صادق زیباکلام: آیا پیروزی های نظامی اسرائیل منجر به صلح و ثبات پایدار برای اسرائیلی ها شده؟
موفقیتهای نظامی چشمگیر اسرائیلیها باعث وجد و شادمانی در میان مخالفین و ناراضیان نظام شده. شاید سخنی بهاغراق نرفته باشد اگر گفته شود که شادمانی این گروه از ایرانیها دست کمی از نتانیاهو و همکاران دولت راستگرای مذهبی اسرائیل نداشته. این هم حکایتی است که اپوزیسیون از فرط بغض و کینه از نظام، چشمانشان را بر روی خیلی از واقعیتها بسته و آنها را نمیبینند. چه این دسته از ایرانیان و چه حتی آقای نتانیاهو و رهبران تندروی مذهبی اسرائیل، که سرمست از بادۀ پیروزی هستند، به گذشته و تاریخ اسرائیل چندان توجهی ندارند.
این اولینبار نیست که اسرائیلیها موفق به پیروزی نظامی چشمگیر در برابر مخالفینشان شدهاند. تاریخ اسرائیل ظرف ۷۶ سال گذشته از زمان بهوجود آمدنش، کم از این پیروزیها نداشته. ۵۷ سال پیش در جنگ معروف به «شش روزه»، اسرائیلیها موفق شدند ظرف شش روز، ارتشهای مصر، سوریه و اردن را تار و مار کرده و صحرای سینا، نوار غزه، ارتفاعات استراتژیک جولان و تمامی کرانۀ غربی رود اردن، از جمله بیتالمقدس را تصرف نمایند. همچنان که امروز بدون وارد کردن یک سرباز به لبنان، چنین ضربۀ خیرهکنندهای به جدیترین دشمن نظامیاش (یعنی حزب الله) با دهها هزار نیروی آموزشدیده و بیش از یکصدهزار فروند موشک وارد نمایند.
منتهی سؤال اینجاست که تمامی پیروزیهای نظامی اسرائیل ظرف ۷۶ سال گذشته، چه میزان به بهوجود آمدن صلح و ثبات در منطقه کمک کرده؟ چه میزان باعث تنش زدایی و بهبود روابط با اعراب و مشخصاً فلسطینیها شده؟ آیا این پیروزیها باعث افزایش احساس آرامش و اعتماد بیشتری نسبت به فلسطینیها در میان اسرائیلیها شده؟ متقابلاً آیا احساس بغض و کینۀ فلسطینیها نسبت به اسرائیلیها در نتیجۀ موفقیتهای نظامی آنان کاهش یافته؟ آیا احساس صلح و امنیت، دوستی و رفاقت، همزیستی و اعتماد و همکاری میان شهروندان فلسطینی و اسرائیلی، در گذشته بیشتر بوده یا امروز؟ آیا ازدواج و همکاریهای مالی میان اعراب و یهودیها، پنجاه سال پیش، بیشتر بوده یا امروز؟ به بیان سادهتر، آیا پیروزیهای نظامی باعث شده جامعۀ امروز اسرائیل مطلوبتر و امنتر از گذشته شده باشد؟ آیا نوجوانان امروز نوار غزه که والدین و زندگیشان را از دست دادهاند، «اسماعیل هنیه» و «یحیی سینوار»های فردا نخواهند شد؟