گذشت زمان این واقعیت که ساختارسیاسی جمهوری اسلامی با محوریت ولایت فقیه قابلیت هیچ گونه اصلاحی ندارد را بیشتر پیش چشمهای روشن بین آورده است. برای جوانهای سال ۷۶ که دولت محمد خاتمی بارقه امیدی بود پس از اندک زمانی مشخص شد آدم اشتباهی را به پاستور فرستادند به همین دلیل هم در میان دانشجویان پس از فاجعه کوی دانشگاه زمزمه «عبور از خاتمی» شدت گرفت. معنای عبور البته رسیدن به احمدی نژاد نبود بلکه احمدی نژاد محصول رخوت مردم و دلسردی از موثر بودن صندوق رأی و دخالت سازمان یافته بیت رهبری برای به کرسی نشاندن وی بود. در سال ۸۸ آیت الله خامنهای و میرحسین موسوی هریک از چشم خویش به عرصه انتخابات نگاه کردند.
موسوی برای نجات ایران به عرصه آمد و خامنهای با تائید صلاحیت موسوی به دنبال نمایش انتخاباتی شکوهمند بود اما ایستادگی موسوی بر رای مردم بازی را به ضرر خامنهای مغلوبه کرد. حصر میرحسین موسوی پس از سرکوب خونین جنبش سبز و عدم پیگیری تحریم انتخابات و دلبستگی شدید اصلاح طلبان به سفره انقلاب و خرج تتمه آبروی جنبش اصلاح طلبی برای شعار دروغین رفع حصر روحانی و پیگیری اصلاحات و التماس تکرار برای مجلس امید و... به عبور از روحانی در محافل دانشجویی ختم نشد بلکه این شعار از گلوی بهترین فرزندان ملت طنین انداز شد که «اصلاح طلب، اصول گرا دیگه تمومه ماجرا....»
از آن پس بود که امید به اصلاح از روزنه انتخابات معنای خودش را به صورت کاملا ملموسی از دست داد. خروجی طبیعی این وضعیت رقابت ابراهیم رئیسی با آرای باطله در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و راه یابی نفر اول تهران دوره دوازدهم مجلس شورای اسلامی با کسب رای کمتر از دو درصد واجدین شرایط رای از یک سو و از سوی دیگر رشد جنبشهای خیابانی با فواصل کوتاه با درون مایه براندازی بود. رخدادهای جنبشی دی ماه ۹۶، آبان ۹۸ و جنبش زن زندگی آزادی را در چنین فضایی باید تحلیل و تفسیر کرد.
تائید صلاحیت پزشکیان برای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم با مرگ مشکوک ابراهیم رئیسی که برای رهبری پس از خامنهای خیز برداشته بود محصول هیچ فشار اجتماعی نبود که اگر بود قهر اکثریت مردم با صندوق رای نباید ادامه پیدا میکرد. پزشکیان با تاکید بر اینکه کارگزار خامنهای و مجری سیاستهای اوست اتفاقا نشان داد که سیاست نظام تغییری نکرده و تنها بنا به برخی مصالح بین المللی قرار است با ریاست جمهوری احتمالی مجدد ترامپ نظام ویترین مقبول تری از رئیسی در عرصه بین المللی داشته باشد و صندلی مجتبی هم بی رقیب شود.
کابینه پزشکیان به درستی نشان میدهد چرخه مدیران فاسد و ناکارآمد پیشین به هیچ عنوان شکسته نشده است و دولت پزشکیان دولت سوم ابراهیم رئیسی در غیاب خودش است که باید از میان برداشته میشد. برای ما تحریمیها با این کابینه چیزی تغییر نکرده اما امیدواران اندک به پزشکیان سرخوردهاند. مردم مستاصلی که در دور دوم به پزشکیان رای دادند روی این سخن نیستند اما تحریمیها فعالانه باید روشنفکر نمایان بی مسئولیتی چون محمد فاضلی، محسن رنانی، بیژن عبدالکریمی و هم چنین فعالان سیاسی که با شورای راهبری تشکیل کابینه پزشکیان به ریاست ماله کش اعظم محمدجواد ظریف همکاری کردند را پاسخگو کنند.
حامد آئینهوند
*
*
شما... شمایلِ خورشیدِ عاشقی، رضا بیشتاب
تجاوز در تجاوز در تجاوز...، منوچهر تقوی بیات