داریوش معمار - ایندیپندنت فارسی
طعنه معنادار قیمت ارز به تحولات در مذاکرات برجام نشان از بیاعتمادی بازار به آنچه نزدیک شدن طرفین به توافق است دارد. درحالیکه شب گذشته و با اعلام ارسال پاسخ ایران به پیشنهاد اتحادیه اروپا و سپس واکنش مثبت برخی تحلیلگران در مورد به نتیجه رسیدن مذاکرات، گمان بر این بود که قیمت دلار سقوط چشمگیری را شاهد باشد، صبح امروز با افزایش مجدد قیمت دلار، بازار ارز آغاز به کار کرد.
دلار که تا روز گذشته عدد ۲۹ هزار تومان را برابر خود میدید و در صرافی ملی تا ۲۸ هزار تومان قیمتش کاهش پیدا کرده بود، در بازار آزاد بار دیگر سقف ۳۰ هزار تومان را رد کرد.
از طرفی، افزایش قیمت یورو در بازار آزاد تا آستانه ۳۲ هزار تومان اتفاقی تازه بود که با توجه به نرخ برابری دلار و یورو در جهان باعث تعجب تحلیلگران بازار ارز در ایران شد. در این روز تفاوت قیمت یورو و دلار در بازار ایران از فاصله میان قیمت این دو ارز در بازار جهانی بیشتر شد.
اما آنچه باید مورد واکاوی قرار بگیرد آن است که آیا سیاست دستوری دولت ابراهیم رئیسی برای کنترل قیمت دلار طی دو ماه گذشته به آستانه رهاسازی فنر انقباضی آن رسیده است؟!
در دو ماه گذشته و با رشد ناگهانی قیمت دلار حکومت تلاش کرد با دستگیری برخی واسطهها و فعالان ارزی، ممنوعیت بازار فردایی ارز و همچنین ایجاد سقف ارز مسافرتی کنترل بازار را به دست بگیرد، سیاستی که دلار را در آستانه سقف ۳۰ هزار تومان نگه داشت، اما همان زمان نیز مشخص بود این سیاست نمیتواند تاثیر بلندمدت داشته باشد.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
در این شرایط شاید انتظار این بود که با توجه اخبار شب گذشته، بازار ارز واکنشی مشابه به دو رخداد تجربهشده در دورههای قبل را نشان دهد.
سال ۹۷ با تغییر رئیس بانک مرکزی، قیمت دلار از ۲۰ هزار تومان تا ۱۱ هزار تومان کاهش پیدا کرد و سقوطی ۵۰ درصدی را شاهد بود و در مقطع بعدی با اعلام پیروزی بایدن بر ترامپ، دلار با ریزشی ۳۴ درصدی از ۳۲ هزار تومان به ۲۵ هزار تومان سقوط کرد، اتفاقی که با وجود انتظار اقتصاددانان حامی دولت امروز رخ نداد.
طی شبهای گذشته فضای مجازی محلی برای گفتوگوی تحلیلگران مختلف در مورد تاثیر توافق برجام بر اقتصاد ایران بود. به گفته اکثر تحلیلگران، اینکه گمان شود با توافق بلافاصله اقتصاد ایران از رکود کنونی خارج شده و قیمت ارز افتی معنادار پیدا کند، اشتباه است.
طبق نظر چهرههای مختلف اقتصادی، آنچه باعث شده است تحولات بهظاهر مثبت برجام بر قیمت ارز بیتاثیر باشد به چند موضوع بر میگردد. اول آنکه طی پنج ماه اخیر نوسان روند تحولات، فعالان اقتصادی را به اخبار مذاکرات بیاعتماد کرده است. دوم اما مشکل اصلی تحریمها نه در خود برجام که در سرعت روند لغو تحریمها است و سوم مسئله افاِیتیاف که با توجه به تصویب نشدن آن در ایران، حتی لغو تحریمها نمیتواند چرخه مبادلات بانکی را برای ایران قابل دسترسی کند.
مسئله دیگر، بار تورمی موجود در اقتصاد ایران است. بر اساس آمارهای رسمی، تورم در ایران برای چندمین ماه از مرز ۵۰ درصد عبور کرده است و این در حالی است که تورم در آمریکا عددی نزدیک به ۱۰ درصد است، تفاوتی که نرخ واقعی دلار را در ایران طبق نظر کارشناسان به ۳۸ هزار تومان رسانده است و مطابق پیشبینیهای سال گذشته در صورت دخالت نکردن دولت در بازار قیمت واقعی دلار تا ۴۵ هزار تومان همافزایش پیدا میکند.
اینکه سیاستهای انقباضی در شرایطی که ایران به منابع ارزی دسترسی ندارد تا کجا میتواند از رسیدن دلار به قیمت واقعی خود در بازار جلوگیری کند، از جمله مواردی است که مانع ریزش ارزهای خانگی و در اختیار فعالان بازار شده است.
به گفته کارشناسان اقتصادی، آمارها نشاندهنده آن است که امسال هزینههای وارداتی کشور برای تامین اقلام اساسی افزایش پیدا میکنند و دولت نیازمند دسترسی به منابع ارزی بیشتری است. همین نکته سبب شده است تا فعالان بازار ارز حاضر به از دستدادن ارزهای ذخیرهشده خود نباشند.
اما کامران سلطانیزاده، دبیرکل کانون صرافان ایران، در این شرایط امیدوار است با اعلام خبر توافق قطعی، بازار واکنش مثبتی به خبر نشان دهد. او در این مورد گفت: «با توجه به اینکه پس از توافق دسترسی ایران به منابع ارزی افزایش مییابد و تبادلات ارزی روانتر خواهد شد، بهطور قطع این روند در نرخ ارز در بازار ایران اثرگذار است. ایجاد امنیت اقتصادی، ایجاد امنیت روانی و ذهنی بین مردم منجر به کاهش خرید سرمایهای، ارز در بازار میشود و در این شرایط با کاهش تقاضا و افزایش عرضه مواجه میشویم که نتیجه آن برقراری ثبات در بازار ارز است.»
اما نکتهای که مخالفان این دیدگاه بیان میکنند هم قابل تامل است. به گفته اقتصاددانان مخالف این نظر، برجام توافقی اقتصادی است، پس تا زمانیکه تمامی طرفین منافع مد نظر اقتصادیشان را از این توافق نبرند صرف امضای آن به رفع کامل تحریمها و بازگشت ایران به چرخه طبیعی بازار منجر نخواهد شد.
کشورهای اروپایی امیدوارند که این توافق باعث تزریق گاز ایران به بازار و عبور آنها از بحران زمستانی شود. روسیه نیز امیدوار است از طریق بازگشت ایران به بازار بخشی از تحریمهای خود را دور بزند. اما آمریکا بهعنوان وضعکننده اصلی تحریمها تجربه توافق پیشین را دارد، جایی که با انجام توافق رهبر حکومت ایران حاضر به حضور آمریکا در بازار ایران نشد، اتفاقی که از همان زمان ریاستجمهوری اوباما روند لغو تحریمها را تا حد زیادی متوقف کرد و با آمدن ترامپ بهطور کامل موضوع لغو تحریمها کنار گذاشته شد.
از اینرو امضای برجام، نقطه پایان تحریمها نیست بلکه دقیقا آغاز یک روند خواهد بود، جاییکه به نظر میرسد ایران و اروپا باید راهی را برای تامین منافع مدنظر آمریکا از این توافق بیابند.
تحولات چند ماه گذشته نشان از آن دارد که هنوز هیچ چیزی در مورد برجام روشن نیست. اما این واقعیت وجود دارد که ایران تا زمانیکه در حوزه بانکی نتواند شفافیت مد نظر بانک جهانی را تامین کند، حتی با فروش نفت و گاز خود امکان دسترسی آسان به منابع مالی را ندارد تا از طریق آن بازار داخلی آرام شود.
در این وضع، شاید در گام نخست هدف ایران از لغو بخشی از تحریمها دریافت پولهای بلوکهشدهاش در کشورهای دیگر است تا بهطور موقت بخشی از نیاز ارزی خود را برای تامین کالاهای اساسی جبران کند، هرچند همانطور که اشاره شد روشن نیست این پولها قرار است چطور به دست ایران برسند.
اینکه آیا همین مُسکن موقت، ایران را تا مرحله توافقی جامع و فراگیر که در آن منافع همه طرفها از جمله آمریکا تامین شود میرساند یا خیر، همان «اما»ی بزرگی است که امروز مانع واکنش مثبت بازار ارز به اخبار توافق شده است.