اروپا مقابل تهران کوتاه آمده باشد. البته چنین نگرشی از سوی قدرتهای جهانی به نفع ایران است، چراکه با وجود تخصیص ۱۰ درصد منابع دنیا به ایران، تحریمهای چهار دهه گذشته و به ویژه یک دهه اخیر آنچنان به زیرساختهای استحصال انرژی در ایران ضربات هولناک و پی در پی وارد ساخته است که این کشور در حال حاضر در بدترین وضعیت شاخص انرژی جهان به سر میبرد و با تداوم روند فعلی، ایران تا ده سال دیگر به واردکننده عمده نفت و گاز بدل خواهد گشت. زمزمههای سهمیه بندی و گرانی سوخت به دلیل مصرف بیش از اندازه و قاچاق مواد سوختی به گوش میرسد. کمااینکه خبر میرسد در برخی استانهای مرزی در ایران از جمله سیستان و بلوچستان، قاچاق و خرید و فروش بنزین رونق گرفته است و بنزین فروشی در کنار خیابانها باب شده است. تفاوت قیمت سوخت کشورهای همسایه با قیمت سوخت در ایران، که گاهی تا ده برابر هم میرسد، صف های طولانی باعث میشود سوخت گیری در جایگاههای سوخت استان سیستان و بلوچستان یک تا دو ساعت به طول انجامد.
دور جدید مذاکرات برجامی در کشور قطر از سر گرفته شده و کارشناسان اعتقاد دارند احتمال احیای توافق برجام با توجه به وقفه بیش از سه ماهه در مذاکرات، افزایش یافته است و احتمال احیای توافق برجام ۳۰ درصد است. دو نشست مهم در قطر و آلمان برای احیای برجام در جریان است و ایران و آمریکا مذاکره را در دوحه آغاز کردهاند. در تحولی دیگر؛ بایدن و سران سه کشور اروپا هم درباره احیای برجام در حال گفتگو و رایزنی هستند. سخنگوی اتحادیه اروپا در امور خارجی درخصوص مذاکراتی که از روز گذشته در قطر آغاز گشته است اظهار داشته که مذاکرات قطر شروع روند «رفع موانع» مذاکرات وین است و در عین حال، هدف مذاکرات قطر «بازگشت به یک برجام عملیاتی و اجرایی» است. مذاکرات غیرمستقیم بین جمهوری اسلامی و آمریکا بر اساس اعلام قبلی یک یا دو روز دیگر ادامه خواهد یافت و هدفش یافتن راه حلی برای بن بست مذاکرات هستهای عنوان شده است. رسانههای داخلی در ایران که بعضا وابسته به شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی نیز هستند گزارش میکنند که در پایان روز اول مذاکرات، هنوز نمیتوان چشم اندازی در خصوص «بازه زمانی گفت و گوها» مشخص کرد و در حالی که موضوعات باقی مانده از نظر عددی قابل توجه نیست اما به دلیل تاثیرگذاری مستقیم آن بر شکل گیری توافق قوی، پایدار و قابل اتکاء، موجب کُند شدن فرآیند دستیابی به توافق شده است. حال باید دید مذاکرات آتی میتواند آیا ضیافت یک توافق را به دنبال داشته باشد یا اینکه ضیافتی باشد برای یک شام آخر که برای همیشه میرود که توافقات را از دسترس خارج کند و پرونده برجام برای همیشه مختومه گردد؟!
محمدرضا محبوبفر
سرزمین جاوید (بخش دوم)، ابوالفضل محققی
پاریس دیگر آن پاریسی نیست که بود، شیرین سمیعی