اخیرا ابعاد کیفی و کمی تجمعات و اعتراضات پرستاران و سایر پرسنل بهداشت و پیشگیری و درمان را شاهد بودهایم.
برخی از شعارهای پرشعور آنها عبارتند از:
«پرستار داد بزن، حقت رو فریاد بزن»
«وعده وعید، نمیخایم ، ما حقمون رو میخایم»
«پرستار می میرد ذلت نمی پذیرد» (ذلت در قلمرو اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، روانی-احساسی، و اقتصادی)
«یک ساعت کار پرستاری = یک بستنی چوبی»
فرار مغزها، ایران دارای رتبههای اول در دنیا است؛ ولی در زمینه رضایت، شادی، امیدواری،... در ردههای آخر در دنیا هستیم
برخی نکاتی که میتوانند جنبش پرستاران، و سایر جنبشهای صنفی را موفق و پیروز کنند، و سایر لایههای جامعه را هم منقلب کرده و به جوشش و خروش بیاورند:
- 1. اتحاد حول محور حقوق
- 2. نفی تبعیض و نفی هژمونی و برتریمداری، ترویج رواداری و گسترش کثرتگرایی: زیرا که حقوق همهکسانی هستند
- 3. استمرار در فعالیتها و مطالبات و اعتراضات، بهویژه در آنچه که مربوط به خود و تکتک افراد میشود: زیرا که حقوق همهزمانی هستند
- 4. نفی تنگنظری و انحصار و قومیتگرایی و مکانمحوری: زیرا که حقوق همهمکانی هستند
- 5. تلاش برای احقاق حق اطلاعیابی و احقاق حق اطلاعرسانی با افزایش کمی و کیفی فعالیتهای رسانهای و استفاده بهینه از رسانههای شخصی، از جمله برای دفاع پیروزمندانه از خود در جنگ روانی قدرتها علیه مردم
- 6. نفی دروغ (یکی از مهمترین خشونتها) خودداری از دروغ گفتن و یا حتی اغراق کردن در نقل خبرها (یکی از مهمترین خشونتزداییها)؛ شفافگردانی نظر و عمل و فعالیت؛ نفی مبهمگویی و ابهامگرایی
- 7. شناسایی و توجه به زخمها و جراحتهای روحی-روانی در خود، و در گروه خود، و در سایر لایههای اجتماع؛ و شناسایی و توجه به اثرات آنها در پندار، و گفتار، و کردار، و نوشتار خود و دیگران؛ و تلاش برای التیام و درمان این دردهای مشترک
- 8. خودانگیختگی: استقلال: خودداری از نقش دادن به قدرت؛ آزادی: محکوم کردن سانسور و نفی پذیرش آن، محکوم کردن خودسانسوری و نفی پذیرش و تحمیل آن، اعتماد به نفس فردی، اعتماد به نفس جمعی و اعتماد به نفس ملی،
- 9. باور به عدم وابستگی به قدرتهای داخلی، و باور به اصلاحناپذیری رژیم؛ نفی مصلحتمداری و باور به حقوقمداری
- 10. باور به عدم وابستگی به قدرتهای خارجی، و باور به حقوق ملی در مقابل منافع ملی، نفی مصلحتمداری و باور به حقوقمداری
- 11. تلاش برای استقرار، و استمرار، و پیشبرد مردمسالاری؛ باور به تلاشها برای براندازی ساختار استبداد، نفی ناچیزکردن تلاشها فقط برای براندازی این مستبد (که لاجرم مستبد دیگری را به قدرت میرساند)
- 12. تکیه بر مطالباتی که دغدغهی سایر گروههای و عموما سایر هموطنان هم هست
- 13. تلاش برای یافتن نکات مشترک در حقوق موضوعه، و مطالبات و اعتراضات سایر گروههای صنفی، بهویژه گروههایی که در اعتراضات فعال بودهاند؛ و تلاش برای از انفعال درآوردن و فعال کردن سایر گروهها
- 14. شبکهسازی و همکاری و همسازی و همیاری با سایر گروههای صنفی، و تبادل اطلاعات و ایدهها و نظرات و تجربیات
- 15. خشونتزدایی، ابتکار و خلاقیت برای روشهایی که اسلحه را در دست سرکوبگران بیاثر کنند. نفی زور و تحمیل. نفی سانسور و خودسانسوری. نفی خشونت در پندار، و گفتار، و کردار، و نوشتار
- 16. نفی فعالیت دستوری و از بالا به پایین، نفی انفعال و منتظر دستورات یک فرد و یا یک حزب و گروهی ماندن، نفی سامانه هرمی در فعالیتها
-
علی صدارت
حکومت یا حاکمیت، اکبر کرمی