بعد از انقلاب ۵۷ به مرور محدودیتها و محرومیتهای مردم زیاد تر شد. به همین نسبت مقاومتها و مبارزات مردم با این محدودیتها و محرومیتها بطور پنهان و آشکار ادامه پیدا کرد. در دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ این مقاومتها و مبارزات توده وارتر، جهت دارتر و هدفمندتر گردیدند. مردم رژیم آخوندی را بهتر شناختند و پی بردند که این رژیم آخوندی و مذهب افراطی دشمن واقعی بشریت، انسانیت و دشمن ایران و ایرانی هستند. در جنبش انقلابی مهسا در سال ۱۴۰۱ خودآگاهی مردم بیشتر و بر خلاف گذشته کمر رژیم آخوندی و نوکران داخلی و خارجیش را شکست.
ریشهها و علتهای جنبش انقلابی مهسا را بیشتر بشناسیم
اگر درست بنگریم ریشه جنبش انقلابی مهسا بر میگردد به چندین قرن گذشته که زنان و دختران همه جوره تحت ظلم و ستم بودند و حجاب اجباری یکی از آنها بود. به بهانه حجاب اجباری هر نوع فشار، ظلم و ستمی را به زنان تحمیل میکردند. در طول تاریخ زنان آزاده بسیاری با این ظلم همه جانبه مبارزه میکردند، در زمان رضا شاه با زور و تحمیل کشف حجاب شد، ولی جامعه ایران آن روز مذهب زده و آمادگی چنین تغییری را نداشت. کشف حجاب بهانههای زیادی به دست مذهبیها داد که تا با هر نوع نوگرایی مخالفت و جامعه را فریب بدهند و به عقب برگردانند. اما در آخر رژیم محمد رضا شاه فرزند رضاشاه افراد وابسته به رژیم و اربابان خارجی و روحانیون درباری و روحانیون افراطی مثل خمینی با تبلیغات ضد غربی و به نفع مذهب همراه با تبلیغات بی محتوای غربی و تبلیغات سکسی توسط مزدوران رژیم شاه که به نوعی از غرب دستور میگرفتند جامعه را به عقب راندند و کم کم جوانان سطحی بار آمده و بی حجابی زمان شاه را به بد حجابی تبدیل کردند تا جایی که در جامعه رایج شده بود که دختران و زنان عروسکهای کاغذی هستند. کم کم بسیاری ار مردم از این بدحجابی خسته و این خود یکی از بهانه هایی بود که مذهبیهای افراطی مثل خمینی و دار و دسته از آن بر علیه رژیم شاه و غرب و به نفع خودشان استفاده و مردم را فریب و با این مردم مسخ شده انقلاب ۵۷ را راه انداختند که البته دستهای آشکار و پنهان اربابان خارجی در آن نقش داشتند. بعد از انقلاب اگر مردم با حجاب اجباری مخالفت میکردند همه جوره، حتی با زندان، سرکوب خیابانی، سنگسار، اسید پاشی و قتلهای ناموسی سرکوب میشدند.
چرا و چگونه آتشفشان جنبش انقلابی مهسا فورانی شد؟
۱- این جنبش چندین قرن ریشه دارد. زنان در هر زمان سعی کردهاند تا آن حدی که میتوانند خودشان را پیدا بکنند و با این ظلم و ستمی که بر آنها رفته و میرود مبارزه کنند. ۲- این جنبش حکایت از ظلم و ستمی کرده و میکند که به جامعه تحمیل و زنان در مرکز این اجحاف و تحمیل بودهاند. ۳- این جنبش زنانه و مسئله حجاب اجباری رشدیابنده و نه فقط تحت تاثیر زنان و جامعه عقب افتاده رشد میکرد، بلکه خود این حجاب اجباری همه جوره در رشد ذهنی و روحی زنان و افراد جامعه نقش بازی میکرد. چگونگی رشد حجاب اجباری در درجه اول روی ذهن و روح زنان تاثیر و کم کم ذهن و روح مردان را هم به خود مشغول و درگیر میکرد. به مرور ریشه دار تر و در درون ذهن و روح زنان و مردان جامعه ریشه میدواند. این حجابها فقط محدود به حجاب اجباری زنانه نبودند و هر محرومیت و محدودیت، بی عقلی، فقر و غیره حجابی بودند جلوی پیشرفت بشر. حجابهای تحمیلی به مرور در رابطه با افراد متوهم رشد کرده و حجاب اندر حجاب شدند و کمبودها و خرابیهای زیادی پیدا کردند. از دل آنها پس از چندین قرن مذهب، ناسیونالیست، قومگرایی افراطی و این اواخر کمونیسم افراطی بوجود آمدهاند. از همه بدتر مذهب افراطی بود. ۴-حجاب اجباری زنانه بهانهای شده بود که تا همه جانبه کمبودها و گرایشهای افراطی مذهبی، ناسیونالیستی و قومگرایی افراطی و بحرانهای فرهنگی و اقتصادی که در جامعه در حال رشد بودند را به زنان و نهایتا مردان و کل جامعه تحمیل کنند. ۵- برای مثال مذهبیهای عقب مانده عقلی نداشتند که مردم دست آورد و کارهای خردمندانه آنها را ببینند و تحت تاثیر کارهای خردمندانه آنها قرار بگیرند، در نبود عقل سلیم و احساس سالم فقط احساسکور مذهبی همه کاره ذهن و روح مذهبیها و آخوندهای ریاکار میبود. این خدای احساسکور مذهبی کمبود دار به این مذهبیها و آخوندها امر میکرد که چرا معطل هستید با فشار، محرومیت و محدودیت هر نوع سنگی را جلوی راه پیشرفت مردم بیندازید تا عقل و احساس مردم درست رشد نکنند و مردم برای هر چیزی حجاب اندر حجاب در بن بست قرار گیرند. اگر مردم پیشرفت نکنند بی عقل، بی احساس و فقیر و در لاک خود محجوب میشوند و ما مذهبیها بر گرده آنها سوار خواهیم بود. در غیر این صورت آنها عقل دار و ما بی عقلهای مذهبی نمیتوانیم بر گرده مردم سوار باشیم. ۶- احساسکور ادامه میدهد؛ حجاب اجباری زنانه یکی از این حجاب اندر حجابها است که مردم بی عقل و عقب افتاده برای آبروی خود و برای رضای خدا به آن وابستهاند و میترسند که آبرویشان ریخته و سنگسار شوند. ما مذهبیها با این حجاب زنانه زنجیر به گردن زنان و مردان میاندازیم و هزار و یک حجاب و آره و نه دیگر را به آنها تحمیل میکنیم تا اصلا به فکر عقل سلیم و احساس سالم و علم نیفتند. به آنها بگویید که با پای چپ به مستراح (توالت) داخل شوند و هزار و یک جفنگ دیگر را به خوردشان بدهید، زیرا عقل سلیم و احساس سالم آنها نباید رشد و پیشرفت بکنند. در عوض احساسکور مذهبی در ذهن و روح مردم باید تقویت شود. ۷- مذهب و احساسکور مذهبی با این چرندیات ذهن و روح و جسم مردم را بیشتر بیمار و ویران کرده تا حدی که مردان باید خیلی مواظب حجاب اجباری زنان و دخترانشان میبودند که اولا در جامعه عقب مانده و بسته مذهبی آبرویشان نرود. دوم با کفر مذهبی و گناهان کبیره گرفتار نشوند. در غیر این صورت از جامعه ترد و سنگسار و یا هزار بلای دیگر بر سرشان میآوردند. از جمله در جمهوری اسلامی. در مرحلهای مردم دیگر توان تحمل آنها را نداشتند و کم کم مثل آتشفشان فوران کردند و میکنند.
نمونه بارز آن آتشفشان جبیش انقلابی مهسا میباشد.
۸-حجاب اجباری زنانه حکایت از آن دارد که اولا در چندین قرن و بخصوص در زمان رژیم آخوندی چه بلاهایی بر سر زنان و جامعهٔ ما رفته. به بهانه حجاب اجباری زنانه در هر زمان حجابهای اجباری مذهبی افراطی، ناسیونالیستی، قومگرایی و کمونیستی افراطی را به زنان و مردان جامعه تحمیل کرده و میکنند. به همین خاطر ما مردم شناختی نسبت به خوب و خوب تر نداشته و همیشه بین بد و بدتر انتخاب کردهایم. ۹- در دی ۹۶ و آذر ۹۸ تا حدودی ورق برگشت و مردم زن و مرد همه در تنگنا و دشمن واقعی خود رژیم آخوندی ناب محمدی را شناختند و بر علیه این رژیم و مذهب افراطی موضع جدی تری گرفتند. اما با وجود بهای سنگین جانی و مالی نه فقط مردم عقب ننشستند، بلکه در سال ۱۴۰۱ آتشفشان فورانی جنبش انقلابی مهسا را بوجود آوردند. زنان در این جنبش نقش پر رنگ و برجستهای داشتند. به این ظلم چند قرنه، بخصوص در ۴۵ سال رژیم منفور آخوندی، زنان و مردان در جنبش انقلابی مهسا به این ظلم جواب نه دادند و کمر رژیم آخوندی و نوکران داخلی و خارجیش را شکستند. ۱۰- پس بنابراین شکست حجاب اجباری در برابر حجاب اختیاری زنانه در جنبش انقلابی مهسا دست آورد بزرگی است که به راحتی به دست نیامده و حکایت از آن دارد که ذهن و روح زنان و مردان در این چند قرن و در ۴۵ سال رژیم نکبت آخوندی چگونه رشد کرده. این پیروزی حجاب اختیاری بر حجاب اجباری دست آوردی برای جهش رشد ذهنی و روحی افراد، بخصوص برای زنان و در درجات مختلف اختیار، اعتبار و آگاهی ما مردم را بالا برده است و ما را به خود متکی کرده تا حدی که نه فقط رژیم و نوکران داخلی و خارجی رژیم و اربابانش را شناختیم و این دشمنان بشریت و ضد ایرانی را ترد کردیم، بلکه مذهب افراطی و ایدئولوژیهای افراطی و کهنه دیگر را هم شناخته و پس زدهایم، به عبارت دیگر آنچه در ذهن و روح ما میگذرد نه فقط حجاب اجباری را رد میکند، بلکه هر نوع حجاب تحمیلی مذهبی و غیر مذهبی دیگری را که به ما و ذهن و روح ما تحمیل میکنند را هم رد میکند. جنبش پیام روشنی برای مخاطبینش داشت و دارد که ما همه انسانیم وحق انتخاب داریم و انتخاب ما دیگر بین بد و بدتر نیست. ما به خودآگاهی رسیدهایم. هر چه را که عقل سلیم و احساس سالم ما حکم میکنند ما میپذیریم و همان را عمل میکنیم. ۱۱-- ما زنان به حجاب اجباری آخوندی مذهبی افراطی و به کشف حجاب رضاشاهی نه میگوییم، زیرا تمام این اینها زمینه را فراهم کرده و میکنند که دیگران بر ما کنترل داشته و هر حجاب سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را که میخواهند به زنان و مردان جامعه ما تحمیل کنند. هرحرف غلط و هر پندار غلط و هر کردار غلط حجاب مخرب و مانعی هستند تا افراد به هم نزدیک نشوند. اما در برابر این حجابهای غلط حجاب منطقی و بجا و درست وجود دارد که ما را در برابر حجابهای غلط محافظت میکند. ما این حجابهای منطقی را با عقل سلیم و احساس سالم خود تشخیص داده و آنها را رعایت میکنیم. حجاب اختیاری زنانه یکی از آنها است. فیلسوف بزرگ ما زرتشت گفت پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک، این گفتار زرتشت بزرگ فاصله و مرزبندی بین حجابهای مثبت و حجابهای منفی ما را تعیین میکند. ۱۲- ما زنان و مردان ایرانی ذهنی و روحی از جنبش مهسا الهام گرفته و در رابطه با هم روی رشد ذهنی، روحی خود و همنوع خود نقش مثب بازی میکنیم و همدیگر را کمی و کیفی رشد میدهیم. به همین نسبت ما تکثرگرا و میلیونی و در سراسر ایران پخش هستیم و هر روز در کوچه، خیابان، مغازه و در خانواده از حق انتخاب و از حجاب اختیاری خود دفاع میکنیم و رژیم منفور آخوندی را به زانو در آوردهایم. رژیم نتوانسته و نمیتواند جلوی حق انتخاب و حجاب اختیاری ما را بگیرد، البته این به این معنی نیست که ما مشکل نداریم و مشکلاتمان را حل کردهایم، ولی دشمنان واقعی خودمان را شناخته و کم کم آماده میشویم که انسانیت، حق و حقوق و کشور عزیزمان را از چنگ این دشمنان بیرون بکشیم. ۱۳- حجاب اختیاری زنانه در کوچه و بازار و مغازه نه فقط حجاب اجباری زنانه پاره کرده، بلکه حجابهای اجباری را نیز پاره کرده تا حدی که نه فقط اکثر زنان و مردان جامعه از این حجاب اختیاری دفاع میکنند، بلکه مردم حجابها و محدودیتها و محرومیتهای دیگر مثل بی آبی، بی نانی، بی کاری و بی خانمانی را هم به نویی به این مبارزه حجاب اختیاری وصل و گره میزنند. مردم بر سر همه این حجابها و محدودیتها با رژیمیها میجنگند، حتی زنان با حجاب هم از محدودیت حجاب اجباری زنانه و از محدودیتهای حجاب اندر حجاب بن بستهای زندگی خسته و همه با زنان حجاب اختیاری همصدا و همراه شدهاند، چون مشکلات جامعه فقط به حجاب اجباری زنانه محدود نمیشوند، بلکه حجاب اندر حجاب و در هر زمینهای به بن بست رسیدهاند.
چرا مشکلات ما در جمهوری اسلامی زیاد شده و میشوند؟
۱۴- رژیم آخوندی نشان داد که در این ۴۵ سال آتش به اختیار است و اصلاح پذیر نیست و اصلاحات را نمیفهمد و نمیتواند به آن عمل کند، زیرا عقل سلیم و احساس سالم ندارد و فقط تابع خدای احساسکور مذهبی در ذهن و روح مرده آخوندیاش است و اصلا اصلاحات برای مردم نمیخواهد. اصلاحات فقط برای بهتر شدن وضعیت خودشان خوب است آن هم به هر شکل، بخصوص با غارت و کشتن مردم. رژیمیها الآن برای نجات خودشان همه جوره آتش به اختیار عمل میکنند، حتی اگر بتوانند یک جنگ و قحطی تمام عیار را به ما مردم تحمیل میکنند تا مرز نابودی، قحطی و آوارگی میلیونها نفر. با چنین ساختاری ما مردم با دشمن بشریت، انسانیت و شرف و دشمن ایران و ایرانی مثل جمهوری اسلامی آتش به اختیار رو به رو هستیم. جنبش انقلابی مهسا ادامه دارد و حجاب اختیاری بطور کامل کارهایی که یاد گرفته و یاد خواهد گرفت را هنوز به پایان نرسانده است. حجاب اختیاری در هر زمان از رشد ذهن و روح فرد و افراد تاثیر میگیرد. متقابلا ذهن و روح و جسم فرد و افراد از این حجاب اختیاری درونی شده تاثیر میگیرند، پس جنبش انقلابی مهسا و حجاب اختیاریاش باید متناسب با شرایط و اوضاع و احوال شرایط جامعه مدام رشد خودشان را حساب شده با اتکا به علوم طبیعی و اجتماعی و با اتکا به واقعیات اجتماعی و محیط زیست به روز کنند و در برابر هر مانع و حجاب اجباری ایدئولوژیکی، بخصوص مذهبی وامانده و عقبگرای اصلاح نا پذیر به ایستند و آنها را پس بزنند. ۱۵- جنبش انقلابی مهسا و حجاب اختیاری آن میلیونی در سراسر کشور هر روزه خودنمایی و مبارزه میکند و میداند که چه میخواهد و چه میکند. در هیچ زمینهای تبعیض قائل نمیشود، مثلا شما در جنبش مهسا زنان حجاب اختیاری و زنان با حجاب پیدا میکنید. زنان در سنین مختلف و از قشرهای مختلف پیدا میکنید. همچنین در این جنبش مردان هم در کنار زنان مشارکت دارند. در سراسر کشور هر روز شما این پدیده مبارزه گر و حق طلب یک شکل را در همه جا میبینید که همه با یک هدف انگشت اتهام خود را به طرف رژیم پوشالی آخوندی گرفتهاند و در برابر هر نوع حجاب اجباری و هر نوع حجاب اندر حجاب دیگری مبارزه میکنند.
کار تشکیلاتی جنبش مهسا و زیر مجموعههای آن
۱۶- این جنبش انقلابی پویا و رشدیابنده کار تشکیلاتی عام و عمومی در سراسر کشور دارد و رهبری آن دست میلیونها نیروهای مردمی، بخصوص در دست دختران و زنان است. در سراسر کشور هر روز و هر ساعت برنامه و کار تشکیلاتی عام و عمومی دارد. در برابر نا ملایمات زندگی و عاملین آنها، یعنی رژیم آخوندی و دار و دسته داخلی و خارجیش میجنگد. این رهبران مردمی در کار تشکیلاتی عمومیو عام جنبش مهسا از همدیگر خیلی چیزها یاد گرفته و میگیرند. ۱۷- جنبش انقلابی مهسا این توانایی بالقوه و بالفعل را دارد که در کار تشکیلاتی عام و عمومی خود در سراسر کشور حساب شده و با اطمینان کامل به مرور کارهای تشکیلاتی زیر مجموعهای دو نفره، چند نفره، شورایی، جبههای، گروهی، حزبی و سازمانی و غیره بوجود آورد. چرا؟، چون حجاب اختیاری با حجاب اندر حجاب و بن بستهای مذهبی، حجابها و بن بستهای اجتماعی، حجابها و بن بستهای دیگری در اقتصاد شکست خورده، در بی کاری، بی نانی، بی پولی، گرانی و تورم میجنگد و همه اینها در زمینههای مختلف حجاب اندر حجاب و ویرانگر هستند. تشکل عام و عمومی جنبش انقلابی مهسا و حجاب اختیاری باید حساب شده و با اطمینان زیرمجموعه پیدا بکند و از اراده و تواناییها و درایت افراد مردمی کمک گرفته تا در هر کجا بتواند حساب شده سرک بکشد و با این حجابهای اجباری و ویران گر همه جانبه و در هر زمینه و در هر سطحی مبارزه کند. به عبارت دیگر رشدیابندگی و دوام جنبش انقلابی مهسا و حجاب اختیاری و گستردگی آنها در سراسر کشور کمک میکند که جنبش انقلابی مهسا و حجاب اختیاری در رابطه با هم کیفیتی و کمیتی رشد کنند و گسترده شوند و زیرمجموعه پیدا کرده و تاثیرات درست خود را حساب شده و با اطمینان در زمینهها و جاهای مختلف بگذارند، این شایستگیها در جنبش مهسا تا به حال دیده شد که اولا رشد یابنده. دوما توانمند، با دوام، تاثیر گذار و گسترده و میلیونی هستند، سوما زنان شیردل و مردان شیر دل خودآگاه حاضر در میدان دارد و شکست ناپذیر است. کار تشکیلاتی عام و عمومی جنبش انقلابی مهسا از قبل تا حدودی زیرمجموعه پیدا کرده است، ولی باید حساب شده تر گسترش یابد، چون در هر زمینه و در همه جا مشکلات رنگ و وارنگ حجاب اندر حجاب زیادی داریم. ۱۸- در چنین فضا جنگی و امنیتی که جمهوری اسلامی بوجود آورده این زیر مجموعههای جنبش مهسا میتوانند از پایین به طرف بالا رشد کنند، مثلا تمام افراد تا آن حدی که میتوانند باید با اطمینان همدیگر را دو نفره و چند نفره پیدا کنند و در هر زمینه فردی و جمعی که مایل هستند با هم همکاری و کار تشکیلاتی کنند، بخصوص در خانواده نقش زن و شوهر در برابر خودشان و در برابر بچههایشان باید پر رنگ باشد تا برسد به جامعه و کارهای کوچک و بزرگ در جامعه از جمله اقتصاد و سیاست. در چنین شرایطی جنبش انقلابی مهسا با شعار حجاب اختیاری بستر رهبری فراهم کرده و همه در آن در اندازههای مختلف نقش رهبری دارند و نه فقط به حجاب زنانه میپردازند، بلکه هر نوع حجاب اندر حجاب. در چنین بستر رهبری یک درصدیهای جامعه فعال تر میشوند. جنبش انقلابی مهسا در همه جا در کوچه، بازار، خیابان و خانه در کنار ما مردم بیدار و هوشیار است و به ما الهام میبخشد. چرا؟، چون این جنبش یک پدیده اجتماعی رشدیابنده ریشه دار است و در رابطه با ذهن و روح ما مردم رشد دارد و متقابلا ذهن و روح ما مردم در رابطه با این جنبش انقلابی مهسا رشد دارند و این رشد و تکامل همراه با عقل سلیم و احساس سالم و همراه و هماهنگ با واقعیات اجتماعی و محیط زیست میباشد، به عبارت دیگر جنبش انقلابی مهسا همان ذهن و روح آزاد شونده ما مردم است که از بند حجابهای مختلف اجباری ایدئولوژیهای افراطی، بخصوص مذهبی آخوندیسم آزاد شده و دارد آزاد میشود که دیگر انتخاب بین بد و بدتر ندارند. از این به بعد ذهن و روح ما دیگر منتظر معجزه و نیروهای غیبی مثل خمینی نیستند و اجازه نمیدهند که دیگران، بخصوص مذهبیها و آخوندها برای من و شما مردم تصمیم بگیرند. ذهن، روح، عقل و احساس ما دشمنان واقعیشان، یعنی آخوندهای کذاب و مذهب افراطی و دیگر ایدئولوژیهای افراطی و نوکران داخلی و خارجی آنها را شناخته و با آنها میجنگند تا سرنگونی رژیم آخوندی و رسیدن به جریانات درست بعد از آن. ۱۹- حال که خوشبختانه جنبش انقلابی مهسا را داریم و حجاب اختیاری کار تاریخی خودش را کرده و میکند و رژیم منفور آخوندی هم گفته که ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ با حجاب اختیاری در میافتد. از طرفی دیگر بمب باران کنسولگری ایران در سوریه توسط اسرائیل بهانهای به دست رژیم آخوندی داد و بنا به گزارشهای بین المللی رژیم آخوندی هم برای تلافی روز شنبه شب پهپاد و موشک به طرف اسرائیل پرتاب کرده.
این چند معنی میتواند داشته باشد؟
اولا رژیم درمانده و از شورش و انقلاب گرسنگان در ایران میترسد. دوم از جنبش مهسا و حجاب اختیاری ضربه خورده است و میخواهد اگر بتواند تلافی کند، اما او و اربابانش کور خواندهاند و جنبش انقلابی مهسای زنانه را دست کم گرفتهاند. سوم از طرفی دیگر رژیم میخواهد حواسها را فقط به حجاب اجباری گرم کند تا پشت پرده با کمک اربابان خارجی کارهای دیگری بکند که تا شاید جنگ رژیم آخوندی، اسرائیل و اربابانشان کلید بخورد. همه این رژیمها در بحران و به نوعی میخواهند بحرانهای خودشان را بر طرف بکنند. خوشبختانه مردم ما از حمله اسرائیل به کنسولگری جمهوری اسلامی و از پرتاب موشک و پهپاد جمهوری اسلامی به طرف اسرائیل دفاع نکردند. رژیم آخوندی و اسرائیل و اربابان آنها آرزویش را داشتند تا مردم ایران به نوعی درباره این حملات دو جانبه موضع بگیرند و به نفع رژیم آخوندی و یا به نفع اسرائیل و یا دو دسته شده و از هر دو حمایت کنند و به نوعی وارد جنگ احتمالی در آینده شوند. اما خوشبختانه موضع مردم مثل همیشه نشان داد که دشمنانشان را میشناسند و با جنگ افروزی آنها از هر دو طرف مخالف هستند. فقط عدهای بسیجی جیره خور در دانشگاه شعار میدادند و توقع داشتند که مردم به آنها بپیوندند، ولی مردم آگاه حسابی رویشان را کم کردند، پس بنابراین اگر ما مردم ایران هوشیار و همه جانبه در صحنه حضور داشته باشیم چنین غلط هایی نمیتوانند بکنند.
۲۱- رژیمیهای درمانده از روز شنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ به زنان و حجاب اختیاری آنها گیر دادند و روز شنبه به طرف اسرائیل موشک و پهپاد پرتاب کردهاند. از این به بعد جواب ما به این رژیم و اربابانش این است که اولا هر نوع حق کشی و اجحاف به زنان و حجاب اختیاری آنها در هر کجا و از طرف رژیم آخوندی و هر کس دیگری با مقاومت سرسختانه ما زنان و مردان حاضر در صحنه همراه است. ما مردم از زنان و حجاب اختیاری آنها بصورت گسترده دفاع و با متخلفین رژیمی برخورد جدی میکنیم. دوم باید مشکلات و موضوعات دیگر، مثل بی آبی، بی نانی، بی کاری، فقر، بی خانمانی و مخالفت با جنگ را به مشکل حجاب اختیاری زنان گره بزنیم، یعنی در عین حال که از زنان و حجاب اختیاری آنها دفاع میکنیم لازم است که مشکلات دیگر را هم فریاد بزنیم تا مشکلات همگانی برای همه مطرح شوند، چون جامعه همه جوره و در هر زمینه حجاباند حجاب و به بن بست رسیده و در حال نابودی است. با مطرح کردن مشکلات دیگر همراه با دفاع از زنان و حجاب اختیاری، افراد دلگرم تر و بیشتر همدیگر را پیدا میکنند. ۲۲- سال ۱۴۰۳ سال خیلی بد و خیلی خطرناک است. احتمال جنگ و قحطی خیلی بالا است. ارتجاعیون داخلی و خارجی نمیخواهند که مردم ایران همه کاره کشورشان باشند. اما مردم ایران نشان دادند که در صحنه هستند و از اپوزیسیونهای ایرانی خیلی آگاه تر وجلو تر هستند. این آن چیزی است که ارتجاعیون داخلی و خارجی از آن میترسند. جمهوری اسلامی درمانده، اسرائیل درمانده و بعضی از کشورهای دیگر خواهان یک چنین جنگی بوده و هستند. آمریکا اگر نخواهد وارد جنگ شود آنقدر اسرائیل این قضیه جنگ را کش میدهند و جمهوری اسلامی توسط نفوزیهای اسرائیل در داخل ایران و خود اسرائیل از بیرون خواسته و نا خواسته به دام اسرائیل افتاده و با هم بحران جنگ را بالا میبرند تا نهایتا در مرحلهای آمریکا مجبور شود به جنگ با ایران و منطقه خاورمیانه که ممکن است به جنگ جهانی ختم شود یک نه بزرگ بگوید. در این مؤرد مشخص اگر مردم ایران در صحنه مبارزاتی حضور فعال داشته باشند روی تصمیم آمریکا برای نه بزرگ به جنگ گفتن تاثیر مثبت و سرنوشت ساز میگذارد. اما اگر مردم ایران بطور فعال در صحنه نباشند همه چیز برای جمهوری اسلامی و اسرائیل آماده و اسرائیل جنگ افروز و جنگ طلبان که میخواهند سلاح بفروشند این تصور را در ذهن سیاستمداران آمریکا و دولت بایدن جا بیندازند که عزیزجون مردم ایران در صحنه نیستند و جنگ ما با ایران زیاد بزرگ نمیشود و آمریکا را مجبور میکنند که تسلیم جاه طلبیهای اسرائیل و جنگ افروزان داخل آمریکا و خارج از آمریکا شود و وارد یک جنگ با ایران و منطقه شود که این دومی اشتباه بزرگ و خطرناک برای ایران، منطقه و جهان است، پس بنابراین روی آمریکا فعلا چندان نمیشود حساب باز کرد. کشورهای دیگر هم ممکن است که قدمی برای شروع جنگ بر ندارند، ولی جنگ که شروع شد برای فروش اسلحه آمادهاند. فقط میماند که ما مردم ایران و مردم منطقه که چه تصمیمی میخواهیم بگیریم. مردم منطقه دنبال جنگ نمیگردند، ولی فعلا مشخص نیست که چگونه میخواهند جلوی جنگ را بگیرند. شاید با تظاهرات ضد جنگ. اما تا آنجایی که به ما ایرانیها مربوط میشود. رژیم منفور آخوندی از شنبه ۲۵ فروردین امسال شروع کرده با زنان و حجاب اختیاری آنها در افتد و اگر زنان را سرکوب کند مقدمه جنگ بعدی است که جمهوری اسلامی و اسرائیل میخواهند آن را کلید بزنند. ما مردم ایران باید با هوشیاری و خودآگاهی فردی و جمعی و با دفاع از زنان و حجاب اختیاری آنها از سرکوب زنان و حجاب اختیاری آنها جلوگیری کرده و با تظاهرات و اعتصابات و تجمعات مختلف و گسترده با شعارهای اصلی در رابطه با بی آبی، بی نانی، بی کاری، بی خانمانی، تورم و گرانی در کف خیابان قدرت همبستگی و تواناییهای مردمی خودمان را به جمهوری اسلامی و اربابانش نشان بدهیم که ما مردم ایران خواب نیستیم و در صحنه اجتماعی و سیاسی ایران حضور داریم. اگر آنها ما مردم را در کف خیابان ببینند هم جمهوری اسلامی، هم اسرائیل و هم اربابان شرق و غرب، بخصوص آمریکا در برابر حضور پر شور و پر رونق ما مردم در صحنه سیاسی و اجتماعی عقب نشینی میکنند و میفهمند که نمیتوانند جنگ داخلی و جنگی از بیرون را به ما مردم تحمیل کنند و جلوی یک قحطی بزرگ نیز گرفته میشود. علت اینکه تا به حال نتوانستهاند که جنگ داخلی و جنگی از خارج را به ما مردم غیور و دلاور تحمل کنند فقط و فقط آگاهی و هوشیاری ما مردم ایران بوده است. شاید که مردم کشورهای منطقه از مردم ایران تاثیر بگیرند و تجمعاتی بر قرار کنند، چون جنگ منطقهای مشکل همه است.
۲۳- با چنین گردهمایی گسترده و خودآگاهی جمعی و حضور فعال ما مردم ایران در صحنه نه فقط جنگی در نمیگیرد، بلکه رژیم آخوندی به دست توانای ما مردم سرنگون میشود و چون آگاهانه در صحنه مبارزاتی هستیم هیچ رژیم دیکتاتوری را نمیتوانند به ما تحمیل کنند. ما مردم در بستر رهبری گسترده با خودآگاهی همدیگر دوران گذار بعد از جمهوری اسلامی را طی و رهبری میکنیم تا برسیم به یک دولت مردمی آن هم باز به دست خودمان. در هر زمان بستر رهبری متناسب با آن زمان را آماده میکنیم و هر کدام از ما در سطحهای مختلف نقش رهبری داریم، البته در جریان رهبری نباید از همه توقع یکسان داشت. اگر هم یک رهبر و رهبران برجستهای پیدا شدند بخشی از رهبری را به عهده میگیرند و نه همه رهبری، چون در بستر رهبری همگانی همه در حد تواناییهای خود در رابطه با هم رهبری شوندگی و رهبری کنندگی دارند و با تقسیم کار جریان و بستر رهبری را رهبری کرده و به پیش میبرند، البته بدون مشکل نیست و بدون تلفات جانی و مالی هم نیست. اما چون همه در صحنه و بستر رهبری فعال هستیم تلفات خیلی کم و در هر زمان و به موقع خودمان قادر خواهیم بود که هر مشکلی را با کمک هم و تقسیم کار بین هم و به موقع حل کنیم. ۲۴- در هر زمان متناسب با شرایط آن زمان دو نفره، چند نفره، خانوادگی و یا در اجتماع و سیاست، در اقتصاد و صنعت، در حقوق فردی و جمعی، در تظاهرات و اعتصابات بر علیه هر ظلم و ستم، بخصوص بر علیه رژیم منفور آخوندی باید حساب شده از عقل و احساس همدیگر استفاده کنیم. باید با هم مشورت کرده تا بدانیم در برابر مشکلات مختلف کجاها باید عقلی و کجاها باید عاطفی و کجاها باید با ترکیبی از هر دو شروع کنیم، مثلا در خانواده و برخورد با بچهها باید حتماً ترکیبی از هر دو باشد، چون زن و شوهر و بخصوص بچهها در رابطه با هم باید عقلی و احساسی درست رشد کنند، چون ذهن، روح، عقل، احساس و جسم پدر و مادر و بخصوص بچهها با این رشد درست عقلی و احساسی نیاز دارند. ۲۵- اگر با همدیگر در هر زمینه ساده و سخت و در همه جا از جامعه بجا و به موقع عقلی و احساسی برخورد کردیم ما مردم با خودمان جنبشی برخورد میکنیم، یعنی همدیگر را میفهمیم، با هم متحد، نسبت به هم تعامل پذیر، انعطاف پذیر، مسئولیت پذیر، قانون مدار، جدی، راسخ، استوار، گوش به زنگ و هوشیار و حساب شده هوای هم را داریم و بین ما مردم بستر رهبری در هر سطحی آماده و پویا و رشدیابنده و ما مردم رهبری جمعی را درست رشد و متقابلا رهبری جمعی ما را درست رشد میدهد. به همین نسبت ما و کارهایمان با واقعیات اجتماعی و محیط زیست هماهنگ و هم ما آنها را درست رشد میدهیم و میسازیم و هم آنها ما را درست رشد میدهند و میسازند. ۳۶- پس بنابراین ما مردم غیور ایران باید هم از حجاب اختیاری زنان دفاع کنیم. هم تظاهرات، اعتصابات و تجمعات گسترده راه بیندازیم. اگر لازم شد به شورش و اسلحه سرد و گرم روی آوریم. این یعنی ما مردم در این تظاهرات و اعتصابات و شورشها باید با خودمان جنبشی برخورد کرده و هوای همدیگر را داشته باشیم و با رژیم منفور آخوندی شورشی برخورد کنیم، چون رژیم شورشی و آتش به اختیار عمل میکند. همین گرایشهای جنبشی و شورشی را پس از سرنگونی رژیم برای ساختن زندگی خودمان و ایران عزیز نیاز داریم. اگر این گرایشهای جنبشی و شورشی ما مردم در هر زمان بجا و به موقع بکار روند ما موفق و راه درست خودمان را پیدا خواهیم کرد. شرط اصلی آنها این است که مدام در زمینههای مختلف با هم مشورت و با کمک عقل سلیم و احساس سالم همدیگر مدام این گرایشهای جنبشی و شورشی ذهن و روح خودمان را تنظیم و اصلاح کنیم که در برخورد با واقعیات اجتماعی و محیط زیست بجا بکار بروند و اشتباه از آب در نیایند. در این مهم زن و مرد و کوچک و بزرگ باید در حد آگاهی و تواناییهایشان شریک باشند. اگر چنین شد در هر زمان آثار تلاش و همفکری، همکاری و همدلی خودمان را درهر زمان در اجتماع، محیط زیست، سیاست، اقتصاد، صنعت، مراکز آموزشی، فرهنگ، قانون، حقوق و علوم طبیعی و علوم اجتماعی (جامعه شناسی و روانشناسی) خواهیم دید، البته تا رسیدن به این مراحل کار زیادی داریم، ولی باید در همین چهارچوبهای گرایشهای جنبشی و شورشی بجا و به موقع عمل کنیم. از شما عزیزان بزرگوار، بخصوص در داخل ایران تمنا و خواهش دارم که از زنان مبارزه جنبش انقلابی مهسا و حجاب اختیاری آنها دفاع کنید و تظاهرات و تجمعات و اعتصابات و ضدیت خودتان با جنگ و قحطی را گسترش دهید و شعارهای اصلی و درخور شما باید درباره حجاب اختیاری، بی آبی، بی نانی، بی کاری، بی خانمانی و ضدیت با هر جنگ و قحطی باشند. حضور پر رنگ و معنی دار شما در صحنه و کف خیابان تو دهنی محکمی به رژیم آخوندی و اربابانش میزند و جلوی یک جنگ و یک قحطی بزرگ را میگیرد و به دست توانای ما مردم این رژیم نابکار آخوندی سرنگون میشود. خیلی ممنون که بنده را تحمل کردید. برای شما سروران عزیز آرزوی موفقیت و سر بلندی آرزو دارم. پاینده و جاویدان ایران عزیز ما
اکبر دهقانی ناژوانی
چه میکند این مدیحه گوی ِ تباهی؟ ابوالفضل محققی
حمله قلابی رژیم و جنگ واقعی اسرائیل، کورش عرفانی