از آنجایی که اسلام خود را آخرین دین بر ارض گیتی معرفی کرده و دینِ پیش و پس از خود را بر نمیتابد، فی نفسه دینی ست سیاسی. تاریخ اسلام خصوصاً دوره آغاز انشقاق بر سرِ جانشینی محمد و پیدایش فرقه شیعه این مسئله به عیان نشان داده شده است.
تمایز میان نحوه عمل شیعه و سنی:
نحوه عمل شیعه و سنی بر سر تعین "امام" یا نایب وی از مصادیق مهم تمایز میان این دو است. در تعبیر بزرگانِ اسلامیِ سنی مذهب «امام» را مردم انتخاب میکنند خواه از میان عوام باشد و خواه خواص. در حالیکه "فرقه شیعه" عامه مردم را شایسته برای انتخاب کردن نمیداند. پس از مرگ محمد، دعوای جانشینی بر سرِ همین مسئله بوده که باعث پیدایش فرقه شیعی شده.
مسئله "فرقه شیعه" و کسب قدرت سیاسی:
مهمترین مسئله که باید به دلیل اثربخشی آن تا مقطع شورش شیعی ۵۷، توجه ویژه مبذول داشت، مسئله "مظلومیت شیعه" است که پس از مرگ محمد و در جریان انتخاب جانشینی اتفاق افتاد. از آنجائیکه صحابه محمد، علی را شایسته جانشینی میدانستند، با انتخاب ابوبکر از سوی مردم از درِ مخالفت درآمدند. اما چون طرفداران علی در اقلیت بودند این "مخالفت" به جایی نرسید و علی و تعدادی از یارانش چون سلمان فارسی و ابوذر غفاری در تشکیل فرقه شیعی اهتمام ورزیدند. فرقهای که در امر جانشینی و عدم انتخاب علی، خود را مظلوم وانمود کرد. اینکه از سوی آخوندها از "مظلومیت شیعی" گفته میشود ناشی از همین مسئله است.
این فرقه معتقد بود که عامه مردم شایستگی تعین "امام" ندارند و در بطن این مسئله اسلامی و شیعی، امر سیاسی نهفته بوده. و آن چیزی نبوده جز کسب و دستیابی این فرقه به قدرت سیاسی. این امر در الگوی "امت - امامت" علی شریعتی و "امت - فقیه" حکومت شیعی که بر ایران حکم میراند، آشکار است. الگوهایی که میبایست میان خواص و عوام چنان رابطهای بسازند تا "عوام" در تابعیت مطلق "خواص" قرار گیرد و هیچ حقی در انتخاب "امام" نداشته باشد. درست مانند انتصاب "رهبر" در حکومت اسلامی که رهبر بر همه چیز و نهادهای جامعه مسلط بوده و بر آنها فرمان میراند. پشتوانه شورش شیعی ۲۲ بهمن ۵۷، (بازیهای سیاسی خارجی و داخلی به کنار) از دیرینگی"مظلومیت شیعی" بوده که توانست قدرت سیاسی را در سرِ بزنگاه تصرف کند.
نتیجه: عنوان این نوشته "اسلام در بدو بنیادگذاری سیاسی بوده" و نیز استدلال بعدی آن، میخواست بطور عموم دو نکته را روشن کند یکم، مضمون درونی "مظلومیت شیعی" در رابطه با جانشینی و دوم اینکه، اسلام سیاسی و غیر سیاسی نداریم. اسلام یکی ست و هدفش بعنوان آخرین دین کسب قدرت سیاسی در ارض گیتی با ادعای رستگاری بشر، میباشد. "رستگاری"ای که حداقل در ایران از ملت، امت ساخت.
نیکروز اعظمی