هیچ کس واقع بینانه تر از شخص خامنهای و اطاق فکر پیش برنده سیاست در حکومت اسلامی به روند جاری در جامعه، به چگونگی گسستن مردم از حکومت، به میزان خشم ونفرت تلنبار شده در جامعه نسبت به حکومت اسلامی که مانند انبار باروتی آماده انفجار است آگاه نیست و نگاه نمیکند.
نگاهی واقع بین که تداوم حکومت خود را در دستور سرکوب وحشیانه جنبش سبز و قتل عام آبان ماه نشان داد. " ما اشتباه شاه را تکرار نمیکنیم. "حقه بازی مکار که د رعین حال بخوبی از میزان فلاکت به اصطلاح اپوزیسیون فلاکت زده با خبر است. از عدم همبستگی وتشتت درون آنها که قادر نیستند صف متحدی در برابر او تشکیل دهند و روی افکار عمومی تاثیر بگذارند.. از ملیجک بودن اصلاح طلبانی که یک نیم لبخند آقا باز غش در دلشان میاندازد نیز بخوبی آگاه است. میداند که کافیست گوشه عنایتی بکند. اجازه شرکت به یکی از آنها بدهد، تا باز شال خود را بر داشته واین بار بر دوش او منتخب جدید بیفکنند.
مهم نیست که این بار نقشی که رهبر بر عهده پزشکیان نهاده بقول خود او گرم کردن بازار مکاره انتخابات باشد و دامن زدن به توهم بخشی از مردم د رمانده در دریای تاریک حکومت اسلامی.
مردمی ناامید که برخی میتوانند متوسل به تخته پاره افکنده شده وسط امواج بنام پزشکیان شوند. باشد که در رحمتی گشوده شود. توهمی که اصلاح طلبان دامن میزنند. وگرمی بازار انتخابات میکنند.
این اصلاح طلبان حکومتی هرگز از حکومت جدا نبوده ونیستند. بخشی از حکومتند که میتوانند هر زمان که رهبر اراده کند، روی آنها حساب نماید.
حکومت گران بخوبی وبهتر ازهرکس میدانند که در زیر پوست جامعه چه میگذرد. جابجائی عمیقی در فکر مردم بخصوص نسل جوان نسبت به جمهوری اسلامی صورت گرفته است. میزان گسست و روی گردانی مردم از رژیم، ازصندوقهای کذائی رای باشعار "نه به جمهوری اسلام و رای نمیدهم! " شاه بیت زیبا وامید بخش انتخابات پیش رو و چشم انداز روزهای خوش همبستگی مردم درمبارزه با جمهوری اسلامی در روزهای آتی است.
عدم توجه مردم به معرکه انتخابات، به هارت پورتهای این چندمنتخب نظام و نخودی آن پزشکیان که صرحتا میگوید "من همان سیاست رهبر را پیش خواهم برد " مضحک ودرد آور است. درد آور است دیدن مناظره نوکران بی اختیار بر آمده اززیر شب کلاه وعمامه شورای نگهبان حکومت که جرئت نزدیک شدن و بچالش کشیدن حتی یک عمل کرد ولی فقیه ودستگاه اصلی قدرت راکهام الفساد تمام فجایع واقع شده بر مردم است را ندارند. حتی جرئت نام بردن ازرهبر رابعنوان بازیگر ویران کن واصلی.
.
در حکومت اسلامی هیچ چالشی واقعی در بین کارمندان نشسته برراس قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه وجود ندارد! از روز نخست نیز چالشی وجود نداشت چرا که امام و ولی فقیه در خانه بودند وهستند! "در خانه اگر کس است یک حرف بس است " کسی که همان روز اول گربه را دم حجله کشت و گفت من " تو دهن این دولت میزنم، بشکنید این قلمها را " وحکم بر قتل عام هزاران زندانی سیاسی داد. جانشین اوپیام مراد خود گرفت، بعد مرگ او دستور داد مردم کیسههای آرد منتظر آسیاب خودرا صد متر دور تر از زمان آسیابان قبلی بگذارند! بی آن که سوال جوابی باشد.
همه کاندیدهای رباست جمهوری در حکومت ولایت فقیهی بهتر از هر کس بر مضحک بودن این انتخابات منجر به انتصاب واقفند.
چه کسی بیشتر از قالی باف،، جلیلی، زاکانی، پور محمدی دردرون مافیای حکومتی بوده از رابطه مافیای قدرت، نقش جمهوری اسلامی در ترورها وجنگهای نیابتی خبر دارد؟
کجاست شهامت این پهلوان پنبه آقای پزشکیان که حتی بعنوان اصلاح طلب قادر نیست دم از اصلاحات بزند. اصلاح از نظر شخص شخیص ایشان یعنی درست عمل کردن به خواست رهبری.
در تمام این چهل سال این نابکاران شریک دزد بوده وهمراه قافله. همه این کاندیداهای حکومتی امتحان پس داده، بخوبی میدانند که در این چهل سال واندی چه بامردمان این سرزمین کردهاند! چگونه آتش برهستی یک ملت زده وچنین روزهای تلخ، اسف بارو غم انگیزی را بر مردم تحمیل کردهاند.
اما چه باک که وقیحانه در پشت تریبونها میایستند، طوری سخن میگویند که گویا ازسرزمینی دیگر آمدهاند وروحشان هم خبری از این همه فجایع ندارد!.
لعبتکان بر آمده از صندوق شورای نگهبان که رشته نخهایشان در دست مردی خود شیفته وغداری است که به هیچ چیز جز قدرت، فرمان روائی و جانشینی خود فکر نمیکند. جانشین برحق خمینی. که میگفت: "اگر روزی برسد که من احساس خطر برای اسلام بکنم، آن روز اینطور نیست که باز من بنشینم نصیحت کنم دست همه را قطغ خواهم کرد! "
کاری که خامنهای وهمین آقایان در سرکوب داد خواهان آبان ماه و جنبش مهسا انجام دادند. قتل عام وحشیانه جوانان مردم!
هنوز مادران عزا دار خمیده پشت سراز خاک سرد گورهای بی نام اعدام شدگان سال شصت وهفت بر نداشتهاند. گورهای بی نام زیباترین فرزندان این آب وخاک. پورمحمدی یکی از اعضای اصلی گروه مرگ چه میتواند به مردم بگوید و بدهد. جز نمایشی از وقاحت آخوندی.
تنها وقاحت آخوندی، وقاحت خود فروختگان بر آمده از صندوق شورای نگهبان میتوانند بدون شرم در مقابل دیده گان مردم ظاهر شده دم از عدالت، آزادی و حقوق شهروندی مردم بزنند. هم زمان چشم بر اعدام روزانه جوانان وطن بر بندند.
تاریخ داور صبور وعادلی است. خون هیچ بیگاهی را بر زمین نمیگذارد. آرام آرام در حافظه تاریخی مردم نفوذ میکند وپس آنگاه بقضاوتشان میکشاند. روندی شاید طولانی اما قطعی. روندی که امروز بخش وسیعی از مردم را به روی گردانی از حکومت و تئاتر مضحک انتخابات کشانده است.
دور نیست روزی که قضاوت عموم در سیمای یک بر آمد مردمی بساط این رژیم سراپا فساد، دروغ، جنایت و دو روئی را در هم نوردد. روی گردانی مردم از صندوقهای رای نشانی ازبشارت چنین روزی است. نه بر تمامیت جمهوری اسلامی ایران.
ابوالفضل محققی