تبیین نظرات آسمانی عظما به صورت غیر تخصصی
بپرسید خامی ز یارِ قدیم
چه چیزی نباید کنون کِش دهیم؟
از آن لاغرِ بی کسِ تک قبا
چگونه شُدی هَمدمِ مجتبا؟
تو لابد شناسی مسیری عجیب
که اموال رانتی بریزی به جیب
به من هم بگو از فنونِ جهش
ز بالا و پایین، ز سر تا تَهِش
بدو گفت پاسغ رفیقِ شفیق
برایت بگویم به شکلِ دقیق
تو کردی اموراتِ خود را خراب
برفتی بدنبالِ درس و حساب
نباشد ملاتی بجز یک سراب
هر آنچه بریزد ز درزِ کتاب
تو باید ببندی زبان و دو چشم
و صورت بپوشی به انبوه پشم
چو رهبر پراند کلامی جفنگ
مبادا بخندی که گشته مشنگ
نکن صحبتی از رواجِ فساد
نه از کار و مسکن، نه از عدل و داد
از اینگونه صحبت شود خشمگین
ببارد گلوله ز انبارِ کین
نگیری تو پاسخ از این مُردنی
و خونی بریزد ز کِش دادنی
همان به که کِش را گذاری کنار
وگرنه برآرد ز دخلت دمار
مهران رفیعی