Wednesday, Sep 18, 2024

صفحه نخست » دومین سال بزرگداشت جنبش مهسا بدون کوچکترین تفاوت با سال قبل، ابوالفضل محققی

Abolfasl_Mohagheghi_4.jpgدو سال از جنبش مهسا گذشت. این دومین سالی است که سالروز این جنبش بزرگ در سراسر جهان از طرف احزاب، جریان‌های سیاسی، ایرانیان مهاجردر سطحی وسیع برگزار میگردد.

به بیانیه‌ها، تجمع‌ها، کنفرانس‌ها، مراجعه می‌کنم. میخواهم ببینم طی این یک سال چه تغییر کمی وکیفی در این مراسم‌ها،. بیانیه‌ها اتفاق افتاده است؟ آیا این جنبش توانسته تاثیری برحرکت وعملکرد اپوزیسیون در راستای شکل گیری یک آلترناتیو قدرتمند از مجموع ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی طی داشته باشد؟ دریغا که هیچ چیز تازه‌ای، هیچ عملی که منجر به نزدیکی جریان‌های مختلف حکومت بیک دیگر باشد طی این یک سال صورت نگرفته است.

هر سال دریغ از پارسال. اگر تاریخ بیانیه‌ها، پلاکادرها را بر دارید همان مضامین، همان شعار‌ها و همان اشخاص ثابت‌اند که یکسال پیر تر شده‌اند.

ضمن احترام به هر کوشنده راه آزادی با هر دیدگاه. حق دارم که بپرسم واقعا طی این یک سال کدام جریان،؟ کدام شخص؟ در جهت یاری رساندن به حل معضل اصلی این جنبش، یعنی کمک به نزدیک شدن نیروها بیک دیگر، حداقل بر گزاری یک سری نشستها و گرد همائی‌ها برای شنیدن سخن هم دیگر ویافتن نقاط مشترک که حلقه اتصال و پایه حرکتی مشخص باشد برداشته‌اند؟ هر چه نگاه می‌کنم مسئله نیروهای سیاسی "که دیگر دارند پیر هم می‌شوند. " همان پاسخ گوئی به مسائلی است که چهل سال است کنکاش می‌کنند و هنوز بقول خودشان جوابی نیافته‌اند که بتواند قانع کننده برای این هم گرائی باشد.

خطیبان وگردانندگان تمام این جریان‌های سیاسی همان افراد معین هستند که بیشتر از آنچه که به نیاز مشخص جامعه، که همان تلاش برای شکل دادن بیک اپوزیسیون قدرتمند متشکل از احزاب وچهره‌های مورد توجه جامعه باشد. معطوف به همان مرده ریگ‌ها و گرفتاری‌های ذهنی خود هستند.

هر کدام ازسخنوران، نظریه پردازان شرطی شده مانند خود شنوندگان به کسی، یا جریانی وچیزی حساسند. چنان حساسیتی که اجازه نمی‌دهند به حریمشان نزدیک شوی. زمانی عاشق پالتاک بودند، زمانی زوم. حال کلاپ هاوس. کلا عاشق بحثند تا عمل مشخص.

سال‌ها. روزها وساعت‌ها با شور وهیجان در هر کدام ازاین تجمعات مجازی شرکت کرده و می‌کنند. از بحث‌ها گاه خشنود وگاه خشمگین می‌شوند. اما باز همان روال، همان افراد معین، همان مسائلی که گرفتاری ذهنی همین جمع است. جماعتی که هرگز نتوانسته نسل جدید‌ی که همین حماسه مهسا را شکل دادند بخود جلب کند. هرگز برای هیچکدامشان این سوال پیش نیامد که چرا همیشه مخاطبین ما ثابت‌اند؟

چرا ما نمی‌توانیم یک خانه تکانی در ذهن خود بدهیم که حداقل این خاک نشسته سالیان برذهن ما را بزداید. طوری که بتوانیم ظرفیت نشستن بر سر یک میز با تمام جریان‌های اپوزسیون جمهوری اسلامی را داشته باشیم؟ براستی فرق این اپوزیسیون با جریان مجاهدین سکت وبسته چیست؟ آنها یک جریانی هستند که ساز خود را می‌زند وحاضر به گفتگو ونشستن بر سر یک میز با دیگر جریان‌های اوپوزسیون نیستند وهمیشه هم ازاین زاویه مورد انتقاد.

خب مگر دیگر جریان‌های مخالف غیر از این هستند. سلطنت طلب ساز خود می‌زند. جمهوری خواهان که ادعای همگرائی ویکی شدن دارند همان مجموعه تکه تکه شده جریان‌های چپ هستند که باز هر کدام با علم و کتلی که گاه چند علم دار بیشتر ندارد بهم نزدیک می‌شوند، یا دور می‌گردند.

همان سردمداران قبلی رشته کار را بدست می‌گیرند البته نه کس تازه نفسی هست ونه آنها حاضرند یک کم ازعنوان وجایگاهی که هنوز فکر می‌کنند بسیار مهم است دست بردارند. هر کدام از این جریان‌ها وافراد خود یک رهبرند. رهبرانی که که در اقلیمی نمی‌گنجند.

نگاه می‌کنم یکسال قبل هم هر جریانی جداگانه برای خود تظاهرات بر پا کرد و افراد خودرا جمع کرد. همان روال سابق را ادامه داد. گاه هفت تجمع جداگانه در یک شهر.

کوچکترین قدم وحرکتی در راستای نزدیکی بهم صورت نگرفت. هیچ اطلاعیه مبنی بر برگذاری یک جلسه پیرامون هم گرائی ونشستن با رهبران و گردانندگان این جریان‌ها نمی‌بینی. همه از مردم میگویند از نرفتنشان بپای صندق رای. از امار گیری جدید که نود در صد مردم این حکومت را نمی‌خواهند. اما هیچ از خود نمی‌پرسند که نگاه این نود در صد نسبت به این اپوزیسیون خارج از کشور چیست؟ چه چیزی را از این اپوزیسیون طلب می‌کند؟ آیا آن‌ها هم مثل ما شقه شقه هستند؟

که مسلما چنین نیسیت آنها خطکش‌های خود را برای جدا کردن افراد بخاطر طرز تفکر بکار نمی‌گیرند. آنها مجموعا به نتیجه مشخص از رژیم وعمل کردآن می‌رسند، که باز تاب آن می‌شود تحریم بالای هشتاد درصدی انتخابات. حال ما در دفتر‌های قدیمی وانقلابی بجا مانده از دوران‌های قدیم دنبال مرده ریگ گذشته و جواب دادن به معضلات فکری انقلابیونی که از مرز هفتاد سال عبور کرده‌اند بگردیم.

امسال نیزدر بر همان پاشنه سال قبل چرخید. سخنی از اتحاد بر سر تشکیل یک جبهه مشترک بمیان نیامد و هیچ کدام از چهره‌های مشخص اپوزیسیون از آقای رضا پهلوی بگیر تا خانم مسیح علینژاد و... پای پیش ننهادند وخواستار نشستن بر سر یک میز حداقل انترنتی پیرامون راه‌های نزدیک کردن نیروهای اپوزیسیون بیک دیگر نگردیدند.

سال آینده وسال‌های بعد نیزدر بر همین پاشنه خواهد چرخید. چرا که ما قادر نیستم به چیزی فرا تر از آنجه که در ذهنیت خود ساخته‌ایم پاسخ دهیم. پراکنده خواهیم ماند همان طور که پنجاه سال است که مانده‌ایم.

ابوالفضل محققی
*
*



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy