Sunday, Jun 9, 2024

صفحه نخست » دزدان در انتخابات، پاکان در زندان، ابوالفضل محققی

Abolfasl_Mohagheghi.jpgدرهیچ کجای جهان چنین ترکیب وقیحانه،بی مایه و بهم پیوسته ای از دزدان وغارتگران خلیده در زیر عبای رهبر نشسته بر راس قوای سه گانه را نمی توان دید.
بازیگرانی مختلف که بصورت ادواری، گاه با شعار سازندگی ،گاه اصلاحات و گاه تدبیر در صحنه ظاهرگردیده و می گردند. شعار و وعده میدهند. اما در نهایت سر خم کردن بهمان التزام و اظهار ارادت به حفظ نظام اسلامی که ممات وحیاتشان بسته به آن است .چرا که خود پاره ای از تن این عجوزه اند.
حاضران در میدان باصطلاح مبارزه انتخابی با وجود اختلاف همه در یک صف واحدی ایستاده اند که خروجی آن فردی تعین شده از طرف رهبر است.
کسانی که از نخست در بطن این رژیم بوده با آن ساخته اند. گاه در محور وگاه در کنارش .کسانی که از نخست کار می دانند که کارد بی دسته ای هستند، که برآیند کارشان در بهترین حالت همان کارمندی وپادوئی رهبر است وبس.
آیا گذشت نیم قرن کافی نیست که هر کس واقع بینانه به نقد راه رفته خود بنشیند ؟ نقطه پایانی بر ساده اندیشی وخوش باوری خود بگذارد؟ نسبت به توهم وتوهم پراکنی خوددر مورد اصلاح این رژیم،وجواب نگرفتن ازرژیم از مردم عذر خواهی کند؟

نقدی مبتنی بر واقعیت وعملکرد چهل واندی ساله که بار دیگر از خامنه ای انتظار تغیر در رفتار را نداشته باشد! واز خاتمی و امثال او یک چهره وسرمایه ملی نسازد.

گذشته قبل از انقلاب را بدون تعصب و پیشداوری نقدکند.نقدی سازنده وراه گشا ، نه پرده پوش برنا کار آمدی حکومت اسلامی و کم رنگ ساختن ابعادنیم قرن جنایت اوزیر عنوان انقلاب.
نقدی که از خاتمی چهره و سرمایه ملی نه سازد و حضور دائمی اورا درکنار حکومتیان ببیند. بنقد آبکی و چاقوی بی دسته او که هر گزبرنده نبودبدرستی بها دهد.
نقدی که بسیار چهره های ملی زمان پهلوی که ناجوانمردانه اعدام و ترور گردیدند.ببیند و برای یکبار هم که شده از آن ها به نیکی سخن بمیان بیاورد
.
نگاهی ساده که در قصه لخت دیدن حاکم توسط کودک بخوبی ترسیم گردیده است.
یعنی دیدن واقعیت از طریق یک کودک که آلوده به هیچ تمنائی نبود .امری که پاگیزگی و واقعی دیدن را برای وی ممکن می ساخت .
با دیده ایدئولوژیک وبده بستان های سیاسی هر گز نمی توان پیکر لخت حاکم و بازیگران سیاسی را دید. ماکیاولیسم نقطه مقابل چنین شفافیت سازیست.
نسل جوان ایران که آلوده این رژیم نگردیده اند. مردمی که در بده بستان های حکومتی ،بده بستان ها وبازی های گروهی نبوده اند .کسانی که روزانه زیر فشار این حکومت،بی بته ، بدون اصل ونسب ،حقه باز و جانی له ولورده شده اند.کسانی که سال هاست رنج شکنجه وزندان و نهایت اعدام را پذیرفته و قدم پس ننهاده اند.سرمایه های ملی این سرزمینند .
کسانی که هرگز کار گزار و کارمند این حکومت نبوده اند. سفره ازقبل حکومت رنگین نساخته اند. کسانی که هیچ امید واعتقادی به این رژِیم وماله کشان آن ندارند .
توده عظیمی که ماهیت رژیم شناخته و قطع امید کرده ودیگر در شامورتی بازی حکومتی بنام انتخاب شرکت نمی کنند.
توده وسیع مردمی که روز بزرگ تعین تکلیف با این جنایتکاران قطاع الطریق را انتظار می کشند.روزی که زیاددور نیست.
روزی در ادامه جنبش مهسا . این آتش پنهان شده در زیر خاکستر .پنهان شده در زیر سنگ قبر هائی که بر روی پیگر غرق در خون زیباترین فرزندان این آب وخاک نهاده شده است.
روز انتخابات روزآشکار شدن عینی دره عمیق عدم اعتتماد مردم است به حکومت .
روز نمایش حد فاصل بین مردم ودشمنان مردم . حد فاصل در های بسته مردم ودر های باز حوزه ها انتخاباتی خالی از مردم.آنچه واقعی است حضور بدنامان دزد وبیمایه گانی چون قالی باف وجلیلی است درصحنه انتخابات . حضور معتمدان وفرهیختگان مردم است در زندان.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy