نجات بهرامی
۱- بن‌سلمان ذهنی مدرن و دانشگاهی دارد و علاوه بر گرایش کلی به توسعه، با صاحبان بیزینس‌های بزرگ بین‌المللی نشست‌و‌برخاست داشته و دارد اما مجتبی خامنه‌ای فردی حوزوی است که اطرافیانش برای مهم جلوه‌دادن وی، به درس خارج فقه و تعداد حاضران در آن اشاره می‌کنند.
۲- بن‌سلمان وارث یک پادشاهی سنتی و مقتدر است که «محافظه‌کاری» خصیصه اصلی آن در طول دهه‌ها بوده‌است اما مجتبی وارث حکومتی ایدئولوژیک با محتوایی از مارکسیسم و اسلام سیاسی است. طبیعتا چنین حکومت‌هایی وارث تضادها و ناکارآمدی‌ها و بحران‌های متعدد هستند و در نتیجه اصلاح و تحول را دشوار و حتی غیرممکن می‌سازد.
۳- بن‌سلمان دست به اصلاحات معنادار و اقدامات مغایر با ریشه‌‌ها و ساختارهای حکومت زده اما مجتبی برخلاف برخی تبلیغات، می‌آید تا جمهوری اسلامی در خط خامنه‌ای باقی بماند، وگرنه اگر حکومت قصد اصلاحات جدی دارد، چرا به همین جریان خاتمی و میرحسین میدان نمی‌دهد؟
۴- بن‌سلمان در اوج کارآمدی و اقتدار حکومتش دست به اصلاحات زده و چنین اصلاحاتی معمولا موفقت‌آمیز است اما مجتبی در اوج بحران و ضعف حکومت و در شرایطی که در ایران نه از تاک نشان هست و نه از تاک‌نشان!
۵- بن‌سلمان اگر چه بر جامعه عمدتا مذهبی و کشوری داعیه‌دار مهد اسلام و خادم حرمین شریفین حکمرانی می کند و او تلاش مضاعفی برای همراه کردن مردم با اصلاحات خود دارد اما به واسطه ارتباط خوب با غرب و رشد اقتصادی چشمگیر و گسترش توریسم و سیاست‌های ضدافراطی‌گری در سالها و دهه‌های گذشته، بخشی عمده از جامعه و مخصوصا جوانان همراه این سیاستها هستند. مجتبی با جامعه ای نسبتا غیرمذهبی طرف است که حکومت به زور می خواهد ردای مذهب و شریعت بر تنش کند در نتیجه اصلاحات در ایران یعنی رفتن حکومت مذهبی.
۶- بن سلمان میراث‌دار حکومتی ثروتمند با رشد اقتصادی بالا در زمانی طولانی است اما مجتبی خامنه‌ای حکومتی ورشکسته را به ارث می‌برد که کفگیر آن به ته دیگ خورده. جیب پر حکومت و اوضاع اقتصادی مناسب به بن سلمان این امکان را می‌دهد که مخالفان ناراضی را راضی کرده و جمعیت بیشتری از مردم را با خود همراه کند و رهبران دینی را خلع سلاح نماید.
۷- مجتبی قرار است در کشوری رهبر حکومت شود که جامعه ای بسیار پویا و متنوع دارد، غربی‌تر از هر کشور خاورمیانه است، سبک زندگی اکثر مردم با آنچه اصلاحات حکومتی خوانده می‌شود بسیار فاصله دارد و در نتیجه هیچ اصلاحی توسط یک روحانی نمی تواند به رضایت عمومی منتهی شود اما بن سلمان در کشوری رهبر شده که چند سال بیشتر نیست سینما دایر شده و زنان حق رانندگی گرفته‌اند. در نتیجه اصلاحات بسیار چشمگیر به نظر می رسد و هیجان برانگیز است!
۸- بن‌سامان رابطه خوبی با غرب و امریکا دارد، دنبال پیمان صلح ابراهیم است. از حماس دفاع نکرده و ... اما مجتبی خامنه‌ای و پدرش دشمن غرب و امریکا هستند و اهرم حمایت بین‌المللی را برای پشتیبانی از سیاست‌های خود در اختیار ندارد.
۹- اصلاحات بن‌سلمان در عربستان رقیب و بدیل ندارد اما در ایران گروهها و جریان‌های متعددی مدعی اصلاح دینی و اجتماعی و سیاسی هستند و این باعث می‌شود مردم تجربه شکست اصلاحات قبلی را ببینند و این را هم باور نکنند.
۱۰ - پیشینه بن‌سلمان برای عربستانی‌ها با همین اصلاحات سازگار است اما مجتبی خامنه‌ای از چند دهه قبل مردم در خیابان علیه او به عنوان عامل پشت‌پرده سرکوب‌ها شعار سر می‌دادند.
