اصطلاح "نسل کشی" را در سال ۱۹۴۴، حقوق دان لهستانی و قربانی جنایات هولناک نازیسم، معرفی کرد، لیکن جنایت نسل کشی (حذف منظم یک گروه نژادی، مذهبی، فرهنگی و قومی چه به صورت کامل یا ناقص) به قدمت تمدن بشری میرسد. اسطورههای و کتب حماسی بسیاری از کشورها نابود سازی کامل "دشمن" یا "دشمنان" را اغلب یک عمل قهرمانی و وطن پرستانه قلمداد کردهاند. بسیاری از داستانهای مذهبی، را چنانچه با دید حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه نگاه کنیم، جبنهی نسل کشی داشتهاند. براساس انجیل عهد عتیق، موسی در مسیر مهاجرتش به کنعان بسیاری از قبایل مخالف را بکلی از میان برداشت. تحت فرماندهی دستیار نزدیک و جانشین او، یوشع، فاتحین مردان را تا توانستند کشتند و همسرانشان را تصاحب کردند. ویل دورانت مؤلف کتاب "تاریخ تمدن" مینویسد که "سلاخی نامحدود بود و لذت بخش" و "مشیت الهی آنرا مقرر فرموده بود. " (۱)
در دوران عباسیان (از ۷۵۰ تا ۱۲۵۸ میلادی) کتابی به رشته تحریر در آمد تحت عنوان "هزار و یک شب" که به بسیاری از زبانهای زندهی دنیا، از جمله فارسی، ترجمه شده است. این کتاب در بردارندهی داستانها عجیب و غریبی است که در آنها ضدیت با زنان، بردگان و غیر مسمانان را با کار برد خشونت بار ترین انواع جنایاتها عادی، مشروع و حتی مقدس جلوه داده شده است. ملتهای کافر، بارها توسط لشگریان اسلام، و گاه به کمک اجنهی مسلمان، از دم نابود میشوند. توصیف اغراق آمیز، ستایش بر انگیز و افسانه وار نسل کشیها مکرر به رشد نوعی فرهنگ هزار و یک شبی در خاورمیانه دامن زده است که تا به امروز دود آن به چشم مردم محروم و نا آگاه این سامان میرود.
از آغاز تمدن بشری تا به امروز، مردم سیارهی ما پنجاه هزار جنگ برزگ خانمانسوز را از سر گذرانیدهاند. (۲) در بسیاری از این جنگها، جنایت نسل کشی اتفاق افتاده است و یا جنگ از ابتدا هدف نسل کشی را در چشم انداز داشته است.
دریغ و صد دریغ که در دههی سوم قرن بیست و یکم (عصر انقلابات نجومی، ژنتیکی و اطلاعاتی) نسل کشی با شدت و حدّتی تمام، در چهار گوشهی جهان بیداد میکند. این بلای مشترک، ریشه دار و افسار گسیختهای که میرود نوع بشر را برای همیشه نابود سازد، مرا به ژرف اندیشی گماشت و بر آن داشت که با تنی چند از متخصصین، بازماندگان و درمانگران نسل کشی برای تدوین کتابی در این مورد به مشورت بنشینم. با پشتیبانی بی دریغ "مرکز پشتیببانی از قربانیان شکنجه" این مهم به انجام رسید و کتاب "نسل کشی در عصر حاضر" توسط نوزده نویسنده در هفت فصل (بیست و هشت بخش) و چهار ضمیمه به رشتهی تحریر در آمد.
کتاب "نسل کشی در عصر حاضر"
"نسل کشی در عصر حاضر" تلاشی است فروتنانه برای افشای جنایت نسل کشی در یکصد سال اخیر. این کتاب نه تنها به تحلیل جنایت نسل کشی میپردازد، بلکه از اثرات روانی بعدی این جنایت سخن میگوید. در نخستین فصل این کتاب استاد فقید دکتر امیر حسن پور تعریف حقوقی نسل کشی را به دست میدهد و به تحلیل "پیمان نامه پیشگیری و تنبیه جنایت نسل کشی" مصوب مجمع عمومی ملل متحد به تاریخ نهم دسامبر سال ۱۹۴۸ همت میگمارد. سپس خانم "نادیا اوما دات" بر فراز و نشیبهای زندگی واضع اصطلاح نسل کشی، رافائیل لمکین، پرتو افشانی میکند. جالب است بدانیم که طلعت پاشا، صدراعظم امپراطوری عثمانی و جنایتکار اصلی نسل کشی ارمنیان در آلمان توسط سوگومون تهلیریان ارمنی ترور شد، رافائیل لمکین در مقالهای نوشت که اگر کسی یک نفر را بکشد جنایتکار محسوب میشود ولی اگر یک میلیون نفر را به قتل برساند قهرمان. روشنگری لمکین جوان و دیگر انسانهای بشردوست باعث شد که هیئت منصفه تهلیریان را تبرئه کند.
در این کتاب مقالهی مفصلی از دکتر حسن پور در مورد نسل کشی ارمنیان، آسوریان و یونانیان در امپراطوری عثمانی منتشر شده است. در این مقاله نویسنده اظهار امیدواری کرده است که دولت ترکیه نسل کشی ارامنه را توسط امپراطوری عثمانی به رسمیت بشناسد و از مردم ارمنی پوزش بطلبد. افسوس که رئیس جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، با پشتیبانی مستقیم از الهام علی اف، رئیس دولت آذربایجان، به جنگی خانمانسوز علیه ارامنه دست یازید که هنوز هم ادامه دارد. این جنگ امید دوستی ملتهای ترک و ارمنی را بر باد داد. دکتر حسن پور در تاریخ ۲۴ ژوئن ۲۰۱۷ هستی باخت و نتوانست شاهد این فاجعه سهمگین و ادامه دار باشد. دریغ که ما یک انسان راستین و استاد وارسته را از دست دادیم.
دکتر حسن پور نسل کشی را یک پدیدهی مدرن درپیوند با ظهور ناسیونالیسم میداند. لیکن، از دید اینجانب جنایت نسل کشی به قدمت تمدن بشری میرسد. جنگهای کشور گشایانه و مناقشات مذهبی همواره با نابودسازی اقوام و گروههای مختلف همراه بوده است. استعمار، برده داری و رفتار با یهودیان و بومیان قارهی آمریکا و استرالیا بارها و بارها با نسل کشی ادامه یافته است.
یکی از شقاوت بارترین گونههای نسل کشی، جنایتی است که به ریشه کن کردن نسل انسانی بر روی زمین منجر میشود. در این کتاب مفصلاً توضیح داده شده است که در جریان جنگ دوم جهانی جراح و ژنرال ژاپنی، "شیرو ایشی" یک مجتمع بزرگ آزمایشات جنگ میکروبی را در منچوری چین که تحت اشعال ژاپن بود تأسیس کرد. ژاپن قبل از آنکه بمبهای مبکروبی را در کالیفرنیای آمریکا فرود آورد شکست خورد و "شیرو ایشی" دستگیر شد. لیکن او هرگز به پای میز محاکمه نرفت. ژنرال مک آتور او را به ایالات متحدهی آمریکا برد و او در سال ۱۹۵۹ بی هیچ مجازاتی مُرد. سوگمندانه جهان امروز از این دست جنایتها فارغ نیست. به عنوان مثال از نوامبر ۲۰۲۲ به مدت چند هفته ایادی رژیم تمام گرای مذهبی ایران دختران نوجوان دبستانی و دبیرستانی را آماج گازهای مسموم کننده قرار دادند. متاسفانه این جنایت زن کشی با سکوت مجامع بین المللی قرین شد.
بیش از هفتاد و پنج سال مناقشهی مسلحانه بین اعراب و اسرائیل هزاران کشته، زخمی، معلول و روان نژند به جای گذاشته است. نخستین فرار همگانی فلسطینیان، پس از نخستین جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸ صورت گرفت و به دنبال جنگهای خانمانسوز سالهای ۱۹۵۶، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ ادامه یافت. بسیاری برآنند که محاصرهی غزه که از آغاز تقسیم فلسطین ادامه داشته است نوعی "نسل کشی تدریجی" (۳) را از طرف اسرائیل به تودههای فلسطینی تحمیل کرده است. نسل کشی غزه را دادگاه نمادین بنیاد راسل محکوم کرده است و موضوع تحت بررسی دادگاه بین المللی کیفری است.
کردها بزرگترین مردم فاقد دولت در جهاناند و همه جا تحت ستم و سرکوب قرار گرفتهاند. در کتاب "نسل کشی در عصر حاضر" دو بخش به نسل کشی کردها اختصاص داده شده است. در نخستین بخش آقای کیوان سلطانی که خود به جامعه کرد تعلق دارد از نسل کشی کردها در ترکیه از آغاز استقرار جمهوریت پرده برداشته است. دربخش بعدی اینجانب به نسل کردهای یزیدی در شمال عراق توسط داعش پرداختهام. از چهار صد هزار یزیدی در استانهای داهوک و نینوای عراق احدی باقی نمانده است.
دیانت بهایی از ایران برخاسته است و در این سرزمین، از بدو پیدایش، در معرض سرکوب و گونههای رنگارنگ حذف و نابودی قرار داشته است. نسل کشی بهائیان ایرانی در رژیم جمهوری اسلامی چنان ابعاد هولناکی به خود گرفته است که اکثریت هفتصد هزارجمعیت بهایی از ایران مهاجرت کردهاند.
جنایت نسل کشی در افغانستان ویژگی خود را دارد. این جنایت توسط عاملین مختلف علیه گروههای قومی، مذهبی، جنسیتی (زنان و جوامع فراجنسیتی) اعمال میشود. طالبان، داعش، القاعده و دیگر گروههای تروریستی کمر به نابودی زنان، شیعیان، تاجیکها، هزارهها و ازبکان بستهاند. اطلاعات دقیق تر در بخشی از کتاب آمده است که اینجانب به کمک خانم کبرا ضعیفی، یکی از همکاران "مرکز کانادایی پشتیبانی از قربانیان شکنجه" نوشتهام.
نسل کشی دهشتناک اقلیت توتسی در روندا روز چهارم آوریل سال ۱۹۹۴ آغاز شد و به مدت صد روز ادامه یافت. در جریان این نسل کشی قریب هشتصد هزار توتسی توسط هوتیهای افراطی به قتل رسیدند. همکار من خانم "دومین روتاییسایر" از شرایط امروز جامعهی رواندا سخن گفته است. فرزند ایشان الکساندر در رابطه با تاثیرات روانی نسل کشی در نسل دوم و سوم بازماندگان این جنایت به بحث پرداخته است. الکساندر تأکید میکند که او اگرچه در جریان نسل کشی اکثریت اعضای خانوادهی خود را از دست داده است، لیکن بخشش را به عنوان یک آرمان والای انسانی به دست فراموشی نمیسپرد.
دو فصل از کتاب "نسل کشی در عصر حاضر" به بررسی نسل کشی در سودان اختصاص داده شده است. فصل نخست توسط همکار من خانم "هودا بخاری"، که خود اهل سودان است، به رشتهی تحریر در آمده است. از دید هودا ریشههای خشونت در منطقه "دارفور" سودان عبارتند از استعمار، جنگهای داخلی و "تاریخ پیچیدهی نابرابریها، فجایع محیط زیست و رقابت برای تصرف در منابع نقصان یابندهی طبیعی. " هودا بر آن است که در این رابطه، تضاد بین جوامع دامدار و کشاورز و همچنین همسایگی سودان را با چاد نباید نادیده انگاشت. پروفسور هانیبال تارویس، متخصص بین المللی نسل کشی، طی فصلی طولانی تحت عنوان "نسل کشی دراز مدت در سودان: قحطی، بردگی و جمعیت زدایی" از نسل کشی ریشه دار در سه منطقهی مشخص در سودان پرده بر میدارد: نوبیا (کوردوفان جنوبی امروز)، دارفور و جنوب سودان (سودان جنوبی امروز). او از "قتل، پاکسازی قومی، تحمیل شرایط زندگی مرگ آفرین و روانکاه" به ویژه در دارفور سخن میگوید و سپس به دومین مرحلهی حملهی دولت سودان به "نوبیا" (هم زمان با نسل کشی در دارفور) و دامن زدن به تضاد قومی در دارفور میپردازد. پروفسور تارویس در عین حال که نقش شرکتهای فراملیتی را در دامن زدن به جنگ و نسل کشی از یاد نمیبرد، در پایان پیشنهاداتی را به جامعهی جهانی برای پایان دادن به خشونت و پاکسازی قومی در سودان ارائه میدهد.
سوگمندانه منطقهی همسایهی سودان ایالت تیگری اتیوپی نیز به بلای نسل کشی مبتلا شد. آقای "ابی احمد علی" نخست وزیر اتیوپی، که به خاطر پیمان دوستی با اریتره در سال ۲۰۱۹ جایزهی صلح نوبل را نصیب خود ساخته بود، به همراه رئیس جمهور اریتره، ایسایا ایفورکی، در تاریخ چهارم نوامبر ۲۰۲۰، به تیگری لشکر کشید. در جریان جنگی که به مدت دوسال (تا دوم نوامبر ۲۰۲۲) به طول انجامید، ارتشهای اتیوپی و اریتره به شیوههای گوناگون نسل کشی علیه مردم تیگری دست یازیدند: کشتار غیر نظامیان، تجاوز جنیسی، تخریب زیربنا و اماکن تاریخی، مسدود کردن راههای کمک رسانی و ایجاد قحطی، کوچ اجباری درون و برون مرزی، تبعیض همگانی، نابود سازی و غارت. آقای "مولوگتا ابای" مدیر عامل "مرکز پشتیبانی از قربانیان شکنجه" که خود اهل تیگری است، از جنایت نسل کشی در این منطقه پرده برداشته است. مولوگتا افسوس میخورد که تا به امروز هیچیک از عاملین جنایت حساب پس ندادهاند و جامعهی جهانی مهر سکوت بر لب زده است. شورای امنیت ملل متحد سیزده بار در مورد تیگری تشکیل جلسه داده است بدون آنکه در این مورد کوچکترین تصمیمی بگیرد.
زمانی بود که هند به عنوان مهد دموکراسی بین کشورهای کم توسعه تحسین جهانیان را برانگیخته بود. متاسفانه امروز دولت راستگرای آقای "ناراندرا مودی"، با تکیه بر تعصب هندوگرایی اکثریت ناآگاه به نوعی نسل کشی علیه مسلمانان این کشور دامن زده است. آقای راوی نایر، که عمری را در مبارزه برای استقرار حقوق بشر سپری کرده است، نمودهایی را از این نسل کشی به دست میدهد: تکیه بر عظمت تاریخی هندوئیسم علیه اقلیتهای هند (زعقران سازی)، تغییر مذهب اجباری مسلمانان و مسیحیان هند، ممنوعیت ازدواج دختران هندو با پیروان دیگر ادیان، باز گذاشتن دست نیروهای فاشیستی هندو در قتل و غارت مسلمانان و دیگر اقلیتها. اثر تحقیقی راوی مرا تشویق کرد که در ضمیمهی سوم کتاب سرگذشت غم انگیز، عبرت آموز و سرتاسر انسانی "بلقیس بانو" را رقم زنم. در جریان بلوای اوایل سال ۲۰۰۲، یک گروه دوازده نفره هندوی متعصب در گجرات هند چهارده تن از اعضای خانوادهی این بانوی مسلمان (دختر سه ساله، خواهران، برادران، مادر و دیگر اعضای خانواده) را به طرز فجیعی به قتل رسانیدند، در حالی که به هشت تن از زنان قبل از کشتن تجاوز کرده بودند. جنایتکاران بلقیس را که بیست و یک ساله بود، مرده تصور کردند واو به طرزی باور نکردنی جان سالم بدر برد. او به کمک نهادهای حقوق بشری به حنبش دادخواهی دامن زد که در نبیجهی آن یازده تن از جنایتکاران به حبساید محکوم شدند. با رشد فاشیسم هندوگرای در هند، دولت محلی، برخلاف رای دادگاه همه را از زندان آزاد کرد. گروههای افراطی هندو با حلقههای گل از جنایتکاران استقبال کردند.
دولت همسایهی هند، سریلانکا، سینگالیهای بودائی را علیه تامیلهای هندو بر انگیخت. در جریان بیست و پنج سال و نه ماه جنگ داخلی بین دولت مرکزی و جدائی طلبان تامیل، شیوههای مختلف نسل کشی علیه اقلیت تامیل این کشور به کار گرفته شد. دو خواهر فرهیخته، لوتوس و نوئل آلفانسوس در دوبخش از کتاب از جنایاتی مانند قتل، نابودسازی، کشتارهای همگانی، فقر و فلاکت، تبعیض و ناپدید سازی پرده برداشتهاند و ضمن سفری که به عنوان پرسنل پزشکی به سریلانکا داشتهاند با مادرانی برخورد کردهاند که هنوز هم در انتظار شنیدن خبری از جگرگوشگان ناپدید شدهی خویشند. از دیگر فرهیختگانی که در مورد سریلانکا قلم زدهاند، عصب شناس و نمایشنامه نگار کانادایی دکتر "سویندرینی لینا" ست که نمایشنامهی "دوک سحرآمیز" (۴) را به رشته تحریر در آورده است. این نمایشنامه، که سرگذشت یک خانواده تامیل ساکن تورنتو را به تصویر کشیده است، بخشی از ادبیات مقاومت جهانی را تشکیل میدهد. دو تن از استادان کانادایی، پروفسور "شری ایکن" و شوهرشان، دکتر "آر. چران" در بخش دیگری از کتاب تحلیلی بر این نمانشنامه نوشتهاند. این دو استاد علیه فراموشی و در تایید نیاز برای حفظ و تداوام حافظه جمعی در رابطه با فجایع تاریخی قلم زدهاند. آنان بر نقش هنر، ادبیات و نمایشنامه در افشای شکنجه، درد و ضربههای روانی از یک طرف و تحکیم همبستگی مردمی از طرف دیگر تأکید ورزیدهاند. از دید آنان نمایشنامهی لینا،
"با پرسشی اساسی که نویسندگان طی قرون متمادی در پاسخش کوشیدهاند پیوند خورده است: نقش و جایگاه هنر و شعر، فیلم و تئاتر در جهانی که با جنگ و شقاوتهای همگانی پاره پاره شده است در کجاست؟ چگونه ما ابعاد همه جانبهی انسانی درد، انسان زدائی و ضربه روانی را - چه از جنبهی فردی و چه جمعی - درک و ابلاغ میکنیم؟ ما چگونه در مورد پیشداوری و نفرت و ناتوانی در قبول و قدردانی از انسانیت "دیگری" غور میکنیم؟ " (۵)
اینجانب در سال ۲۰۰۰، در جریان کنفرانس بین المللی کودکان جنگ زده در وینی پگ (کانادا) با وزیر خارجهی نپال برخورد کردم و از او در مورد سرنوشت آوارگان نپالی بوتان در نپال و سیاست دولتش در قبال آنان جویا شدم. او روی درهم کشید و گفت: "من نمیخواهم به این پرسش بی ربط پاسخ دهم. ما درکشورمان مشکلات ویژهی خودمان را داریم که از اولویت برخوردارند. " این پاسخ مرا مصمم ساخت که در باره سرنوشت اقلیت نپالی بوتان بنام "لوتو شامپا"ها به تحقیق بپردازم. اینان را اربایان انگلیسی در قرن هفدهم میلادی به عنوان استادکار برای ساختن یک معبد به بوتان میبرند. آنان سالهای سال به عنوان شهروند این کشور کوچک پادشاهی زندگی میکردند تا زمان پادشاهی فردی بنام "سینگیی دروجی ونگچوک" که نهضت "یک کشور و یک مذهب" را به راه میاندازد و اکثریت بودایی را علیه اقلیت هندو-نپالی به کار میگیرد که در نتیجه آن شهروندی نپالیهای بوتان لغو میشود و صد هزار تن از آنان به نپال اخراج میشوند. آنان سالها در هشت اردوگاه آوارگان در نپال با وضع رقت باری زندگی میکنند تا بالاخره سازمان ملل آنان را در کشورهای مختلف غربی پخش وپلا میسازد. هنوز هم هیجده هزار از این آوارگان در نپال بسر میبرند. آنان در برههای از زمان پدیدار شدند، رشد کردند، نابود شدند و دنیا آنان را به دست فراموشی سپرد. نسل کشی جنوبیهای بوتان یاد آور شعر مشهوری است از توماس هاردی:
"و هیچکس نخواهد که جسد مرا مشاهده کند؛ و هیچ کس مویه کنان به دنبال تابوت من نیاید؛ و هیچ کس گلی بر مزارم نکارد؛ و هیچ کس مرا بخاطر نیاورد؛ و چنین من نام مینهم خود را. " (۶)
تشابه بین سرنوشت آوارگان مسلمان برمه (مایانمار) بنام "روحینگیا" و نپالیهای بوتان حیرت انگیر است. در آنجا نیز دولت شهروندی اقلیت روحینگیا را انکار کرد برای تسهیل نسل کشی این گروه از بودائیان متعصب مدد جست. نزدیک به نهصد هزار نفر از مردم روحینگیا به بنگلادش فرار کردند. دولت بنگلادش بخش اعظم این پناهندگان را از اردوگاه "کاکس بازار" به یک جزیرهی رسوبی خطرناک و غیر قابل سکونت بنام "بهاسان چار" کوچ داد و بسیاری را به بازگشت اجباری مجبور ساخت. افسوس از زمانی که انسانها در شرایطی قرار میگیرند که نه راه پس دارند و نه راه پیش. در افسانههای قدیم شرقی میخوانیم که وزیری از خشم شاه خونریز سر به بیابان نهاد. پس از طی مسافتی دراز راه دو شاخه شد. در تقاطع راه سنگ نبشتهای نظرش را جلب کرد با این مضمون: "اگر به رست روی گرفتار اژدهای دمان خواهی شد واگر راه چپ را در پیش گیری به کویری سوزان و بی انتها میرسی. "
حزب کمونیست کامبوج، به رهبری پُل پـُت، برآن بود که در این کشور به زور یک جامعه برابر دهقانی را بنا نهد. تودههای دهقانان که با پروژهی او سر ناسازگاری داشتند مقاومت کردند. پُل پـُت و یارانش از هولناک ترین شیوههای سرکوب برای برای به کرسی نشانیدن ایدههای تمام گرایانهی خویش مدد جستند. برآیند کاربرد وسیلهی توجیه نا پذیر برای نیل به هدفی به ظاهر توجیه پذیر یکی از هولناک ترین نمونههای نسل کشی را در تاریخ بشر رقم زد که در بخش "نسل کشی کامبوج و محاکمه عاملین" به آن پرداخته شده است.
در سال ۲۰۰۰ میلادی صفحهای زرین به جنیش جهانی حقوق بشری زنان افزوده شد. گروهی از بانوان بازمانده از دویست هزار زن و دختر نوجوانی که ارتش ژاپن از خانه و کاشانهشان در کشورهای مختلف آسیای جنوب شرقی ربوده و به عنوان روسپی در اختیار سربازانش قرار داده بود، به پای خاستند. این زنان شجاع، در یک دادگاه نمادین مردمی امپراطور فقید ژاپن، که برای خود قداست خدائی قائل بود، را همراه با نه نفر از ملتزمین رکابش، به عنوان جنایتکار جنگی و جانی علیه بشریت محکوم ساختند. این پیروزی بزرگی بود علیه عاملین جنایت زن کشی. در پایان این بخش، شعری از دکتر چران در مورد جنایت نسل کشی مندرج است که نقش احساس و عاطفه انسانی را در مقاومت علیه اعمال غیر انسانی به نمایش میگذارد و نشان میدهد که شعر میتواند به عنوان بهترین وسیله تغییرات اجتماعی جلوه گر شود.
فصل ششم کتاب به نسل کشی در چین اختصاص داده شده است. جای بسی تأسف است که نرخ بالای رشد اقتصادی چین با پایمال کردن حقوق بنیادی بشر همراه بوده است. در بخش اول این فصل دانشمند جوان گابریل الله وردی به تفصیل از "نسل کشی اویغورها در استان سین کیانگ و تأثیر دراز مدت اردوگاههای بازسازی کودکان اویغور" سخن میگوید. در بخش بعد دکتر "نورمن ایپستاین" جنایت "نسل کشی پزشکی" و فروش اندامهای مختلف زندانیان و محکومین به مرگ را عیان میسازد.
آخرین فصل کتاب در مورد نسل کشی در بوسنیا هرزگویناست که توسط دو تن از همکاران اینجانب به رشتهی تحریر در آمده است. در بخش نخست خانم ایدریانا لی لیک، از جنایت تجاوز جنسی به عنوان یکی از ابزارهای نسل کشی پرده بر میدارد و نشان میدهد که بسیاری از قربانیان این جنایت هولناک به علت شرم یا بخاطر حفظ آبروی خانواده یا ترس از جامعه مهر سکوت بر لب زدهاند. در بخش بعد خانم آندریا زامار جیا خاطرات گذشته خود به عنوان یک کودک آواره جنگی با خوانندگان کتاب در میان میگذارد و نشان میدهد که انسان به کمک نیروی اراده قادر است بر فشارهای هولناک ضربات روانی گذشته فایق آید.
در دنیای سرتاسر واژگونهی کنونی دولتها و گروههای شبه نظامی غیردولتی جنایت نسل کشی را در هالهای از ابهام فرو بردهاند و کراراً به انکار آن پرداختهاند. اعتراف میکنم که بسیاری از نسل کشیهای آرام و مخفی و شرایط شبه نسل کشی در اقصی نقاط جهان در کتاب "نسل کشی در عصر حاضر" نیامده است. لیکن این کتاب تلاشی است برای پرتو افشانی بر مسیر تیره و تار و پیچ در پیچی که باید برای افشا، مستند سازی، پیش گیری و ریشه کنی جنایت نسل کشی پیموده شود. این کتاب یاد آور این نکته است که هرزمان که به نیروهای تیره گرایی، آز، تنفر و تبعیض میدان داده شود، ممکن هر کدام از ما قربانی جنایت نسل کشی شویم.
عزت مصلی نژاد
تورنتو
برای خرید کتاب روی لینک ذیل کلیک بفرمایید:
https://en.zagross.org/2023/08/27/genocide-today-book-order/
Endnotes (پانویس):
- Durant, W. (1963). The Story of Civilization, Vol. 1, Our Oriental Heritage. New York: Simon & Schuster, New York, p. 302.
- 2. Reagan, D. (2023). 9 Wars of the End Times. McKinney: Lamb & Lion Ministries, p. 14.
- Najim, M. (2020). Genocide in Gaza: Physical Destruction and Beyond. Winnipeg: University of Manitoba. Retrieved on 26 April 2023 from: https://mspace.lib.umanitoba.ca/bitstream/handle/1993/34791/Nijim_Mohammed.pdf?sequence=1&isAllowed=y
- The Enchanted Loom
- Mossallanejad, E. (Ed.). Genocide Today. Toronto: Zagros Editions. P. xvii.
- 6. Öztürk, R. (2011). Evolutionary Aesthetics of Human Ethics in Hardy's Tragic Narratives. Newcastle upon Tyne: Cambridge Scholars Publishing, p. 107.