Thursday, Jun 13, 2024

صفحه نخست » توصیه لازم به استاد محترم سابق دانشگاه امام حسین، ش. بابکان

agahi.jpgاستاد چفیه پوش دیروز دانشگاه امام حسین که امروز ستاره رسانه‌های فارسی زبان و برنامه پر کن برون مرزی شده و جای چفیه را، کراوات‌های رنگارنگ گرفته و تفسیرهای طبقه بندی شده ۱، ۲، ۳ و... و حق به جانبه ارائه می‌فرمایند، انسان را یاد موضوع انشاهای دوره اول متوسطه (در مورد ایشان و هم‌ دوره‌هایشان، دوره راهنمایی تحصیلی) می‌اندازد که مثلا می‌خواستند فایده‌های گوسفند را بنویسید و ما می‌نوشتیم: ۱- گوسفند شیر می‌دهد. ۲- پشم می‌دهد ۳-... و از شیر و پشم آن... درست می‌شود.

ایشان در سالروز فرار شاه از ایران (مانند فرارهای پیشین) با گردنی افراشته در برابر دوربین تلویزیون ایران اینترنشنال ظاهر شده و می‌فرمایند که شاه روز ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷ از ایران نرفتند (دقیقا درست است)، بلکه در قلب مردم ایران باقی مانده‌اند (التبه این یکی قطعا نادرست است زیرا شاه از ایران نرفتند بلکه گریختند). این استاد محترم نظامی دانشگاه امام حسین را، ظواهر و امکانات و به به و چهچه آن سوی آب ها‌، فریفته و موجب فراموشی ایشان از گذشته ایران شده و یا اصلا درک درستی از آن روز ایران ندارند و یا واقعا در روستایی از کرمانشاه که ایشان در آنجا زندگی می‌کردند، آن روز، آنجا خبری نبوده است. ولی کسانی مثل من که از شش صبح تا ساعتی از بعد از ظهر روز مورد نظر در صف‌های نفت و بنزین به نوبت ایستاده بودند، شاهد هیاهویی شدند که می‌گفتند شاه از ایران فرار کرد. خودروها چراغ‌های خود را روشن کرده، برف پاکن‌ها را بلند کرده و به کار انداخته و صدای بوق آنها گوش‌ها را می‌آزرد و اگر کسی چراغ‌های ماشین خود را روشن نکرده و بوق نمی‌زد مردم کف خیابان به آنها توصیه می‌کردند که چراغ‌ها را روشن کنند و بوق بزنند. نمی‌دانم شاید آن روز هنوز پای پیکان‌های شانزده هزار تومانی[۱] به روستای ایشان باز نشده بود. از همه مهمتر جناب استاد، اگر کسی به طور طبیعی از کشور رفته باشد، احدی دنبالش نمی‌کند، بلکه دنبال کسی می‌گردند که فرار کرده باشد و قصد بازگردانیدن او را داشته باشند تا حساب عملکردش را پس بدهد و در مورد همایونی چنین بود. آقای محترم دست از ۱، ۲، ۳ بازی‌هایتان بردارید و به نظامی گری و تفسیرهای نظامی خودتان که در آن زمینه آگاهی کسب کرده‌اید بپردازید و از مطالبی که خارج از چارچوب روش‌های تحقیق علمی و برای خوشایند جماعتی خاص و تبلیغ دروغین به نفع آنها، خود داری فرمایید زیرا مبارزان کف خیابان‌های داخل کشور از دروغ بیزارند.

ش. بابکان
تهران

پانوشت:
جمله معروف همایونی به یاد هم نسل‌های من است که انگشت شصت دو دست در جیب جلیقه مبارکشان فرمودند: به امید روزی که هر ایرانی یک پیکان داشته باشد. در حالی که طبق آمارهای موجود آن روز حدود ۴۷ درصد جمعیت ایران بی سواد، ۴۷ درصد از جامعه شهری و ۴۸ درصد جامعه روستایی فقر غذایی داشتند. (موسسه برنامه ریزی ایران، آمار مصرف خانوارهای شهری و روستایی ایران طی سال‌های ۵۴-۱۳۵۳)



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy