دختران جنبش ملی مشروطه
در دولتهای قبل از مشروطه، مالیاتها به عنوان یکی از منابع بسیار مهم درآمد دولت, بر مردم اعمال می شدند. این مالیات ها بقدری سنگین بودند که معمولاً مردم، به ویژه طبقات فقیرتر، زیر بار کمر شکن آن در رنج میبودند. بطوریکه بسیاری برای پرداخت آن, ناخواسته مجبور به فروش داراییهای خود می شدند و حتی گاها کسب و کارهای کوچک خود را از دست می دادند.
اعمال شیوههای باستانی در اخاذی مالیاتهای سنگین, حتی تا آنجایی پیش می رفت که در میان طبقات فقیرتر به فروش و اسارت دختران و زنان ایرانی منجر می گردید.
"حکایت دختران قوچان"، نوشته "افسانه نجم آبادی"، به یکی از داستانهای معروف ادبیات محلی ایران می پردازد که شخصیت های آن, تأثیر گرانبهایی در دوران مشروطه داشته اند. این داستان, دربارهی دو دختر جوان به نامهای "فاطمه" و "زینب" است که در شهر قوچان زندگی میکنند. دخترانی برخاسته از خانوادهای متوسط که به دنبال انصاف و عدالت می باشند.
زمان مشروطه است و ایران با تحولات سیاسی و اجتماعی بزرگی روبروست. این دو دختر نیز که در محلهی خود, شاهد تحولاتی مانند حرکتهای ملی و تأثیرات آن بر زندگی مردم هستند, برای مقابله با بیعدالتیها و نابرابریهایی که در جامعه وجود دارد، تصمیم می گیرند که به مبارزه بپردازند. فاطمه و زینب, با استفاده از ذکاوت و هوش خود، با افراد مختلفی از جمله مسئولان دولتی و حتی رهبران محلی ارتباط می گیرند و با ابراز نظرهای خود درباره مسائل اجتماعی و سیاسی، برای اصلاحاتی که به نفع مردم باشد، تلاش می ورزند.
تأثیر این داستان در دوران مشروطه, به این دلیل می بود که نمادی از مبارزه مردم علیه بیعدالتیها و تلاش آنها برای بهبود شرایط زندگی را به نمایش می گذاشت. این داستان, الهامبخش بود و نشان میداد که حتی دختران جوان نیز میتوانند نقش مهمی در این مبارزه بزرگ اجتماعی داشته باشند.
در ادامه داستان, فاطمه و زینب, برای حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی و بهبود شرایط زندگی مردم محله, همکاری دیگر زنان و دختران محله را جلب نموده و دست به تشکیل گروههای کمک متقابل و ایجاد شبکههای اجتماعی برای پشتیبانی از یکدیگر می زنند.
در "حکایت دختران قوچان", نشان داده می شود که در همان دوران مشروطه نیز، زنان و دختران ایران توانستند با ایجاد همبستگی, به تغییرات اجتماعی بزرگ و مثبتی دست یابند. این داستان, تلاش مشترک زنان در مواجهه با مشکلات و فشارهای غیر عادلانه را به تصویر می کشد و ثابت می کند که حتی در شرایط سخت نیز, انجام تغییرات بزرگ امکانپذیر می باشد.
کتاب "حکایت دختران قوچان", به دو بخش تقسیم شده است. در بخش اول, "افسانه نجم آبادی" گزارش کاملی از فروش و اسارت دختران قوچانی و زنان باشقانلو را ارائه می دهد که از طریق مراجعه به اسناد و منابع تاریخی گوناگون, جمعآوری شده است. امری که در مقایسه با روایتهای دیگر، کتاب را به یک مستند جامع تبدیل کرده است.
در نیمه دوم کتاب، که بخش اصلی و حیاتی آن است، نویسنده به طور دقیق به "حکایت دختران قوچان" پرداخته و ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این واقعه را بررسی میکند. او همچنین، نفوذ این رویدادها در جنبش ملی مشروطه را مورد بررسی قرار داده و تلاش کرده است تا به توضیحاتی در مورد عدم محبوبیت این موضوع در دوران مشروطه و چگونگی تبدیل آن به "موضوعات فراموش شده" بپردازد.
دختران جنبش ملی نوین ایران
براساس گزارش سایت "عارف نیوز"، شیوخ عرب بیشترین پول را برای سکس با دختران ایرانی پرداخت میکنند و علاقهمند هستند که این دختران, بین ۱۴ تا ۲۰ سال سن داشته باشند.
باندهای قاچاق دختران ایرانی را عمدتا مردان و زنان فاسد ایرانی تشکیل می دهند که در قبال این کار خود, پورسانت بالایی دریافت میکنند. بیشتر کارها, از طریق روال قانونی و در قالب سفرها و تورهای مسافرتی صورت میگیرد. این دختران که با وعدههای پولدار شدن به امارات کشانده می شوند, اغلب برای دوره کوتاهی در اختیار شیوخ عرب قرار میگیرند و از اینجا به بعد است که آنها به دام پرمخاطره کابارهها و هتلها می افتند و به فحشا کشیده میشوند.
در همین گزارش, یکی از ایرانیان مقیم امارات در این خصوص می گوید:
"شناسایی و دستگیری زنان رابط قاچاقچیان زیاد مشکل نیست و میتوان به راحتی آنها را در تهران شکار کرد، اما نمیدانیم چرا اجازه میدهند آنها با رفت و آمد آزاد به کشور, دختران جوان را شکار کرده و به منجلاب فساد بکشانند."
وی همچنین می افزاید:
"دیدن صحنههای دختران ایرانی با لباسهای نیمه عریان در جلوی دیسکوها و کابارههای امارات و به ویژه دبی، غیرت هر ایرانی را بشدت تکان میدهد."
شهروز سخنوری، ملقب به الکس، کسی است که به اتهام سرکردگی شبکه فساد, در سال ۱۴۰۱ به اعدام محکوم شده است. او بیش از ۸۰۰ زن و دختر ایرانی را برای بردگی جنسی به خارج از کشور برده است. البته او تنها مهرهای بوده که سوخته شده است و قاچاق دختران ایرانی, بدست افراد دیگر، بخصوص انگلزادههای نظام که نقش رهبری این منجلاب فساد را به عهده دارند، همچنان ادامه دارد.
"لین لیم" از دفتر بینالمللی کار در ژنو, در کتاب خود, "بخش جنسی" ، اشاره میکند که درآمد واقعی کسبوکارهایی (مانند اپراتورهای تور و بارهای رفتوآمد) که از روسپیها تغذیه میکنند، از همین راه تأمین می شود. با اضافه کردن این ارائهدهندگان خدماتی, در می یابیم که "بخش سکس", یک نیروی اقتصادی جهانی است که احتمالاً بیش از نیم تریلیون دلار درآمد دارد.
لیم میگوید:
"بخواهیم یا نخواهیم، قانونی یا نه، بخش سکس, یک فعالیت اقتصادی است که در بسیاری از کشورها به اندازهای گسترده می باشد که باید آنرا بر اساس تولید ناخالص داخلی سنجید."
فکتی که "لین لیم" در اختیار قرار می دهد, نشان از ظرفیت تکان دهنده اقتصادی این بخش دارد.
با چشمانداز تاریک اقتصاد ایران در سالهای پیشرو و ترکیب دشوار تورم و رکود و بیپولی در سالهای گذشته ایران، در حالی سال ۱۴۰۳ آغاز خواهد شد که تصور عمومی از وضعیت اقتصادی پیشرو، چیزی است شبیه به سالی که گذشت. نخستین نشانههای این بحران دنبالهدار را نیز, می توان در قیمت دلار دید که با تبلیغات سیاسی و تزریق ارز به بازار, از حدود ۶۰ هزار تومان به ۴۳ هزار تومان رسیده بود اما بار دیگر و در ظرف چند روز, به بالای ۶۰ هزار تومان رسید.
تاریخ تکرار میشود؛ مالیاتها و شرایط اقتصادی واجتماعی امروز جامعهما، دختران نسل جدید ایران در زمان جنبش ملی نوین را, همانند دختران قوچان در زمان جنبش ملی مشروطه, درگیر عوارض خود نگاه داشته است. اما همانگونه که مبارزات دختران و زنان در جنبش ملی مشروطه, به تغییرات بزرگ بنفع آنان انجامید, مبارزات زنان و دختران ما در جنبش ملی نوین ایران نیز به ثمر خواهد نشست و با پیروزی انقلابی که از دل این جنبش بر خواهد آمد, قاچاق و فروش دختران ما نیز, یکبار برای همیشه پایان خواهد یافت
آخرِ و عاقبت عظما، مهران رفیعی