حجاب اختیاری در پایتخت؟ وضعیت مشهد، اصفهان، یزد و قم چگونه است؟
روایت شهروندان از تفاوت اجرای حجاب اجباری در شهرهای ایران
رقیه رضایی - ایران وایر
در اغلب ویدیوهایی که از تهران، بهخصوص محلههای شمال شهر منتشر میشود، زنان و دختران جوان و نوجوانان حجاب ندارند. چهره شهر بهگونهای است که برای ایرانیان دور از وطن مانده، عجیب مینماید. روی دیگر قضیه اما، تصاویر تاییدنشدهای است که کاربران در شبکههای اجتماعی از حضور دوباره گشت ارشاد منتشر کردهاند. روایتهایی توسط کاربران منتشر میشود که نشان از برخوردها با زنانیکه تن به حجاب اجباری نمیدهند، دارد؛ دستکم در دو استان خراسان رضوی و اصفهان. خبرنامه «امیرکبیر» نیز تصاویری از پیامک حجاب دانشگاه یزد برای برخی دختران دانشجو را منتشر کرده که بر اساس آن، این دختران، «بهدلیل عدم رعایت قوانین پوشش»، احضار شدهاند.
آیا سختگیری نسبت به قانون حجاب اجباری فقط در پایتخت کم شده است و زنان و دختران با پوشش اختیاری سوار بر موتور سیکلت چهره شهر را تغییر دادهاند؟ وضعیت در شهرهای دیگر چگونه است؟ در شهرهای سنتی و مذهبی مثل مشهد، اصفهان ، قم و یزد چه میگذرد؟
***
حجاب اجباری یا اختیاری؛ در خیابانهای ایران چه خبر است؟
با اینکه قانون عفاف و حجاب بنا به صلاحدید شورای عالی امنیت ملی ابلاغ نشده، ولی قوانین در ایران میگویند که حجاب اجباری است. مهرماه ۱۴۰۳ بود که شورای نگهبان بعد از چند بار ایراد به مصوبه مجلس، تایید مصوبه عفاف و حجاب را اعلام کرد. همانزمان «مسعود پزشکیان» که تازه رییسجمهور شده بود، این قانون را غیرقابل اجرا خواند و پس از اخذ مصوبه شورای عالی امنیت ملی، مانع از ابلاغ این قانون شد.
روایتها از داخل ایران، نشان از کمتر شدن غیررسمی فشارها بر زنان و دخترانی که از حجاب اجباری سرباز میزنند، دارد؛ موضوعی که هم در ویدیوها و تصاویر منتشر شده در شبکههای اجتماعی قابل رویت است و هم در روایتهایی که مخاطبان ایرانوایر در اختیار ما قرار دادهاند.
«شیلا»، زن جوانی ساکن شمال شرق تهران است. او به ایرانوایر میگوید که لباسهای این روزهای زنان و دختران ایرانی، با لباس زنان در کشورهای آزاد تفاوت چندانی ندارد: «تو این مدت به هر محلهای که میرفتم، خانمها لباسهایی تنشان بود عجیب! کدام ایران؟! کدام اسلام؟! کدام گشت ارشاد؟! شال که هیچ، لباسهایشان با اروپا یکیاست خدا شاهده. منطقه بالاشهر پایینشهر هم ندارد.»
شهروند دیگری از شمالغرب تهران که میگوید چند بار خودرویش بابت عدم رعایت حجاب اجباری «اخطاریه» گرفته بوده ولی آنها هم «پاک» شدند: «دیگر اساماس حجاب نمیآید. اخطارهای قبلی هم پاک شده و لازم نیست ماشین را در پارکینگ بخوابانیم.»
با این حال برخی شهروندان ساکن تهران میگویند که بدون رعایت حجاب اجباری نمیتوانند کارهای اداری را انجام دهند. راضیه میگوید: «کارهای اداری را که انجام نمیدهند حتما تذکر میدهند که حجاب کنیم حتی برخی بیمارستانهای دولتی و وابسته به سپاه مثل بقیهالله هنوز هم باید چادر سر کنی تا بتوانی وارد شوی.»
نسرین ستوده، حقوقدان و فعال سرشناس حقوقبشر هم یکی از افرادی است که به خاطر تن ندادن به حجاب اجباری ماههاست نتوانسته با همسرش «رضا خندان» که در زندان اوین محبوس است، ملاقات کند.
با اینحال، یک شهروند ساکن رشت میگوید که حجاب حداقل در خیابانها و جاهای غیررسمی و غیردولتی آزاد شده، فقط «رویشان نمیشود بگویند.»
خراسان رضوی و اصفهان دو استان مذهبی که بهطور سنتی امام جمعههای مرکز استان، فضای فرهنگی و اجتماعی شهرهایش را کنترل میکنند، نه دولت، متفاوت از سایر شهرهای بزرگ ایران است. یک زن جوان که ساکن یکی از شهرهای خراسان رضوی است و بهدلایل امنیتی نام شهر محل اقامت او نزد ما محفوظ است، به ایرانوایر میگوید که ماموران «آمر به معروف»، بارها با حضور در محل کارش، او را تهدید کردهاند و آخر سر هم صاحبکارش را به اداره اماکن احضار کردهاند: «مشخص شد که این مامورها حضورا رفتهاند پیش امام جمعه و امام جمعه شخصا به اماکن پیام داده و آنها هم صاحبکارم را احضار کردهاند.»
زن دیگری ساکن اصفهان که خود بیستم مهرماه، ون گشت ارشاد را در حوالی ایستگاه متروی «سیوسه پل» دیده، میگوید: «وضعیت اصفهان با همهجای ایران فرق میکند. اسیدپاشیهای دهه ۹۰ را که همه یادشان است. اینجا پزشکیان کارهای نیست. طباطبایینژاد همهکاره است.»
اشاره او به «یوسف طباطبایینژاد»، امام جمعه موقت اصفهان و نماینده علی خامنهای در این استان است. نام او پیش از این بارها در خلال گفتههای نفرت پراکنانهاش جنجال آفریده است. مواضع او پیشتر درباره حجاب در جریان اسیدپاشیهای اصفهان نیز موجب شده بود، بسیاری او و نیروهای تندروی نزدیک به او را پشت پرده این حملات علیه زنان اصفهانی بدانند. اسیدپاشیهای اصفهان، مجموعهای از حملات زنجیرهای اسیدپاشی به سروصورت زنانی بود که بهنظر میرسید از نظر افراد حملهکننده، حجاب مناسب نداشتهاند. این حملات در مهر۱۳۹۳ رخ داد و دستکم چهار زن جوان در اصفهان مورد حمله اسیدپاشها قرار گرفتند.
بسیاری، همان زمان، سخنان امام جمعه اصفهان، یوسف طباطبایینژاد مبنیبر اینکه «مساله حجاب دیگر از حد تذکر گذشته است و برای مقابله با بدحجابی باید چوب تَر را بالا برد و از نیروی قهریه استفاده کرد» را، چراغ سبز حکومت برای خشونت علیه زنان و اسیدپاشی به آنها دانسته بودند.
آیا نداشتن حجاب آزاد شده است؟
یک جامعهشناس ساکن ایران و از مخالفان حجاب اجباری به ایرانوایر میگوید که حجاب در ایران همچنان اجباری است ولی حکومت ناچار شده بهدلیل «مصلحت» عرصه را باز کند. او به جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان در آمریکا و جنبشهای مدنی و برابریطلبانه اقلیتهای جنسی و جنسیتی در دنیا بهعنوان نمونههایی که مقاومت شهروندان در نهایت منجر به باز شدن عرصه و تغییر قانون شده، اشاره کرده و میگوید: «رزا پارکس در مقابل تفکیک و تبعیض نژادی ایستاد و بعد از آن جامعه آمریکا بارها تا پیش از اینکه جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان بهثمر بنشیند، شاهد این مقاومتها و نافرمانیهای مدنی بود. فضا بعد از مدتی به تصلب قبل نبود، اما تا تغییر قانون راه درازی در پیش بود.»
اشاره او به نافرمانی مدنی رزا پارکس، کارگر سیاهپوست یک خیاطی در ایالت آلابامای آمریکا است که در آخرینماه سال ۱۹۵۵، از دادن صندلیاش در اتوبوس به یک مرد سفیدپوست خودداری کرد و به همین دلیل بازداشت و جریمه شد. خانم پارکس بعدا به یکی از اسطورههای جنبش حقوق مدنی سیاهان آمریکا تبدیل شد.
این جامعهشناس با تاکید بر اینکه البته در جمهوری اسلامی مشخص نیست که قوانین تغییر میکند یا نه، میگوید: «این بسته به عوامل بسیاری است. سابقه جمهوری اسلامی نشان داده که در مورد مساله حجاب کوتاه نمیآید و اینکه شاهد عدم ابلاغ قانون عفاف و حجاب هستیم، به این دلیل است که شرایط حکومت در همپیچیده است و بخشی از حکومت با چراغ سبز رهبر، این اجازه را یافته که فضا را کمی باز کند.»
به گفته این جامعهشناس، با اینحال، اشکالی از تحمیل حجاب اجباری هنوز در برخی مناطق، از جمله در شهرهای محافظهکارتر اجرا میشود و همین نشان میدهد که «یک اراده واحد و متحد برای لغو تبعیض حجاب اجباری وجود ندارد»: «اگر قرار بود حجاب اختیاری شود، اول از همه، ادارهها، مدارس، دانشگاهها و خوابگاهها باید سختگیریها را بر میداشتند. هنوز پلمب کافهها و رستورانها بهدلیل عدم رعایت حجاب در خود تهران هم ادامه دارد، بنابراین، فقط برای حفظ ظاهر، ممکن است سختگیریها در سطح شهرها کمتر شده باشد، ولی حجاب اجباری ادامه دارد.»
اشاره او به پلمب کافهها و مراکز کسب در تهران و شهرستانهاست. برای مثال، اواخر شهریورماه، کافه «بارون» در خیابان استخر تهران بهدلیل آنچه از سوی اماکن «سرو و نگهداری مشروبات الکلی و عدم رعایت حجاب»، عنوان شده بود، پلمب شد. تقریبا همان زمان، یک واحد تجاری نیز در بازار تهران، به دلیل برگزاری «فشن شو» تعطیل شد.
او در پایان با تاکید بر اینکه عامل دیگر برای تغییر قانون، پافشاری شهروندان بر حق انتخاب پوشششان است، میگوید: «ما در روزهای خیلی سخت هم همچنان زنان و دخترانی را داشتیم که تن به حجاب اجباری ندادند. در روزهایی که حجاببانها در شهر میگشتند و فشار برای تحمیل حجاب بیشتر از همیشه بود. بنابراین، در عین اینکه این باز شدن فضا مصلحت است، نتیجه مقاومت مردم هم هست. نتیجه خونهایی که در زن زندگی آزادی ریخته شد هم، هست. بههر حال، حق گرفتنی است، نه دادنی!»

"مدیریت کوتولهها، بحران بزرگ کشور"