Friday, Aug 15, 2025

صفحه نخست » حمله به معترض شناخته شده ایرانی در لندن

londonProtest.jpg"عضو یک گروه کرد طرفدار فلسطین به طرز وحشیانه‌ای نیاک قربانی را مورد حمله قرار داد"

*این رویداد پنج روز پیش در دهم آگوست ۲۰۲۵ اتفاق افتاد ولی از آن زمان هیچ پوشش خبری از سوی رسانه‌های ایرانی دریافت نکرده است.

>

نیاک قربانی معترض شناخته شده ایرانی در توئیتر نوشت:

امروز برای جلب توجه جامعه جهانی و سیاستمداران انگلستان به ضرورت آزادی هرچه سریع‌تر تمام گروگان‌های در دست تروریست‌های حماس از جمله ایویاتار داوید، که حماس او را مجبور به کندن قبر خودش کرده بود، و روم براسلاوسکی، که از شدت گرسنگی توان نفس کشیدن نداشت به دعوت دوستانم در@StopTheHate_UK، در خط اول راهپیمایی و در کنار شخصیت‌های برجسته‌ای همچون Chief Rabbi Ephraim Mirvis انگلستان و بسیاری دیگر حضور داشتم. وقتی به مقابل استیج رسیدیم، وارد منطقه‌ای شدم که درست روبه‌روی استیج بود.
با یکی از دوستانم احوال‌پرسی کردم و سپس پوستری که در دست داشتم را به او دادم. در همان لحظه، یک مرد کوتاه‌قد پایش را روی پای راستم گذاشت و با کتفش به من کوبید. به او گفتم:
>
«چیکار می‌کنی؟!» گفت: «ببخشید.» من هم گفتم: «کاملاً مشخص بود که عمدی زدی. Are you OK؟» در این لحظه او به شکلی تهاجمی به سمت صورتم آمد و گفت: «بهت گفتم ببخشید، مادرج***!» و همزمان مرا به عقب هُل داد.>
>
من با دست او را کمی عقب زدم و گفتم: «فاصله‌ات رو با من حفظ کن.» در همین حین، خانمی که مرا می‌شناخت (فکر می‌کنم از اعضای کومله) به همراه مردی ریش‌دار با لباس و شلوار مشکی به سمت ما آمدند. آنها به زبان خودشان به همان مردی که با کتفش به من حمله کرده بود (مرد با لباس سیاه) چیزی گفتند.
>
وقتی هنوز در حال صحبت و اعتراض به توهین او بودم، همان خانم که لباس قرمز به تن داشت (و همراه مرد لباس مشکی آمده بود)، روبه‌رویم ایستاد و شروع به فحاشی کرد و گفت: «من اینو می‌شناسم، این مادر**ده‌ست!» ناگهان مرد با لباس مشکی بطری‌ای که در دست داشت را روی صورتم پاشید و کل صورتم و لباسم از مایعی با بوی بسیار بد خیس شد. بلافاصله گلوی مرا گرفت و با تمام قدرت حدود ۲۰ ثانیه فشار داد به قصد «قتل و خفه کردن». تنها واکنشی که توانستم داشته باشم این بود که یقه‌اش را محکم بگیرم تا فرار نکند. همان‌طور که او گلوی مرا فشار می‌داد و چشم‌هایم سیاهی می‌رفت، خانم همراهش وقتی دید من یقه مرد را رها نمی‌کنم، شروع به حمله و چنگ زدن به گردن و بدن من کرد.>
>
در یک لحظه هر سه نفر از جهات مختلف به من حمله کردند. دیگر به خاطر تاریکی دیدم نمی‌دانستم دقیقاً چه اتفاقی می‌افتد یا به کجای بدنم می‌زنند. من همچنان فقط تی‌شرت مردی که گلوی مرا فشار می‌داد گرفته بودم و منتظر بودم کسی من را از دستش نجات بدهد، تا اینکه نیروهای CST و مردم به کمکم آمدند، او را عقب کشیدند و پلیس او را بازداشت کرد. حتی آنجا هم من از خودم دفاع نکردم، با اینکه به‌راحتی می‌توانستم اما فوبیای بازداشتگاه که از قبل داشتم، باز هم به من اجازه نداد.
>
این بار، با چشم خودم مرگ را دیدم و برگشتم. این کل ماجرا بود. درگیری من هیچ ربطی به اینکه چه کسی اهل کجا بود نداشت؛ چون من خودم مهمان دوستان یهودی‌ام بودم و اینکه چه کسی در آنجا هست یا نیست به من مربوط نمی‌شد. ضمن اینکه این مرد چیزی همراه نداشت که مشخص کند کیست یا چه هویتی دارد. با این حال، به نظر خودم با توجه به عکس‌هایی که یکی از دوستانم در بیمارستان به من نشان داد مطمئنم آنها با هدف قبلی به من حمله کردند.
>
در نهایت، از تک‌تک عزیزانی که پیام دادید یا حمایت کردید چه افراد سرشناس، چه ناشناس از صمیم قلب سپاسگزارم. ببخشید که در حال حاضر شرایط روحی مناسبی ندارم؛ واقعاً مرگ را با چشمان خودم دیدم. من به خانه برگشتم، مشکل شدید جسمی ندارم و جای نگرانی نیست، هنوز زنده‌ام و مثل اینکه فعلاً قرار نیست بمیرم. تندرست و شاد باشید، و عذر می‌خواهم که در حالی که باید همه‌جا نوشته شود #BringThemHome، درباره من نوشته شد.
:::

نمونه ای دیگر ار برخورد پلیس لندن با نیاک قربانی

تفاوت بین «موز خوردن» و «حمایت از گروه تروریستی»

نیاک قربانی در توئیتر نوشت:

تمام هدف من از انتشار این نوشته این است که مردم با چشمان خودشان ببینند و قضاوت کنند.

در ماه می ۲۰۲۴، در جریان یک تجمع اعتراضی مقابل بانک بارکلیز، توسط پلیس لندن بازداشت شدم. اتهامات من؟ «حمل پرچم سنت جورج» و «خوردن و تکان دادن موز»! هنگام بازداشتم، کارت خبرنگاری‌ام که در کیفم بود به‌این شکل در خیابان رها شد و گم شد کارتی که آدرس محل زندگی‌ام روی آن درج شده بود!!! پلیس حتی علت بازداشت را همان لحظه به من نگفت.

تازه وقتی به داخل ون منتقل شدم، علت را اعلام کردند که من را کاملاً شوکه کرد. افسر پلیسی که مرا بازداشت کرد، گفت ترکیب «پرچم سنت جورج» و «موز» برای او مفهوم نژادپرستی دارد و حتی اگر هیچ‌کس شکایتی نکند، او شخصاً از من شکایت خواهد کرد!

حدود ۲۰ ساعت در بازداشت پلیس و در سلول بودم و سپس با بیل و شرایط زیر آزاد شدم:

شرط شماره ۱ - ممنوعیت حضور یا مشارکت آگاهانه در هر تجمع اعتراضی مرتبط با مسئله فلسطین یا رویدادهای غزه.

شرط شماره ۲ - خودداری از هرگونه رفتار که هدف آن تحریک یا ایجاد مزاحمت برای شرکت‌کنندگان در هر تجمع اعتراضی در حمایت از مسئله فلسطین یا علیه رویدادهای غزه باشد.

شرط شماره ۳ - ممنوعیت ورود به منطقه کامدن و وست‌مینستر، مگر برای وقت از پیش تعیین‌شده با وکیل یا پلیس یا در موارد اورژانسی پزشکی. این برچسبی که پلیس به من زد، حتی باعث شد کمپین مقابله با یهودستیزی با بی‌میلی تمام بپذیرد هزینه‌های دادگاه و وکیل من را بپردازد، چون حق داشتند تمایلی به حمایت از یک فرد متهم به نژادپرستی نداشته باشند. تصور کنید ۲۱ روز تمام تحت چه فشار روانی شدیدی بودم و زندگی‌ام به‌طور کامل مختل شده بود.

شب‌ها کابوس می‌دیدم و در نهایت، در کمال بی‌میلی و فقط تحت فشار این واقعیت که اگر پرونده را ببازم چه بر سرم می‌آید، پذیرفتند از این پرونده حمایت مالی کنند. حمایتی که باعث شد از این تهمت سنگین نجات پیدا کنم و باقی زندگی‌ام را با برچسب نژادپرست زندگی نکنم -- برچسبی که اگر رسانه‌ها بدون سند و مدرک به شما بچسبانند، پاک کردنش اگر غیرممکن نباشد، بسیار بسیار سخت است. اما بیایید مقایسه کنیم با حمایت آشکار از یک سازمان تروریستی: روز گذشته، پلیس تحت قانون Terrorism Act 2000، به دلیل نشان حمایت از یک گروه تروریستی، ۴۶۶ نفر را بازداشت کرد.

با این حال، هیچ‌کدام از آن‌ها با چنین شرایط محدودکننده‌ای مواجه نشدند. برای مثال، Paul O'Brien پزشکی که هنگام بازداشت من نیز درست مقابلم ایستاده بود به اتهام حمایت از سازمان تروریستی Palestine Action بازداشت شد. پس از یک سواری کوتاه در ون پلیس و ثبت مشخصاتش همان‌جا در خیابان، درست مقابل وزارت امور خارجه، همان روز به میدان پارلمان برگشت!

برای ما قانون، به شدیدترین و غیر لازم ترین شکل ممکن اعمال می‌شود؛ اما برای این افراد، تها یک بازیچه است! سیستم پلیس دقیقاً همین است که می‌بینید: در نگاه این سیستم، خوردن یک موز جرم سنگین‌تری از حمایت از تروریسم است. همین‌قدر احمقانه!

:::



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy