Monday, Jan 13, 2025

صفحه نخست » چند جمله در بارۀ روشنفکری، مسعود نقره کار

Masoud_Noghrehkar.jpgدهه‌ها از حکمرانیِ حکومت اسلامی در سرزمینمان می‌گذرد، حاکمی روشنفکرستیز که تجلی تاریک اندیشی و جهالت در ایران است. سرکوب و به حاشیه راندن روشنفکری ایران از همان فردای به قدرت رسیدن آخوندیسم و"جاهلیسم" بیش از پیش شدت یافت. توهین، تخریب، تهدید، تحدید، دستگیری، زندان، شکنجه، ترور و اعدام سهم روشنفکرانی شد که تن به خواستِ تاریک اندیشان در حکومت ندادند. در این میانه اما بخشی از روشنفکری به ویژه "شبه روشنفکران" و "روشنفکران کوته بین" با فاصله گیری از فکر"روشن" به ورطه توجیه وحمایت از روشنفکرستیزترین حکومت تاریخ معاصردر غلطیدند. پرداختن به الگوهای فکری غالب این نوع روشنفکران به ویژه " شبه روشنفکران" و آسیب‌های فکری و خطاهای نظری و عملی آنان که یکی از عوامل نابسامانی‌ها و عقب ماندگی‌ها اجتماعی و فرهنگی و بومی گرایی ست، ضروری و برای نسل جوان درس آموز خواهد بود.

روشنفکران و روشنفکری راهی جانکاه و پُرفراز و نشیب پیموده‌اند، و نشان داده‌اند بیش از یک قرن استبداد سیاسی و مذهبی نتوانسته است این مشعل فروزان را خاموش کند. امروزه نسل جوانی این مشعل را حمل می‌کند که با دانش، تجربه، امکانات و چشم اندازی روشن گستره سیمای روشنفکری میهنمان را متحول کرده است. دگرگونی‌ها وتحولات سیاسی، اجتماعی وفرهنگی درایران و جهان در کنار گسترش شبکه‌های اجتماعی ودرس آموزی از رخدادهای ایران وجهان شاهد ظهور لایه روشنفکری جوان ِ ایرانی ست. این لایه اجتماعی علیرغم سیطرۀ حکومتی روشنفکرستیز، ستیزنده با انسان، فرهنگ، آزادی ودموکراسی، و ذبح شرعی و اسلامیِ علوم انسانی و اجتماعی، به حیات خود ادامه داده است. اکنون روشنفکری نسبت به روشنفکریِ پیش از انقلاب بهمن یا دو دهه نخستِ حیات حکومت اسلامی کیفیت دیگری یافته است و با هویت فرهنگی و سیاسی‌ای دیگر و با فاصله گیری از تقلید و التقاط به کنش اجتماعی و روشنگری روی آورده است.
امروزه روشنفکری به چهره‌ها و شخصیت‌های روشنفکر ویا برخی تشکل‌های روشنفکری خلاصه نمی‌شود. روشنفکری به جنبش عظیمی در جامعه بَدَل شده است. جنبش "زن، زندگی، آزادی" یک جنبش عظیم فرهنگی، اجتماعی و سیاسیِ روشنفکرانه است که صدها زن و مرد، به ویژه جوانان آن را شکل داده‌اند، زنان و مردانی پرسشگر، نقاد، آینده نگر، تولیدکننده ایده، گفتمان ساز و آزاده و آزادیخواه که با شجاعتی عقلانی و مدنی در راه تحقق آزاداندیشی و آزادیخواهی گام برداشته‌اند. بی تردید چهره‌ها و شخصیت‌های روشنفکری در سیاست، فلسفه، جامعه، فرهنگ و هنر، ورزش و سایرِ عرصه‌های حیات جامعه در ایران وجود دارند اما جنبش روشنفکری ایران با فکر و سن جوان شده، و کنش سیاسی، فرهنگی و اجتماعی گسترش چشمگیر و تاثیرگذارتری یافته است.
پروژه وپروسه روشنفکریِ با جوان تر شدن و با فاصله گرفتن از ذهنیت استبدادی و انتزاعی به رویکرد اندیشه ورزی و عمل ساختارشکنانه برای مهندسی جامعه، شناخت بیشتر و تغییر سازندۀ انسان وهستی، تعامل با جهان و مدرن تر شدن روی آورده است.
روشنفکران ضمن روشنگری و مبارزه با هر گونه انسان ستیزی، سلطه گری، خرافه پرستی هماره به آینده‌ای روشن و شکوفا برای انسان و هستی می‌اندیشند و برای تحقق آن تلاش می‌کنند. کارنامه روشنفکران در مبارزه با فقر فرهنگی و اقتصادی، خشونت گرایی، بد آموزی‌های مذهبی و سیاسی، هر گونه سانسور و محدود سازیِ آزادی اندیشه وبیان و جنگ افروزی درخشان است.
امروز روشنفکریِ فلسفی، سیاسی وفرهنگی ِ جوان شده با بهره گیری از امکانات فنی و تکنولوژیک و شبکه‌های اینترنتی و اجتماعی و بهره گیری از علوم انسانی و اجتماعی، و زبانی عقلی و مفهومی نقشی کم تا در تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بازی می‌کند. این نسل از روشنفکری با درک و فهمی عمیق و تاثیر گذار ازخرد، نقد و شک، فردیت، همبستگی، همدلی، آزادی، رفاه و اعتمادآفرینی بیش از پیش راه ورودش به جامعه را هموار کرده است و حتی زیر سخت ترین فشارهای استبداد سیاسی و دینی توان فکری و تعهد انسانی و اخلاقی خود را برای از میان برداشتن یا کاهش رنج‌های مردم ایران و جهان به‌کار گرفته است. این نسل از زنان ومردان روشنفکر با بها دادن به علوم انسانی و ذهنیتِ علمی و فلسفیِ مدرن و غلبه بر حسی و عاطفی نگری در نگاه و خوانش تاریخی و فرهنگی، و فاصله گرفتن از گفتمان‌های سیاسی و فرهنگی افراطی، رادیکال و ایدئولوژیک، آئینه وجدان سیاسی و اجتماعی روشنفکری ایران شده است که جامعه را در مسیری انسانی تر و سازنده تر رهنمون خواهد کرد.
امروز، با نگاهی ژرفا به شخصیت روانی و رفتاری روشنفکر ایرانی می‌توان دریافت که علاوه بر پرسشگری و نقد و ترویج گفتمان دموکراتیک، روشنفکر کنشگری عمل گراست، خردمندی اینجهانی و باورمند به اومانیسم، فردیت و شهروندیت، منتقد دین و سنت، منتقد اندیشه‌های مارکسیستی و ناسیونالیستی، ونفی و طرد هرگونه افراطی گری و پرستش و کیش شخصیت، روی آور به اندیشه‌های مدرن و گسترش عقل انتقادی است.
روشنفکریِ جوان ایران این پندها نیز می‌باید درونی کند:
امیل زولا با انتشار بیانیه‌ای خطاب به جوانانی که علیه دریفوس تبلیغ می‌کردند، نوشت: "شما وامدار ‏کوشش‌های پدرانی متفکرید و به خاطر فداکاری‌های آنان است که در اجتماعی دمکراتیک ‏زندگی (خواهید کرد) ". این پند در شرایط حضور گستردۀ روشنفکرستیزی و تلاش برای تخریب نسل‌های پیشین روشنفکری ایران آموزنده و پر اهمیت خواهد بود.
هاینریش ‌هاینه، شاعر بزرگ آلمانی در کتابی به نام "تاریخ دین وفلسفه در آلمان" نوشت:
"به یاد داشته باشید شما مردان گردن فرازعمل، چیزی نیستید جز ابزارهایی در دستان مردان اندیشه که در آرامش محقر خویش قطعی ‌ترین طرح‌های عمل شما را پیشاپیش درافکنده‌اند".
آیزایا برلین در"دو مفهوم آزادی"نیز با یادآوری جملات هاینه نوشت:
"بیش از یک صد سال پیش، شاعر آلمانی به فرانسویان هشدار داد که قدرت اندیشه را دست‌کم نگیرند، زیرا مفاهیم فلسفی که در آرامش اتاق کار فیلسوفی پرورانده می‌شوند، ممکن است تمدنی را نابود کنند. "

مسعود نقره کار
برگرفته از کتابِ آمادۀ انتشارِ: در بارۀ روشنفکر و روشنفکرستیزی
*



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy