پس از چند مقاله سیاسی ژیوپولتیکی که ازش بوی جنگ و باروت احساس میشد این بار تصمیم گرفتم مقالهای بنویسم که از آن رایحه دلنشین جشن و عروسی طراوت شود هر چند در پایان این مراسمها هم با زدن ترقهها و آتش بازی، در نهایت بوی تند باروت استشمام میشود. خلاصه خواستم یک چند جملهای طنز سیاسی بنویسم.
در دنیای پیچیده سیاست بینالملل، گاهی باید به چیزهای سادهتری فکر کنیم، مثلاً به جهیزیه کاملا هریس یا لباس دامادی دونالد ترامپ. چرا؟ چون این دو به نوعی نماینده انتخابهایی هستند که بازیگران سیاسی بزرگ در منطقه و جهان باید انجام دهند؛ مثل انتخاب میان پذیرش توافق هستهای با ایران یا زدن زیر میز و رفتن به سمت برخورد نظامی با موشکهای آبگرمکننما!
موج خوشبینی پس از پیام نتانیاهو
خب، اول بگذارید برگردیم به چند روز پیش. پس از شلیک حدود ۲۰۰ موشک به سمت اسرائیل و در شرایطی که جهان منتظر واکنش اسرائیل بود، مردم ایران که دستکم یک جفت چشم در فضای مجازی به وقایع خارجی دارند، و یک جفت دیگر به آسمان پر از موشک،،،، ناگهان از پیام نتانیاهو گلی از روشان باز شد و کلی دلشان شاد. شاید بعضی از آنها فکر میکردند نتانیاهو یک اسطوره یهودی است که به جبران هدیهای که کوروش کبیر نزدیک به دو هزار سال پیش به قوم یهود (اسرائیل) داد و آنها را از اسارت بابل آزاد کرد این بار آمده و برای جبران هدیه میخواهد، مردم اسیر ایران را از دست «رژیم وحشت و ترور اسلامی» نجات دهد.
اما، دوستان و هموطنان، حقیقت تلخ است: در دموکراسیها، رهبران بیشتر به فکر منافع کشور خودشان هستند، نه اینکه بیایند و ایران را آزاد کنند. مردم ایران که دنبال هر اهرمی برای نجات خودشان هستند، شاید توقع داشتند منافعشان و منافع اسرائیل یک روزی به هم برسد و این منافع مشترک، سلاحی شود برای زمینگیر کردن رژیم. ولی تاریخ همیشه ثابت کرده که خیالات شیرین، با واقعیتهای سرد سیاست همخوانی ندارد.
جهیزیه کاملا هریس و مشکل اساسی
آمریکای بایدن در آستانه انتخاباتی دیگر است و خب، همه منتظرند ببینند اینبار چه «سورپرایز اکتبری» در کار است. بیشک، هیچچیز مثل سقوط رژیم ایران نمیتواند جهیزیهی سیاسی برای کاملا هریس فراهم کند. اما مشکل اینجاست که آیا مردم ایران واقعاً آمادهاند تا در خیابانها علیه رژیم قیام کنند؟ آیا شاهزاده رضا پهلوی که در پیامهایش میگوید «باید متحد شویم»، توانسته مردم را بهقدر کافی متحد کند؟
بایدن در مورد اینها شدیداً شک دارد، و البته در این شک با بسیاری از قشر حاکستری سهیم است. تازه نماز شک دار که نمیشه خواند چه برسه به گرفتن عروسی و آماده کردن جهیزیه، از طرف دیگر، چیزی بدتر از این نیست که ایران را در هرج و مرج در آستانه انتخابات رها کنی و بروی عروسی؛ چون آن وقت ممکن است مراسم بهم بخورد و آرای مدعوین از جای دیگر سر در آورد، و مراسم عروسی کاملا هریس به جای شکوفههای خوشبختی، زیر سایه آشوبهای ایرانی برگزار شود.
جهیزیه از نوع برجامی
اگر گزینه خیابانهای ایران فعال نشد، یک راه دیگر هم وجود دارد: بازگشت به برجام، آنهم میتواند هدیهای مناسب برای جهیزیه کاملا هریس باشد. اما اینبار، قرارداد باید کلیه مسائل هستهای، موشکی (آبگرمکن) و نیروهای نیابتی منطقهای را در بر بگیرد. رژیم ایران که این روزها سخت در تلاش است برای بقایش، احتمالاً حاضر است هرگونه قراردادی را امضا کند؛ فقط به شرطی که سایه مرگ را از سر رهبرش چند صباحی دور کند و عمر این رژیم پوشالی را کمی طولانی.
رژیم ایران، که از دههها تاکنون چنین فشاری را به خود ندیده، میخواهد هر طور شده از این بحران عبور کند. پس میتوان فرض کرد که حاضر است برای بقای خودش، حتی قربانی کردن تمام برههای چاق دربار را هم بپذیرد؛ از رئیسجمهور تا فرماندهان سپاه. اما همه اینها در نهایت به برجام دوم ختم میشود؛ همان قراردادی که شاید برای جهیزیه خانم هریس بسیار مناسب باشد و پولش هم خیلی وقته جناب حاجی سوروس بخشنده از جیب خودش پرداخت کرده.
و اما نتانیاهو...
بیایید یک لحظه به بیبی نتانیاهو فکر کنیم که در بالای میز نشسته و از فرصت طلایی هفتم اکتبر، برای ایجاد نظم نوین خاورمیانه استفاده میکند. نتانیاهو با زانو درآوردن حماس و حزبالله، حالا به سراغ هدف اصلیاش یعنی رژیم ایران رفته. او اعتقاد دارد که برای از بین بردن یک اختاپوس، باید سرش را بارها به سنگ کوبید؛ و سر این اختاپوس دقیقا در همان تهران است.
بیبی نتانیاهویی که آنتونیو گوترش (کدخدا روستا) را به عروسی دعوت نمیکنه و حتی به ده هم راه نمیده،
میداند که بدون حمایت آمریکا نمیتواند به این کار ادامه دهد. چرا که موشکهای رژیم، هرچند به «آبگرمکن» ملقب شدهاند، هنوز هم تهدیدی جدی هستند که از بخت بد، سر یک ننه مرده فلسطینی میافته و یا از بغل گوش مسجد الاقصی رد میشه. از طرف دیگر، نتانیاهو هم دلش نمیخواهد حملات به تاسیسات هستهای ایران باعث بروز مشکلات زیستمحیطی و کاهش حمایتهای بینالمللی شود.
جمهوریخواهان و پالایشگاهها
سناتورهای جمهوریخواه آمریکایی هم بیکار ننشستهاند. آنها که سودهای کلانی از افزایش قیمت نفت به جیب میزنند، حمله به پالایشگاههای ایران را پیشنهاد میدهند. اما نتانیاهو این پیشنهاد را بهخوبی میسنجد. چون او خوب میداند که این حملات باعث مشکلات زیادی برای مردم ایران خواهد شد و حمایت آنها را از دست میده. از سوی دیگر، رژیم هم بارها تهدید کرده که در صورت حمله به تاسیسات نفتیاش، به تاسیسات نفتی کشورهای خلیج فارس حمله میکند؛ و این داستان میتواند به یک دوئل نفتی تمامعیار در منطقه منجر شود و هر مراسم عروسی را به مراسم عزا تبدیل کنه!
و اما مراسم عروسی...
اما در نهایت، بیبی نتانیاهو این آمادگی را دارد تا لباس داماد را بدوزد؛ اما نه برای عروسی کاملا هریس! اگر بایدن نتواند وضعیت را به نفع خودش رقم بزند، مراسم بعدی عروسی برای دونالد ترامپ خواهد بود. نتانیاهو، بهعنوان دوست صمیمی ترامپ، احتمالاً همان کسی است که لباس دامادی او را به تنش خواهد کرد. حالا اینکه عروس کیست، مهم نیست. مهم این است که بیبی از هیچ فرصتی برای دوختن این لباس دریغ نخواهد کرد.
در پایان، باید گفت که سیاست، چه در ایران باشد، چه در اسرائیل و چه در آمریکا، همیشه پیچیدهتر از آن است که فکر میکنیم. و شاید، در نهایت، نه جهیزیه کاملا هریس و نه لباس دامادی ترامپ، هیچکدام نتوانند به سرانجام خوبی برسند. اما در یک چیز شکی نیست: هیچ عروسیای بدون یکسری شگفتیهای ناخوشایند برگزار نمیشود!
بهرام فرخی
*
*