لامپ هست و سیم هست و نور نیست
مرگ هست و مرده هست و گور نیست
.
کارد هست و ظرف هست و میوه کو؟
سفره هست و کاسه هست و سور نیست
.
خشم: ظاهر، عزم: حاضر، قوه نه
دست هست و مشت هست و زور نیست
.
میهن ما عرصه ناجورهاست
موردی بهر نمونه جور نیست
.
فی المثل گر آن شکر شیرین نبود
در مقابل این نمک هم شور نیست!
.
درد ما معلول جهل مُزمِن است
علت از شاه و رئیس جمهور نیست
.
هموطن درجا مزن کز شهر عشق
راه ما امروز چندان دور نیست
----------------
اردیبهشت ۱۴۰۴
گربه هه داتکام - دیوان آنلاین هادی خرسندی