جامعه ایران دارای ساختارهای شورش خیز است. یعنی زمینه ها و بسترهای حرکت های اعتراضی در جامعه ایران وجود دارد و در طول زمان هم بیشتر شده است. به همین دلیل، فاصله حرکت های اعتراضی جمعی خیابانی کمتر و کمتر شده است. هر حرکت اعتراضی ای که سرکوب می شود، حرکت اعتراضی بعدی به سرعت سبز می شود. برای این که علل ساختاری اعتراض و شورش رفع نشده و مطالباتِ برحقِ مردم پاسخی دریافت نداشته اند.
سرکوب و «جمع شدن» یک حرکت اعتراضی، به معنای «تمام شدن» حرکت اعتراضی نیست. چون نه تنها مسائل حل نشده باقی مانده اند، بلکه با سرکوب، مسائل جدیدی بر مسائل پیشین افزوده شده است. وقتی گذار از جمهوری اسلامی صورت گیرد، مورخان و جامعه شناسان ارتباطاتِ علی و معلولی- یا همبستگی- این حرکت های اعتراضی متعدد را با آن حرکت اصلیِ عبور دهنده تبیین خواهند کرد.
اما نظام دیکتاتوری تا کنون با «أراده ی سرکوب» و «توانایی سرکوب» شورش ها و حرکت های اعتراضی را سرکوب و جمع کرده و نشان داده که تا این «لحظه» از هر دو عاملِ بقایِ نظام سیاسی برخوردار است.
در بحث «نقش مرگ خامنه ای در فروپاشی جمهوری اسلامی» درباره موضوع تداوم و ظهور «أراده سرکوب» خامنه ای سخن گفته شد. در این نوبت درباره «توانایی سرکوب» یا نهادهای سرکوب جمهوری اسلامی سخن گفته است. نهادهای متعدد و همبسته ای که سرکوبِ اعتراض های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی را محقق می سازند.
این نهادها دارای تجربه ی داخلی و خارجی هستند. آموزش دیده و ورزیده هستند. هزینه ی کافی صرف آموزش و تجهیز آنها شده و می شود. از پشتیبانی کامل «أراده ی سرکوب» یا دیکتاتور برخوردار هستند. دیکتاتور به هیچ وجه، هیچ گونه تعرض به آنها را بر نمی تابد. چون حفظ نظامی که از دلِ یک انقلاب بیرون آمده، منوط به قدرت آنهاست.
مخالفان جمهوری اسلامی- به خصوص دموکراسی خواهان- باید به دقت به «أراده ی سرکوب» و «توانایی سرکوب» توجه کنند. برای گذار از جمهوری اسلامی، یکی- یا هر دوی آنها- باید متزلزل گردد و فرو بپاشد. اما فروپاشی منتهی به نظام دموکراتیک به روش های خشونت آمیز صورت نمی پذیرد. امیدوارم این نوبت تا حدودی آشنایی اجمالی ای با بخش سرکوب جمهوری اسلامی صورت داده باشد.
***
چرا چینی ها رژیم ایران را رها کردند؟ فرزانه روستایی