Monday, Sep 1, 2025

صفحه نخست » چین و هند ممکن است به سمت یک سیاست خارجی هماهنگ تر حرکت کنند، نویسندگان: چیتیگ باجپایی، یو جی

در اولین سفر مودی به چین از سال ۲۰۱۸، به چه چیزی باید توجه کرد

chinaIndia.gifبرگردان: شریف زاده و آزاد

در اکتبر ۱۹۶۲، در حالی که توجه جهانیان به بحران موشکی کوبا متمرکز بود، چین و هند در سراسر مرز هیمالیا وارد جنگ شدند. جنگ یک ماهه چین و هند، در زمینه یک رویارویی ۱۳ روزه ابرقدرت ها، به یک نمایش فرعی تبدیل شده بود. بعد از شش دهه، در حالیکه تاریخ تکرار نمی شود، اما حوادثی شبیه آن در حال وقوع است. یک بار دیگر، جهان به چشم انداز آشتی، بین واشنگتن و مسکو متمرکز شده است - این بار در چارچوب جنگ در اوکراین - در حالی که روابط در حال تحول بین پکن و دهلی نو نادیده گرفته میشود.

در سال ۱۹۶۲، مسلما موٓجه بود که روابط چین و هند در درجه دوم نسبت به روابط ایالات متحده و شوروی قرار گرفته شود. اما، امروز با توجه به وزن ژئوپلیتیکی چین و هند به عنوان پرجمعیت ترین کشورهای جهان (که نزدیک به ۴۰ درصد از جمعیت جهان را در بر میگیرند) و اقتصاد دوم ، و به زودی سومین اقتصاد بزرگ جهان، اوضاع دیگر آنطورنخواهد بود.

به زبان ساده، آنچه در این رابطه اتفاق می افتد برای بقیه جهان مهم خواهد بود.

به همین دلیل باید به نشست شی جین پینگ، رئیس جمهور چین و نارندرا مودی، نخست وزیر هند در پایان ماه جاری توجه شود. این اولین سفر مودی به چین از سال ۲۰۱۸، مهم و قابل توجه است. این دیدار، نقطه اوج تلاش ها برای از سرگیری روابط دوجانبه پس از درگیری های مرزی آنها درسال۲۰۲۰ که بدترین دوره خصومت بین دو کشور در بیش از چهار دهه گذشته بود.

با این حال، به معنای گسترده تر، این نشست باید به عنوان تأکیدی مجدد بر تعهد دیرینه هر دو کشور به خودمختاری استراتژیک در سیاست های خارجی هر دو کشور تلقی شود. چین و هند مدت هاست که جهان بینی های همگرا نسبت به جهان نشان داده اند. هر دو خود را به عنوان دولت هایی با تمدنی قدیمی وتاریخی می دانند، هر دو به دنبال رهبری (یا صاحب "صداهایی") در جهان جنوبی هستند و هر دو خواهان توزیع عادلانه تر قدرت در یک نظم جهانی چند قطبی می باشند. این همگرایی در چندین زمینه آشکار شده است، از الگوهای رای گیری آنها در سازمان ملل گرفته تا روابط آنها با رژیم های ضعیف و غیردموکراتیک، و همچنین الزامات توسعه در هر دو کشور که بر نگرانی های آب و هوایی اولویت دارد.

کاهش روابط هر دو کشور با ایالات متحده، به نوبه خود، دلیلی را برای پکن و دهلی نو فراهم کرده است تا تنش ها را با یکدیگر کاهش دهند. در نتیجه، زمان آن فرا رسیده است که غرب موضع دیرینه خود را در نگاه کردن به هند به عنوان «موازنه ای» در برابر چین مورد ارزیابی مجدد قرار دهد. هند هرگز قرار نبود سنگری در برابر چین باشد که غرب (و به ویژه ایالات متحده) فکر می کرد. و سفر مودی به چین یک نقطه عطف بالقوه است - به سمت موضع هماهنگ تر بین هر دو کشور در مورد سیاست های خارجی خود.

تعهدات چین و هند به «خودمختاری راهبردی» با سه ویژگی متمایز مشخص می‌شود:

نخست، سیاست خارجی توسعه محور: هر دو کشور مدت هاست تاکید کرده اند که هدف از سیاست خارجی، ایجاد یک محیط خارج از کشور که به توسعه اقتصاد داخلی کمک کند.

دوم، دیپلماسی مبتنی بر اولویت همسایگی: هر دو کشور به دنبال تثبیت روابط با کشورهای همسایه بویژه در شرایطی که روابطشان با ایالات متحده پرتنش‌تر شده است

سوم: پرهیز از برداشت‌های آشکار ضدغربی: آنها می خواهند اطمینان حاصل کنند که اقداماتشان آشکارا ضد غربی تلقی نشود. هر دو می خواهند به عنوان قدرت های اصلاح طلب دیده شوند تا قدرت های تجدیدنظرطلب.

تا کنون، هر دو کشور این اهداف را به صورت موازی ، نه در همکاری با یکدیگر دنبال کرده اند. با این حال، واضح است که سفر مودی به چین به منظور شرکت در نشست سران سازمان همکاری شانگهای (SCO) است. این یک نهاد منطقه ای است که در دهه ۱۹۹۰ با تمرکز اولیه بر حل اختلافات مرزی بین کشورهای آسیای مرکزی تاسیس شده بود، اما به مجمعی با هدف ارائه یک جهان بینی جدید که بتواند به جایگزین جهان غرب تبدیل شود. اعضای آن شامل چین، هند، ایران، پاکستان و روسیه هستند.

هند همیشه در مورد مشارکت خود در سازمان همکاری شانگهای تا حدودی موضعی دوپهلو داشته است. مودی در اجلاس سال گذشته شرکت نکرد و زمانی که هند ریاست سازمان همکاری شانگهای را در سال های ۲۰۲۳-۲۰۲۲ بر عهده داشت، تصمیم گرفت یک اجلاس مجازی برگزار کند ، که تلاشی بود بر کم اهمیت جلوه دادن اعتبار این سازمان در حالی که ریاست خود را بر گروه ۲۰ در همان سال در اولویت قرار داد. این در راستای موضع دهلی نو برای ارائه یک جهان بینی خوش خیم غیر غربی که صریحا ضد غربی نیست. اما رکود روابط هند با واشنگتن، دهلی نو را بر آن داشته است تا سودمندی سازمان همکاری شانگهای را دوباره کشف کند.

یک نکته کلیدی که باید بدان توجه کرد، احیای احتمالی گروه سه جانبه روسیه-هند-چین (RIC) است که مدتها فعال نبوده است. چارچوب RIC که در دهه ۱۹۹۰ شکل گرفت ، به طور منظم توسط سه کشور برای انتقاد از نظم بین المللی لیبرال به رهبری ایالات متحده به کار گرفته میشد، این گروه، با نگرانی های ویژه غرب در مورد تلاش های برای از بین بردن اصول تمامیت ارضی و حاکمیت مستقل بر اساس حقوق بشر این کشورها بود. اما هند با عمیق تر شدن روابطش با ایالات متحده و تیرگی روابطش با چین، از این ابتکار فاصله گرفت.|

احیای RIC نشان دهنده معکوس شدن این روند و تمایل بیشتر پکن و دهلی نو (همراه با مسکو) برای تقویت صدای خود و همسویی مواضع خود در مورد مسائل جهانی است. در مقایسه با دهه ۱۹۹۰، آنها این کار را از موضع قدرت ، با توانایی تطبیق اظهارات خود با اقدامات اساسی تر از قبل، انجام خواهند داد.

نمونه ای از این موارد را می توان در افزایش به طور فزاینده ای از استفاده ارزهای ملی خود ( ارزهای خود) در تجارت دوجانبه مشاهده کرد، که نشان دهنده تلاش برای توسعه سیستم های پرداخت جایگزین با هدف دور زدن زیرساخت های مالی تحت کنترل غرب است. آنها با استفاده از مزیت های هر یک - قدرت تولید چین، قدرت بخش خدماتی هند و موهبت های منابع طبیعی روسیه - خواهند توانست برای کاهش وابستگی خود به ایالات متحده، تنوع بخشیدن به بازارهای صادراتی خود، و در نهایت تغییر شکل جریان های تجارت جهانی تلاش کنند.

با این حال، به تنهایی، یک دیدار بین شی جین پینگ و مودی، قادر به بهبود بخشیدن قابل توجهی روابط این دو کشور نخواهد شد. سوء ظن متقابل همچنان در روابط دوجانبه ریشه داراست و با یک مناقشه مرزی حل نشده ویا سایر گسل های در حال ظهور (یادر اینده به ظهورخواهد رسید) تقویت می شود. این اختلافات از مسیله تبت (با توجه به اختلاف نظر در مورد برنامه جانشینی دالایی لاما) گرفته تا اختلافات آبی (در بحبوحه برنامه های چین برای ساخت بزرگترین پروژه برق آبی جهان بر روی رودخانه ای که از هر دو کشور عبور می کند) و پاکستان (ریشه در روابط "همه جانبه" پکن با اسلام آباد، در طول خصومت های مداوم هند و پاکستان ) گسترده اند.

سیاست های همسایگی دو کشور نیز در تضاد است، به ویژه در جنوب آسیا، جایی که چین یک شریک تجاری در مقام نخست ، منبع سرمایه گذاری خارجی و شریک دفاعی مهم برای چندین کشور است. پکن با استفاده از روابط گاه دشوار دهلی نو با کشورهای همسایه و سطح پایین عمومی اقتصادی در منطقه - تجارت درون منطقه ای در جنوب آسیا که از پایین ترین ها در جهان است - پیشگام گروه بندی های منطقه ای جدیدی شده است. این موارد توسط منابع مالی عظیم و سرمایه دیپلماتیک چین پشتیبانی می شود که شامل نشست سه جانبه وزرای بنگلادش، چین و پاکستان در ماه ژوئن و نشست اخیر وزرای خارجه افغانستان، چین و پاکستان در کابل است.

علائم اولیه نشان می دهد که هر دو کشور مایل به اذعان و تلاش برای حل برخی از این زمینه های اختلاف هستند. سفر هفته گذشته وانگ یی، وزیر امور خارجه چین به هند و گفتگو با همتایان هندی خود از طریق چارچوب نمایندگان ویژه که در ماه دسامبر احیا شده بود، نشان دهنده اشتیاق مجدد برای حل مسئله مرزی است. هر دو طرف به ویژه در مورد نیاز به «چارچوبی منصفانه، معقول و قابل قبول برای حل مسئله مرزی» توافق نمودند و به توافق دوجانبه سال 2005 که نقطه اوج قبلی در این مورد بود هم اشاره شد.

این روند با ابتکارات مردم محور مانند کاهش محدودیت های صدور ویزا و اعلامیه اخیر در مورد برقراری مجدد پروازهای مستقیم بین دو کشور همراه شده است.

زیربنای این نزدیکی، روابط در حال دشوارتر شدن هر دو کشور با ایالات متحده است. روابط هر دو کشور با واشنگتن حتی قبل از آغاز دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ، در وضعیت متزلزلی قرار داشت. در حالی که دولت دوم ترامپ در حال حاضر با به تعویق انداختن تعرفه ها و کاهش کنترل صادرات نیمه هادی ها، رویکرد آشتی جویانه تری را در قبال چین اتخاذ کرده است، این امر درک پکن از واشنگتن را به عنوان یک شریک غیرقابل اعتماد و بی ثبات تغییر نداده است.

گرچه، در قبل کمترتوجه میشد، روابط بین هند و ایالات متحده نیز دستخوش وخامت مشابهی است. علیرغم اجماع قوی دو حزبی در واشنگتن در مورد تعامل با هند در سه دهه گذشته، روابط هند و ایالات متحده حتی قبل از رکود اخیر در دولت ترامپ، به طور فزاینده ای تیره شده بود. ادعاهایی مبنی بر اینکه غرب به دنبال پایین نگه داشتن هند است، در میان انتقادات غرب از اعتبار دموکراتیک هند در آستانه انتخابات پارلمانی سال گذشته و همچنین نگرانی های حقوق بشری ناشی از «ایدئولوژی هندوتوا» حزب حاکم بهاراتیا جاناتا و اتهامات سرمایه داری رفاقتی در گفتمان سیاسی هند شتاب گرفته است.

این امر با اصطکاک های ژئوپلیتیکی ناشی ازاتهامات همدستی هند در توطئه های ترور در کانادا و ایالات متحده در ۲۰۲۳ و همچنین بررسی دقیق روابط هند و روسیه و خرید فزاینده نفت خام روسیه پس از تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین در ۲۰۲۲ تکمیل شد.

در کشورهایی که احساسات ضد استعماری به خوبی ریشه دوانده است، افکار عمومی نسبت به هر نشانه ای که حاکمیت یا موقعیت هر دو کشور به چالش کشیده می شود، بسیار حساس است. به همین دلیل، آخرین اقدامات دولت ترامپ برای نزدیک شدن به اسلام آباد به زودی پس از درگیری بین هند و پاکستان - و اشاره به هند به عنوان یک «اقتصاد مرده» در حالی که تعرفه های ۵۰ درصدی بر آن اعمال می کند - آخرین میخ بر تابوت روابط دوجانبه بوده است.

این خسارت با توجه به پیوندهای قوی بین دو کشور - از ۵ میلیون مهاجر هندی و بیش از ۳۰۰،۰۰۰ دانشجوی هندی در ایالات متحده گرفته تا همکاری فناوری و همکاری دفاعی، جبران ناپذیر نیست. اما این باور دیرینه که هند و ایالات متحده یک مشارکت ویژه یا ممتاز را حفظ می کنند، از بین رفته است.

یکی ازمحرک های نزدیکی چین و هند، اقتصاد است: هند میداند که بدون قطعات و مواد خام تهیه شده از چین، نمی تواند جاه طلبی خود را برای ظهور به عنوان یک مرکز تولید جهانی محقق کند. وابستگی هند به چین به عنوان یک شریک تجاری کلیدی، همراه با چالش های پیش روی ساختاری اقتصاد، روایت هند را به عنوان ذینفع فشار در غرب برای ریسک زدایی یا تنوع بخشیدن به زنجیره های تامین به دور از چین تضعیف می کند. سهم هند در تولید جهانی کمتر ازدرصد 10 کشورچین است و علیرغم تلاش های دولت مودی برای معرفی هند به عنوان یک مقصد سرمایه گذاری جذاب تر، رشد صنایع تولیدی به عنوان سهمی از تولید ناخالص داخلی متوقف است.

تلاش برای کاهش تنش های دوجانبه، فضای برای هر دو کشور باز کرده است تا فرصت های جدیدی برای همکاری، از جمله مشارکت اقتصادی مجدد را کشف کنند. شرکت های چینی و هندی در حال بررسی فرصت های سرمایه گذاری مشترک در چندین زمینه از جمله فناوری های حیاتی و نوظهور هستند.

در حالی که جهان با کاهش قدرت ایالات متحده و تغییر به سمت چند قطبی دست و پنجه نرم می کند، و همزمان چین و هند هر دو به ظهور خود به عنوان قدرت های جهانی ادامه می دهند، و همگرایی منافع چین و هند ادامه خواهد یافت.

این تحولات، حداقل، باید به واشنگتن کمک کند تا انتظارات واقع بینانه تری از توان هند در چارچوب رقابت استراتژیک ایالات متحده با چین، پیدا کند. حداکثر، این نشان می دهد که اعتقاد دیرینه ای که، رل هند به عنوان یک «عامل موازنه ای» در برابر چین بود، به طور فزاینده ای در نظم بین المللی چند قطبی در حال ظهور کنونی ، تغییر کرده است. این تحول تهدیدی جدی برای تضعیف یکی ازدلایل استراتژیک کلیدی که پایه اساسی روابط هند و ایالات متحده را در سه دهه گذشته تشکیل داده بود، میباشد.

نویسندگان:

چیتیگ باجپایی پژوهشگر ارشد آسیای جنوبی در چاتم هاوس است.

یو جی پژوهشگر ارشد چین در چاتم هاوس است.

https://foreignpolicy.com/2025/08/27/sco-summit-china-india-relationship



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy