ویژه خبرنامه گویا
انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم در دو مرحله با پیروزی مسعود پزشکیان تمام شد. رقیب اصلی او در این دوره سعید جلیلی بود. جلیلی در مقایسه با گذشته رایهای بیشتری کسب کرد و موقعیت خود را در اردوگاه اصولگرایان و برخورداری از آراء سیال (غیرسیاسی معیشتمحور) در حد کمی ارتقاء داد اما در عین حال اشتباه است که تصور کرد او توانسته پایگاه اجتماعی اصولگرایان را ارتقاء بدهد. اگرچه عامل اصلی ناکامی او، استانهای قومیت نشین بودند، ولی او در مرحله دوم نتوانست سهم بیشتری در افزایش آراء نسبت به مرحله اول در اکثر استانها بدست آورد. به همین دلیل قادر نشد برتری پزشکیان در چهار استان با جمعیت مسلط ترکزبان ایرانی را خنثی کند البته حضور جمعیت ترکنشین بالای ده درصد نیز در استانهایی که اکثریت شهروندان با زبان مادری فارسی دارند، نیز در مجموع در این ناکامی اثرگذار بود. .راهکار «جلیلیهراسی» اصلاحطلبان نیز در حد محدودی در شکست وی موثر بود که باعث شد جمعی که در دور اول رای نداده بودند، در دور دوم انتخابات شرکت کنند.
اما جلیلی در کل توانست رایهای خود را نسبت به سال ۹۲ ارتقاء بدهد که محصول فعالیتهای یازده ساله او در «دولت سایه» و امکانات ویژهای بود که نهاد ولایتفقیه در اختیار قرار داده بود. همچنین ماشین رای حکومت در انتخابات تیر ماه ۱۴۰۳ به نفع وی فعال شد. دادههای نمایش داده شده در نمودارها از آمار وزارت کشور و نتایج سرشماریها در سالهای نود و نود پنج استخراج شدهاند.
نمودار زیر برای درک رشد آراء جلیلی نسبت به یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری روشنگر است که رتبه دوم کاندیداهای اصولگرا را بعد از محمد باقر قالیباف کسب کرد.
آراء وی در مرحله اول انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری با یازدهمین دوره مقایسه شده که تطابق بیشتری به لحاظ تعداد کاندیداهای موجود دارد. همانطور که مشاهده میشود او در تمامی استانها توانسته سهم خود از جمعیت واجد حق رای را ارتقاء دهد. بیشترین رشد وی در استانهای کهگیلویه و بویراحمد، خراسان رضوی، خراسان شمالی، کرمان، یزد و خراسان جنوبی رخ داده است. کمترین نیز در استانهای آذربایجان شرقی، کردستان، آذربایجان غربی، کرمانشاه، گیلان و البرز است که اکثر آنها استانهای قومیتنشین هستند.
اما مقایسه آراء وی با ابراهیم رئیسی در انتخاباتهای دوازهمین و سیزدهمین دوره ریاستجمهوری، موقعیت رشد آراء او در مجموعه اصولگرایان را آشکار میکند که در این زمینه موفقیتی نداشته است. البته وی توانسته سقف آراء اصولگرایان را تا حد زیادی بدست آورد اما در جذب اکثریت آراء سیال ناکام بوده است. نمودار اول درصد آراء جلیلی در مرحله اول انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم نسبت به جمعیت واجد حق رای را با آمار مشابه رئیسی در انتخابات دوازهمین دوره و نمودار دوم نسبت یادشده در مرحله دوم انتخابات چهاردهم را با آمار مشابه رئیسی در انتخابات سیزدهمین دوره مقایسه کرده است.
نمودارها روشن میکنند که جلیلی در نمودار اول فقط در استان یزد و در نمودار دوم تنها در استانهای کهگیلویه و قم توانسته از رئیسی بیشتر رای آورد. باز مشاهده میشود که وضعیت وی در استانهای قومیت نشین به طور نسبی در مقایسه با آراء اکتسابی رئیسی بدتر است.
وی به همین دلیل در رویارویی با پزشکیان شکست خورد. علاوه بر این در مرحله دوم نیز در اکثر استانها نتوانست سهم خود از افرایش آراء ماخوذه در مرحله دوم نسبت به مرحله اول را ارتقاء بدهد و این عامل باعث شد تا نزدیک به سه میلیون رای در آراء رسمی از پزشکیان عقب بیفتد. اگر آراء مرحله دوم فقط در حد نیمی از میزان افزایش یافته کمتر میشد به احتمال زیاد وی برنده دوئل نهایی میشد.
نمودار زیر موقعیت او در توزیع آراء در دو مرحله انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم نسبت به پزشکیان را نشان میدهد. در این نمودار تفاوت درصد رایهای کسب شده وی در دو مرحله انتخابات از آراء ماخوذه نسبت به پزشکیان را به تفکیک استانی نشان میدهد.
همانگونه که دیده میشود وی فقط توانست سهمش از رایهای اضافه شده در استانهای ایلام، چهار محال و بختیاری، خراسان جنوبی، خراسان شمالی، خوزستان، قم، کرمان، کهگیلویه و بویر احمد، لرستان و هرمزگان را از پزشکیان بیشتر کند و در مابقی استانها پزشکیان موقعیتش را بهبود بخشید. جلیلی در بین استانهایی که جمعیت دارای زبان فارسی بالا دارند، تنها در کرمان توانست سهمش را افزایش دهد. البته سهم افزایش یافته پزشکیان در استانهای خراسان رضوی، اصفهان و یزد در حدی نشد که رتبه نخست ان استانها را در مرحله دوم بدست آورد اما بهبود نسبی موقعیت او در این استانها در افزایش نزدیک به سه میلیون رایی در کل کشور اثرگذار بود. به نظر میرسد افزایش رای جلیلی عمدتا ناشی از واریز شدن اکثریت آراء قالیباف به سبد رایهای او در مرحله دوم انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ است. البته باید توجه داشت که انتخابات چهاردهمین دوره ریاستجمهوری با فرض در نظر گرفتن آراء رسمی در کل از الگوی متفاوتی نسبت به گذشته پیروی کرده است. اگر آراء دستخوش دستکاری شده باشد، آنگاه این تجزیه و تحلیل باید مورد بازبینی قرار بگیرد.
سهم پزشکیان در مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم از سبد آراء ماخوذه نسبت به نرخ مشارکت در سطح استانی مشابه رایهای روحانی در انتخابات دوازدهمین دوره تقریبا نزولی است. یعنی در استانهایی که نرخ مشارکت به صورت نسبی بالاتر است، سهم پزشکیان در حدی کمدامنه از رایهای ریخته شده به صندوقها کمتر است. «ضریب همبستگی ریاضی» مربوط به نسبت سهم از آراء ماخوذه به نرخ مشارکت به تفکیک استانی، برای پزشکیان و روحانی در انتخاباتهای یادشده به ترتیب ۲ . ۰- و ۳۷ . ۰- است. اگرچه شدت رابطه خطی در هر دو مورد ضعیف است اما رابطه نزولی در آراء روحانی به صورت نسبی قویتر است. اما معیار یادشده برای رئیسی در انتخابات سیزدهمین دوره حالت صعودی داشته و شدت رابطه خطی آن نزدیک به پزشکیان در آخرین دوره انتخابات ریاست جمهوری است. (ضریب همبستگی برابر با ۲۴ .۰) است
در عین حال، همگنی رایهای کسب شده روحانی از آراء ماخوذه به نرخ مشارکت به صورت نسبی از رئیسی و پزشکیان در انتخاباتهای بعدی بیشتر است که میتوان آن را محصول نرخ مشارکت کلی بالاتر انتخابات در دوازهمین دوره دانست که بر اساس آمار رسمی دستکم ٢٣ درصد بیشتر از دورههای بعدی است.
مقایسه آمار مشابه پزشکیان در مرحله اول انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری با آراء روحانی در انتخابات یازدهمین دوره نیز روشنگر است. شدت رابطه خطی بر عکس مورد قبلی است، ولی در عین حال هر دو حالت نزولی دارد؛ یعنی با افزایش نرخ مشارکت در استانها، سهم آراء کسب شده از سبد آراء ماخوذه هر دو کاهش پیدا میکند. ضریب همبستگی ریاضی به ترتیب ۶ ۳. ۰ - و ۴ ۱ . ۰ - است. توزیع آراء روحانی کماکان همگنی بیشتری دارد و برخاسته از نرخ مشارکت بالاتر است. این مقایسه موقعیت ضعیفتر پزشکیان در برابر روحانی در برخورداری از آراء ماخوذه به نسبت افزایش نرخ مشارکت در استانها را آشکار میکند که خود نشانگر ریزش پایگاه اجتماعی بلوک اصلاحطلب - اعتدالی در سپهر سیاسی ایران است.
در مجموع میتوان نتیجه گرفت که پایگاه اجتماعی اصولگرایان دستخوش تغییر معنادار نشده است اما عواملی چون ریزش رای اصلاحطلبان و اعتدالیها، کاهش آراء سیال و افزایش آراء تحریمیها باعث شده است تا سهم رئیس جمهور منتخب از آراء واجدین شرایط حق رای، افت ملموسی پیدا کند. جلیلی در هر دو دوره شرکت در رقابتهای انتخاباتی ریاستجمهوری موقعیت ضعیفی در استانهای قومیتنشین دارد.
رئیسی در آراء خود در انتخاباتهای دوره دوازده و سیزدهم ریاستجمهوری تقریبا ثبات داشته است. اما چرخش آراء سیال در انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری به نفع کاندیدای مورد حمایت بلوک اصلاحطلب - اعتدالی عمل کرده است که تضمینی برای حفظ آن در دوره بعدی انتخابات ریاستجمهوری وجود نداشته و بستگی به عملکرد دولت چهاردهم در تحقق وعدهها دارد.