هشدار پزشکیان درباره جنگ؛ آغاز جدال تازه درون حکومت
دویچه وله - کارشناسان میگویند هشدار پزشکیان درباره احتمال حمله مجدد اسرائيل به مراکز هستهای ایران میتواند بخشی از سناریوی تغییر آرام گفتمان از پیشرفت هستهای به حفظ ثبات باشد.
هشدار اخیر مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری ایران، درباره احتمال حمله مجدد آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، موجی از واکنشهای تند در میان رسانههای حکومتی و چهرههای تندرو را برانگیخت. در حالی که پزشکیان خواستار پرهیز از مواجهه "احساسی" و لزوم گفتوگو برای جلوگیری از جنگ شده بود، منتقدان او این موضع را نشانه "ضعف و استیصال" دانستند و حتی برخی چهرههای تندرو او را "خائن" خطاب کردند.
مسعود پزشکیان، روز یکشنبه ۱۹ مرداد در دیدار با مدیران رسانههای داخلی خطاب به مخالفان مذاکره با آمریکا گفته بود: «کسی نگفته وقتی من حرف زدم میروم تسلیم میشوم، اصلا در ذات ما تسلیم شدن نیست، ولی چه کسی گفته تو بترس از اینکه حرف بزنی.» پزشکیان با توجه به بنبست موجود و تحریمها در زمینه فروش نفت افزوده بود: «من تصور نمیکنم با دعوا کردن بتوانیم به جایی برسیم...حرف نمیزنم ، گفتوگو نمیکنم. خب میخواهی چه کار کنی؟ میخواهی بجنگی خب آمد و زد؛ الان برویم درست کنیم دوباره میآید میزند.»
رئيس جمهوری ایران تاکید کرد که با این گونه مسائل نباید به طور "احساسی" روبرو شد.
هرچند پزشکیان بار دیگر تاکید کرد که بدون رضایت و هماهنگی با علی خامنهای هیچ کاری نخواهد کرد، حتی اگر مخالف نظر خودش باشد.
به گفته برخی منتقدان هنوز دلایلی که منجر به جنگ ۱۲ روزه شدند به قوت خود باقی هستند. سینگالهای متفاوتی که از سوی مقامات ایرانی درباره از سرگیری برنامه اتمی، غنیسازی و احتمال خروج ایران از "انپیتی" ارسال میشود نه تنها حمله آمریکا و اسرائیل را "توجیه" میکند، بلکه سبب ناخشنودی کشورهای اروپایی شده تا جایی که احتمال فعال شدن "مکانیسم ماشه" و بازگشت تحریمهای سازمان ملل به عنوان اهرم فشار در دستور کار کشورهای اروپایی قرار گرفته است.
👈مطالب بیشتر در سایت دویچه وله
همزمان با سخنان پزشکیان و ضرورت یافتن راهی برای حل منازعات، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، از سفر معاون رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ایران در روز دوشنبه ۲۰ مرداد خبر داد و گفت قرار است که با او در مورد چارچوب جدید همکاری با آژانس بر مبنای قانون جدید مجلس شورای اسلامی مذاکراتی برگزار شود.
انتقاد شدید رسانههای حکومتی به سخنان پزشکیان
در این میان، سایت تسنیم وابسته به سپاه پاسداران سخنان پزشکیان را نشانهای از "ضعف و استیصال" ارزیابی کرد. تسنیم، تبعیت پزشکیان از دستورات خامنهای را ستود اما گفت که "دشمنی که این جملات را میشنود، چه تصمیمی میگیرد و چه ذهنیتی از ایران در او ساخته میشود؟ مشخصاً هیچ ذهنیتی غیر از ضعف ایران نمیتواند در او شکل بگیرد.
حمید رسایی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی نیز ۲۲ مردادماه در یادداشتی ضمن "خائن" خطاب کردن پزشکیان نوشت: «میگویند پزشکیان مثل بنیصدر که خائن نیست. میگویم بله ولی به وظایفش جاهل است و توانش به اندازه این جایگاه نیست و سوگمندانه، نتیجه رفتار و تصمیمات جاهل و خائن هم یک چیز است: خسارت!»
در میان حمله رسانهها و چهره های حکومتی به اظهارنظرهای اخیر رئیس جمهوری ایران این سوال مطرح شده که آیا هشدار پزشکیان درباره حمله مجدد اسرائیل بخشی از یک سناریوی هماهنگ و برنامهریزیشده برای تغییر گفتمان و اولویتهای خبری است، یا موضعی شخصی و خودجوش که از ارزیابی فردی او ناشی شده است؟
مهدی نخل احمدی، روزنامه نگار، نویسنده و فعال حقوق بشر در پاسخ به این پرسش به دویچه وله فارسی می گوید: «بعید نیست که این اظهارات بخشی از یک سناریوی هماهنگ باشد؛ هدفش هم میتواند عادت دادن افکار عمومی به واقعیت ضربه خوردن هستهای و تغییر آرام گفتمان از "پیشرفت هستهای" به "حفظ ثبات" باشد.»
دامون گلریز، تحلیلگر استراتژیک ایران در مؤسسه ژئوپلیتیک لاهه نیز معتقد است: «ارزیابی واقعگرایانه هر بازیگر سیاسی از وضعیت کنونی، بر احتمال بالاگرفتن مجدد درگیریها میان دولت نتانیاهو و حاکمیت جمهوری اسلامی ایران استوار است؛ درگیریای که ممکن است دوباره به تجاوز نظامی اسرائیل به خاک ایران و حمایت لجستیکی آمریکا و ناتو همراه شود. چنین سناریویی میتواند پیامدهایی چون فروپاشی و تبدیل ایران به یک دولت ورشکسته را در پی داشته باشد.»
گلریز در گفتگو با بخش فارسی دویچه وله میافزاید: «دولت ناکارآمد پزشکیان حالا در آستانه فعال شدن سازوکار ماشه و بازگشت تحریمهای سازمان ملل قرار گرفته است و در استیصال هیچ راهی جز تسلیم شدن برای تعلیق تحریمها نمیبیند. پزشکیان فریاد این استیصال است.»
به عقیده تحلیلگران سیاسی، اکثریت مردم ایران امروز دیگر تفکیکی جدی بین جناحها، طیفها و چهرههای درون ساختار جمهوریاسلامی قائل نیستند و حتی اگر بخشی از جامعه حرف رئیس جمهوری ایران را تا حدی صادقانه یا برآمده از واقعیت تلقی کند، این برداشت لزوماً به اعتماد یا باور به نیت و کارآمدی نظام منجر نمیشود.
نخل احمدی با تائید این امر اضافه میکند: «افکار عمومی به این جمعبندی رسیده که تغییرات زبانی یا موضعگیریهای فردی، به معنای تغییر واقعی در مسیر و سیاستهای کلان نیست. به همین دلیل، چنین هشدارهایی اگر هم بهعنوان "واقعبینی" دیده شوند، تأثیری بر امیدواری مردم به کارگشایی یا اصلاح از سوی نظام نخواهند داشت.»
به عقیده گلریز، مسعود پزشکیان در شرایطی به ریاستجمهوری رسید که حتی بر اساس آمار رسمی حکومت--که پیشینهای طولانی در دستکاری نتایج دارد--کمتر از ۴۰ درصد آرا را کسب کرد. با چنین مقبولیت ضعیفی، دشوار است باور کنیم دولت او، حتی در میان حامیانش، از مشروعیت و اعتماد عمومی بالایی برخوردار باشد، بهویژه در فضایی که ناکارآمدی در تمامی سطوح حاکمیتی محسوس است.
این تحلیلگر استراتژیک ایران در مؤسسه ژئوپلیتیک لاهه میافزاید: «این وضعیت را باید در چارچوب نظام سیاسی ولایت فقیه تحلیل کرد؛ ساختاری که نه بر مبنای ملت-دولت مدرن شکل گرفته و نه اولویتی برای منافع ملی ایران قائل است. در این منظومه فکری، مفاهیمی چون سرزمین، ملت و منافع ایران در حاشیه قرار دارند و تمرکز اصلی بر تحقق اهداف فراملی، از جمله امت اسلامی و ایدههای مرتبط با ظهور امام دوازدهم شیعیان، استوار است. در نتیجه، هیئت دولت برخاسته از چنین نظامی، نهتنها فاقد مشروعیت گسترده درونمرزی است، بلکه فاصلهای معنادار با نیازها و اولویتهای جامعه ایرانی دارد.»
گلریز در پاسخ به این پرسش که آیا رسانههای حکومتی با حمله به این اظهارنظر، ناخواسته باعث پررنگ شدن پیام پزشکیان شدهاند، یا این واکنشها بخشی از یک طراحی برای ایجاد فضای "دو قطبی کنترلشده" در افکار عمومی است، توضیح میدهد: «طرح دیدگاههای موافق و مخالف درباره مذاکره، نهتنها لطمهای به دستگاه دیپلماسی دولت پزشکیان وارد نمیکند، بلکه به ارائه چهرهای میانهرو از دیپلماتهای او کمک میکند. با این حال، این تاکتیکها تا زمانیکه تصمیمی سیاسی و راهبردی از سوی علی خامنهای برای تسلیم یا مقابله با خواستههای ایالات متحده اتخاذ نشود، عملاً فاقد اثرگذاری و معنا خواهند بود.
به گفته کارشناسان سیاسی، در ساختار قدرت جمهوریاسلامی، علی خامنهای سابقه طولانی در مسئولیتگریزی و باز گذاشتن دست طیفهای مختلف برای مانور سیاسی دارد. بسته به شرایط، این طیفها اجازه مییابند مواضع متفاوت و حتی متضاد اتخاذ کنند تا در نهایت، هر نتیجهای حاصل شد، او بتواند خود را به طیف "برنده" منتسب کند.
نخل احمدی ضمن تائید این موضوع توضیح میدهد: «در همین چارچوب، واکنش رسانههای حکومتی به اظهارنظر پزشکیان ـ چه در قالب حملات تند و چه در قالب بازتاب غیرمستقیم ـ میتواند بخشی از همین الگوی آشنا باشد: ایجاد یک دو قطبی کنترلشده که هم میدان عمل و آزمون برای طیفها باز میگذارد و هم مسئولیت نهایی را از رأس هرم قدرت دور میکند. بهعبارتی ایجاد دو قطبی کنترلشده بین "عملگرایی محتاطانه" و "مقاومت ایدئولوژیک" که هر دو در نهایت زیر چتر نظام میمانند، اما به مردم حس وجود بحث جدی در داخل حکومت میدهند.»