یادداشتهای بدون تاریخ
زن، زندگی، آزادی!
ایران در این صد و اندی سال، برای داشتن زندگی در خور شهروندانش، با مشکلات عدیدهای روبرو بوده است. ایران، با انقلاب مشروطه دوباره بیدار شد، با آن سابقه درخشان و بعد با افت و خیزهای زیادی روبرو شد و حمله اعراب و بضرب شمشیر اسلام را بزور وارد ایران کردند و در دوره صفویه اسلام شیعه پا گرفت و در برابر قدرتهای آن زمان صف آرایی کرد! تا انقلاب مشروطه که ایران کم کم پا به عرصه وجود و مدرنیته گذاشت ولی اسلام شیعه و ملاهای آنزمان و آیت الههای این زمان، خودشان را برحق جلوه دادند و بمرور قدرت را با شعبده بازی گرفتند! در این صد سال سه طیف در ایران قدرت نمایی کردند، رضاشاه کبیر بعد از مشروطه، ایران را به چرخه جهانی وارد کرد و کم کم از حالت قبیلهای و عشیرهای به یک کشور مدرن و بروز انداخت ولی آزادی هنوز مفقود ماند، چون جامعه اکثریتش بیسواد بودند و خرافات و قشر آخوند که خود را حق بجانب جا میزدند، مسکوت ماند و بعد احزاب چپ پا گرفتند و ایران نتوانست روی مسیر آرامش و تمدن روز وارد شود و آمدن مصدق و جبهه ملی و کودتایی که بغض در گلوی مردمش ماند و با کارهای مثبتی که محمد رضا شاه بعد از پدرش انجام داد، ایران مانند بادکنکی خوش چهره و متلون رنگهای زندگی بخش ولی شکننده ماند و بالاخره ترکید! ولی آن کودتا کار خودش را کرد و هیچ موقع دقیق درباره آن توضیح داده نشد و انقلاب پنجاه و هفت، بغض فروخوردهای بود که با خشم و پیشداوری بثمر رسید و عاقبتش با پا گرفتن ملاها و دروغها و اتهامهای واهی قدرت را گرفتند و چپ سنتی ایران و ملیها و سلطنت را بیرون انداخت و چهار دهه ایران را به قهقرا رساندند و مشروعه را جایگزین مشروطه کردن و دردناک این بود که شخصیتهای ملی هم گول خوردند و رهنمودهای رهبرشان، مصدق را فراموش کردند و به زیر عبای خمینی و آخوندها رفتند و طولی نکشید، که همه فهمیدند بازی خوردهاند!
ولی نسل بعد از انقلاب بارها زمین را زیر پای ملاها لرزاندند تا به انقلاب اخیر رسید، انقلابی که زنان پرچمدار بحق این اعتراضها و موج خروشان مردم هستند! انقلاب اخیر تا اینجا برنده مردم هستند و اشغالگران بی ریخت و قواره و مرگ پرست را کنار زدهاند و جهان خواب رفته و مماشات با ملاها را بیدار کرده است! انقلاب اخیر یک انقلاب شاعرانه است که به پیش میرود و دیگر ملاها و دروغگویان اشغالگر ره بجایی نخواهند برد، چون تا توانستند کشتند و کشتند، زندگی را گردن زدند، شادی و لبخند را کشتند، ولی همیشه خورشید، نور خودش را خواهد تاباند و ماه زیر ابر نخواهد ماند!
حالا، انقلاب سوم ما! انقلاب اول که بعد از مشروطه ناتمام ماند و انقلاب دوم، پنجاه و هفت که ملاخور شد، انقلاب سوم، انقلابی شاعرانه است که زنان در صف اول هستند و مهسا امینی نماد ملی و بعدا بجای خدایان دروغ و تزویر و ریا، اهورامزدا، آن دین پاک زرتشت، نگهدار ایران خواهد بود!
با آمدن زنان به میدان، در آینده احزابی شکل خواهد گرفت که رهبری آن را زنان بعهده خواهند گرفت و تاریخ جدیدی ورق خواهد خورد که انسانیت حرف اول را خواهد زد! در انقلاب سوم که جریان دارد، دیگر خشم و غضب جایی ندارد، رمانتیک ترین انقلاب جهان در حال بثمر رسیدن است، فرزندان ایران با تمام وجود ایران را، از اشغالگران خرمردرند و دروغگو و شیطان صفت پس میگیرند. امیدوار باشیم جناح چپ سنتی بروز شوند و اجازه دهند این سیر تکاملی ادامه یابد و همه باید در آینده ایران زیر پرچم سه رنگ شیر و خورشید، به رویاهای شیرین خود فکر کنند و پرندههای صلح و دوستی را پرواز دهند! فرزندان غیور و از جان گذشته، ایران را پس میگیرند، بزودی شب دیرپا خواهد شکست و سحر خواهد شکفت و رقص زندگی بر پا خواهد شد!
"ایران، سرودی است
که عاشقانه نواخته میشود! "
پیش به سوی ایرانی آزاد و آباد
زن، زندگی، آزادی!
ایران
ای سرزمین آریایی
ای سرزمین رویاهای بزرگ با حکومتگران کوچک و حقیر
با مردمانی بزرگ با رویاها و اندیشههای زندگی بخش
ای سرزمین پاکی و راستی
کجاست؟ روح بزرگت؟
تو را بارها به بند کشیدند
در طول قرنها خوابت کردند!
باز از خاکسترت، ققنوس وار پرگشودی
وای سرزمینی که رودابهها و گردافریدها،
چون، قره العین و فروغ و سیمین و مهساها را، در دامنت پروراندی
و بارها نام نیکت را اواز، دادند
ای سرزمین، رستم و سیاوش و بابک و ستارخان...
بارها تو را از ریشه زدند
دوباره بیدار شدی و صبحهای دل انگیز و امید آمدند
اینبار، اهورامزدا نگهبان تست
بزودی پرچم رهایی برفراز میدان آزادی برافراشته خواهد شد
و مهسا در روح و روان ما حلول خواهد کرد
و سرزمین مان طعم آزادی را خواهد چشید
چه بالا بلند و زیبا میخرامی
روح بزرگت آواز زندگی و سرزندگی است
گربه بیدار زمان ما ایران است!
و ما، همه ژیناییم، رهسپاریم تا رهایی و آزادی!
ایران را پس میگیریم!
امیر کراب