توضیح مترجم
با آشکار شدن چهره ی هیولاوش ارتش تروریست صهیونیسم اسرائیل و پی بردن جهان به ماهیت پلید و ضد بشری پدیده ی شوم و مخرب صهیونیسم، نوعی «آگاهی جهانی» در مورد خطری که از جانب این جنایتکاران آینده ی بشریت را تهدید می کند شکل گرفته است. به همین خاطر صهونیست های آشکار و «پنهان» -مانند آنوسی ها در حکومت ایران- در سراسر جهان بر آن هستند که صداهای افشاء گر و مخالف را در این زمینه خاموش کنند و نگذارند نسل کشی فلسطینی ها به دست اسرائیل -که با نازیسم هیتلری به رقابت برخاسته است- افشاء شود.
صهیونیسم آدمخوار می داند که نفرت جهانی از عملکرد اسرائیل به حدی رسیده است که جبران آن برای دهه ها و سده ها ناممکن خواهد بود. هزاران هزار عکس و ویدئو از جنایت های غیر قابل توصیف ارتش اسرائیل برای قرن ها در میان مردم سراسر کره ی زمین خواهند چرخید و هر بار به یاد نسل های بعدی خواهند آورد که تروریسم آدمخوار اسرائیل با مردم بی دفاع غزه چه کرد. این نسل کشی هرگز و هرگز از حافظه ی جمعی بشریت پاک نخواهد شد و نفرت از صهیونیسم جنایتکار به شکل ابدی ادامه خواهد یافت.
در این مقاله «سامدیپ سن»، استادیار روابط بین الملل در دانشگاه روسکیلد دانمارک، به دامنه ی تلاش صهیونیست های آشکار و پنهان برای خفه کردن صداهای حق طلبانه ی یهودیان در اسرائیل و مردمان دیگر در کشورهای مختلف می پردازد. او با یادآوری مثال های مشابه مانند سانسورگرایی آلمان نازی، صرب های مشغول کشتار مسلمانان بوسنی و یا سانسور دولت چین در سرکوب اویغورها نشان می دهد که این تلاش برای خفه کردن صداهای افشاءگر، فراگیر و تاریخی است.
توصیه ی وی در پایان مقاله اش این است که نباید در مقابل قتل عام وحشیانه و مادون حیوانی ارتش تروریست اسرائیل در نوار غزه -که اینک به کشتار از طریق بمب و نیز گرسنگی و تیراندازی مستقیم به مردم بی دفاع رسیده است- اجازه دهیم که این دشمنان قسم خورده ی بشری به هدف شوم خویش، یعنی نسل کشی و پاک سازی نژادی در نوار غزه، نائل شوند. اینک که بشریت به یکی از ویروس های کشنده و خطرناک پیکر خویش آگاهی پیدا کرده است باید سطح و کیفیت آگاهی را هر چه بالاتر ببریم تا یکی از تهدیدهای جدی نابودسازی انسان و انسانیت از کره ی زمین هر چه زودتر خنثی شود.
***
ماه گذشته در برنامه اصلی خبری بی بی سی، هاوارد اریک جاکوبسون، نویسنده و روزنامه نگار، شکایت کرد که رسانه ی عمومی بریتانیا تصاویر زیادی از رنج فلسطینی ها در غزه را نشان داده است. او افزود که با پخش تلویزیونی رنج فلسطینیان به این شکل، بی بی سی "جانب می گیرد" و در حالی که "دردناک است که ببینیم چه دارد رخ می دهد... دلایلی برای آن وجود دارد.»
و این اولین بیان چنین احساسی نبود. چند هفته قبل، بحثی در پلتفرم شبکه حرفه ای LinkedIn برگزار شد در مورد اینکه آیا "پست های مرتبط با اسرائیل / فلسطین بیش از حد" در سایت انعکاس یافته و آیا این باید تغییر کند. بسیاری پاسخ دادند که باید تغییر کند - انها می خواستند مردم صحبت کردن در مورد گرسنگی، بمباران و دفن فلسطینی ها در زیر آوار را متوقف کنند.
ممکن است عجیب به نظر برسد که افرادی مانند جاکوبسون سطح عظیمی از رنج در غزه را تصدیق می کنند، اما در همزمان خواستار آنند که جهان کمتر در مورد آن شنود.
اما این اصلا تعجب آور نیست. سانسور همیشه مکمل ضروری نسل کشی بوده است.
با نسل کشی جاری در غزه، تلاش برای ساکت کردن کسانی که به دنبال به صدا در آوردن زنگ خطر هستند، اشکال مختلفی به خود گرفته است.
در مورد امتناع اسرائیل از اجازه دادن به روزنامه نگاران خارجی برای ورود آزادانه به غزه جهت پوشش خبری نسل کشی و حملات هدفمند آن به روزنامه نگاران فلسطینی که زندگی و جان خود را به خطر می اندازند تا واقعیت آن چه را که با مردمشان انجام می شود را به جهان نشان دهند، گفته و نوشته شده است. اما حتی روزنامه نگارانی که هزاران مایل دورتر از منطقه محاصره شد ه ی فلسطینی ها هستند، به دلیل جرات صحبت در مورد نسل کشی مجازات شده اند.
دسامبر گذشته، شرکت رسانه ای استرالیا (ABC) مجری خود آنتوانت لاتوف، را به دلیل به اشتراک گذاشتن مجدد یک پست سازمان دیده بان حقوق بشر (HRW) که می گفت "اسرائیل از گرسنگی به عنوان سلاح جنگی در غزه استفاده می کند"، اخراج کرد. ABC خود در مورد اظهارات دیده بان حقوق بشر گزارش داده بود، که از آن زمان توسط سازمان ملل متحد نیز تکرار شده است. لاتوف که گمان می رود اولین زن عرب-استرالیایی باشد که به عنوان خبرنگار در تلویزیون تجاری کار می کند، می گوید که او نگران این است که ABC تحت فشار گروه های طرفدار اسرائیل قرار گرفته که او را به دلیل حمایت از حقوق فلسطینی ها و انتقاد از اسرائیل از زمان استخدام وی به "یهودستیزی و تعصب" متهم کرده اند. وی از ABC به دلیل اخراج ناعادلانه شکایت کرد.
در طول این نسل کشی، معلمان و استادان دانشگاه در سراسر جهان -که سعی در همبستگی با فلسطینی ها داشتند- نیز ساکت شدند. یک معلم اسرائیلی از کارش اخراج، دستگیر شد و به دلیل انتقاد از اقدامات ارتش اسرائیل، در سلول انفرادی قرار گرفت. تنها "جنایت" میر باروخین، یک پست فیسبوکی بود که یک روز پس از حمله حماس به اسرائیل منتشر کرد و در آن نوشته شده بود: تصاویر وحشتناکی از غزه سرازیر می شود. تمام خانواده ها از بین رفته اند ... هر کسی که فکر می کند این به خاطر آن چه دیروز اتفاق افتاده است توجیه می شود، باید خود را از بین ببرد. من از همه می خواهم که هر کاری که ممکن است برای متوقف کردن این دیوانگی انجام دهند. همین الان تمومش کن نه بعد، حالا!!"
و در اوایل ماه جاری، دانشگاه عبری اورشلیم استاد حقوق، نادرا شالهوب کورکیان، که شهروند فلسطینی اسرائیل است را به دلیل انتقاد از جنگ اسرائیل در غزه و صهیونیسم به طور کلی به حالت تعلیق درآورد.
سکوت معلمان و استادان دانشگاه نیز به اسرائیل محدود نشده است. در ماه نوامبر در ایالات متحده، دانشگاه آریزونا (UA) ، جایگزین موقت استادیار ربکا لوپز و رابط اجتماعات، ربکا زاپین را برای تسهیل بحث در کلاس درس در مورد جنگ اسرائیل در غزه به حالت تعلیق درآورد. گروه های طرفدار اسرائیل ادعا کردند که سخنرانی آنها "مغرضانه، یهودستیزانه، آشکارا نادرست و حامی تروریسم" بود. دو معلم کلاس اول در یک مدرسه دوره ی عمومی منطقه لس آنجلس نیز پس از ارسال پست در رسانه های اجتماعی، در مورد درسی که در باره ی "نسل کشی " تدریس می کردند، در مرخصی اجباری قرار گرفتند.
سیاستمداران و کارمندان دولت در اسرائیل و در کشورهایی که از جنگ اسرائیل علیه غزه حمایت می کنند نیز از چنین سانسوری مصون نیستند.
در ماه ژانویه، اوفر کسیف، عضو کنست اسرائیل از حزب چپگرای هاداش-طال، قصد خود را برای پیوستن به آفریقای جنوبی در اقدامات قانونی علیه اسرائیل -که تحت کنوانسیون نسل کشی سازمان ملل قرار دارد- اعلام کرد. در واکنش به تصمیم کاسیف برای حمایت از پرونده نسل کشی آفریقای جنوبی، ۸۵ عضو پارلمان اسرائیل (از ۱۲۰ نفر) او را به «خیانت» متهم کردند و دادخواستی را برای اخراج او از کنست امضا کردند.
در آن سوی جهان، در کانادا، سارا جما، که عضو پارلمان استان اُنتاریو است، مجبور شد به خاطر اظهاراتی که بلافاصله پس از حمله حماس به اسرائیل در ماه اکتبر، که در آن خواستار آتش بس فوری در غزه و پایان دادن به اشغال و آپارتاید اسرائیل شده بود، عذرخواهی کند. عذرخواهی جما پس از آن صورت گرفت که داگ فورد، نخست وزیر اُنتاریو خواستار استعفای او شد.
مدیر بخش عملکرد سازمانی و برابری شهر ایوانستون، در ایالت ایلینویز در ایالات متحده، نیز پس از ابراز همدردی با فلسطینیان در غزه در رسانه های اجتماعی اخراج شد. در ماه ژانویه، لیام برد یک شکایت فدرال علیه کارفرمای سابق خود مطرح کرد. او در این دادخواست ادعا می کند که مقامات ارشد شهر، تلاش کرده اند خشم عمومی را نسبت به وی برانگیزند چرا که او قرار بوده پیشنهاد دهد قطعنامه ای برای درخواست آتش بس در کمیسیون عدالت و توانمندسازی در ماه نوامبر مطرح شود.
تلاش برای سانسور و ارعاب هر کسی که علیه نسل کشی اسرائیل در غزه سخن می گوید، بدون شک ناراحت کننده است، اما به هیچ وجه تعجب آور نیست. نگاهی به تاریخ جهانی نشان می دهد که چنین خاموش کردن صداهای انتقادی برای ایجاد یک محیط باز جهت کشتارهای جمعی و بدترین قساوت ها، نسل کشی، حداقل یک قرن رواج داشته است.
در جمهوری فدرال یوگسلاوی، اسلوبودان میلوسویچ، اقدامات متعددی برای سرکوب و سانسور تمام نشریات مستقل و همچنین ایستگاه های تلویزیونی و رادیویی که جرات می کردند در مخالفت با جنایات صرب ها علیه آلبانیایی ها، بوسنیایی ها و کروات ها در سراسر منطقه صحبت کنند، یا حتی به طور طبیعی اشاره کنند، پیاده کرد. در سال ۱۹۹۸، پنج سردبیر روزنامه های مستقل به انتشار «اطلاعات غلط» متهم شدند، زیرا نشریات آنها آلبانیایی هایی را که در کوزوو کشته شده اند، به جای «تروریستها»، «مردم» می خواندند.
هنگامی که ناتو در نهایت به حمله به کوزوو برای پایان دادن به جنایات تهدید کرد، دولت صربستان عزم خود را برای ساکت کردن تمام صداهای مخالف دو برابر کرد. یکی از اعضای ائتلاف میلوسویچ گفت: "اگر ما نتوانیم تمام هواپیماهای آنها را بزنیم، می توانیم هواپیماهایی را که در دسترس ما هستند، مانند کمیته های مختلف هلسینکی و گروه های کویسلینگ را شکار کنیم." او افزود کسانی که ثابت شده است "در خدمت تبلیغات خارجی شرکت کرده اند ... نباید انتظار خوبی از مقامات دولتی داشته باشند.»
دو دهه پس از نسل کشی بوسنی، که با سایه ی تاریک سانسور در سراسر آن همراه بود، مقامات در چین "کارزار اعتصاب سخت علیه تروریسم خشونت آمیز" را راه اندازی کردند و اویغورها و دیگر مسلمانان ترک را در منطقه خودمختار اویغور سین کیانگ هدف قرار دادند. به گفته یک مقام چینی، به نقل از دیده بان حقوق بشر، هدف از این کمپین علیه اقلیت های مسلمان در منطقه خودمختار "شکستن اصل و نسب آنها، شکستن ریشه های آنها، شکستن ارتباطات و شکستن اصل و نسب آنها" بود. سازمان های حقوق بشری تخمین می زنند که یک میلیون مسلمان ترک از زمان آغاز "عملیات" به اردوگاه های "آموزش سیاسی"، بازداشتگاه های پیش از محاکمه و زندان ها فرستاده شده اند.
در اینجا نیز سانسور همراه با جنایات بود. مقامات برای ماه ها اینترنت را در سراسر منطقه قطع کردند. آنها بنیانگذاران وب سایت اویغور، نویسندگان و سردبیران را برای جرایمی مانند "درز دادن و افشای اسرار دولتی و سازماندهی تظاهرات غیرقانونی یا به خطر انداختن امنیت دولت" زندانی کردند. آنها همچنین منطقه را در معرض سطوح شدید نظارت بر رسانه های اجتماعی قرار دادند و حدود 25 درصد از کل نظرات رسانه های اجتماعی را حذف کردند. آنها همچنین سخنرانی طرفدار اویغور را در سایر نقاط کشور سرکوب کردند.
سانسور و سرکوب آزادی بیان نیز از ویژگی های کلیدی هولوکاست نازی ها بود. این شامل ممنوعیت ادبیات یهودی و سوزاندن سیستماتیک "کتاب های نامطلوب" که به عنوان "غیر آلمانی" طبقه بندی شده بودند و در تلاش برای "بازسازی اخلاقی" بود.
نازی ها در اوایل تصدی خود، تمام روزنامه های اپوزیسیون در آلمان را تعطیل یا به دست گرفتند و تا آخرین لحظه هر خبری در مورد حزب نازی، سیاست های آن علیه یهودیان و به طور کلی، تلاش های جنگی را که در روزنامه ها، رادیو و فیلم های خبری ظاهر می شد، کنترل می کردند. آلمانی ها از گوش دادن به رادیوهای خارجی منع شدند و تنها اطلاعات بسیار اندک و بسیار محدود و بسیار سانسور شده در مورد کشور و تلاش های جنگی آن اجازه داده شد تا با بقیه جهان به اشتراک گذاشته شود. این حزب حتی آنچه را که سربازان آلمانی از جبهه های مختلف در سراسر جهان می نوشتند، کنترل می کرد. نتیجه نهایی این تلاش قریب به اتفاق سانسورگر این بود که اکثریت قریب به اتفاق در جامعه بین المللی تا پایان جنگ جهانی دوم از میزان واقعی جنایات نازی ها و رنج یهودیان در سرزمین های تحت کنترل آلمان مطلع نشدند.
اکنون نسل کشی دیگری در غزه در جریان است و سانسور بار دیگر نقش خود را ایفا می کند. در عصر تلفن های دوربین دار و سایت های رسانه های اجتماعی، برای کسانی که مرتکب نسل کشی و تسهیل نسل کشی می شوند، تا حدودی غیرممکن است که فلسطینی ها را از به اشتراک گذاشتن واقعیت شرایط خود و کسانی را در سراسر جهان در حمایت از آنها، متوقف کنند.
اما به طور دقیق به همین دلیل است که تلاش های بی امان برای ساکت کردن و سانسور روزنامه نگاران، دانشگاهیان، سیاستمداران و فعالان ایستاده در کنار فلسطین در جریان است - تلاش برای اطمینان از اینکه تصاویر دلخراش درد و رنج از غزه راه خود را به صفحه نمایش ما باز نکند.
و به درستی به همین دلیل است که مسئولیت جمعی همه ی ماست که "فلسطین" و "فلسطینی ها" را در همه جا وارد کنیم - هر مقاله، هر اثر هنری، هر بحث. تنها شانس ما برای متوقف کردن این نسل کشی این است که از تاریخ درس بگیریم و به صحبت درباره فلسطین ادامه دهیم.
لینک اصل مقاله: Censorship is a crucial complement of genocide
کِش دادن به زبان ساده، مهران رفیعی
مَقدمِ نوروز، م. سحر