 مسعود نقره کار
مسعود نقره کار
طیبِ حاج رضائی از مشهورترین جاهل های ایران و از اداره کنندگان و"درباغی" بگیرهایِ بزرگترین بازار میوه و تره بار تهران در میدان امین السلطان بود. طیب حاج رضائی خودرا "عاشق امام حسین و اهل بیت" معرفی می کرد، هیئتی بود و بزرگترین دسته عزاداری در ایران را روزهای تاسوعا وعاشورا راه می انداخت و به هزاران نفر" خرج می داد".
طیب حاج رضائی از طرفداران محمد رضا شاه و نزدیک به دربار بود. طیب به پاس خدماتش در وقایع 28 مرداد سال 1332 از سوی در بار " نشان افتخارشماره 2 رستاخیز"، تشویق نامه ها و هدیه ها دریافت کرد. او را هم " تاجبخش" خواندند. وی بارها همراه با جاهل ها ولات های معروف با محمد رضا شاه دیدار داشت. طیب را به خاطر واردکردنِ موز،"سلطان موز" ایران نیز لقب دادند. وی برای نشان دادن علاقه اش به رژیم پهلوی تصاویر رضا شاه و تاج سلطنتی را به گونه ای چشمگیر بر بدنش خالکوبی کرده بود، و تا پایان عمر به این خالکوبی ها می بالید و می نازید.
از دیگر مواردی که طیب حاج رضائی، به قول خودش برای محمد رضا شاه و خانواده اش سنگ تمام گذاشت تا عشق و ارادتش را به این خاندان نشان دهد، برگزاریِ مراسم و جشن پُر شکوه ِ تولد رضا پهلوی در نهم آبان سال 1339 در" بنگاه حمایت مادران و کودکان" (زایشکاه فرح) در میدان مولوی بود.

طیب حاج رضائی به یاری سایر جاهل ها و لات های تهران، محله باغ فردوس و چهارراه مولوی و خیابان های اطراف آن را " شاهانه" چراغانی کرد، طاق نصرت ها زد، مسیرِ ورود و خروج شاه و فرح را گلباران کرد، فرش های گرانقیمت پهن کرد، و عده ای را مامور کرد که به هنگامِ خروج فرح پهلوی از زایشگاه، در میان شادی و هلهله مردم بر سر نوزاد و فرح پهلوی و محمد رضا شاه تا مسافتی طولانی پول و گل بریزند، و خلاصه چنان بساط شادی و سروری راه انداخت که محمد رضا شاه ضمن قدردانی به او هدایای بسیار ازجمله یک تپانچه هدیه داد، و به طور سمبلیک شهردار شهر تهران نیز کلید شهر را به "جناب طیب حاج رضائی" اهدا کرد.
هنوز یکسال ازاین رویداد نگذشته بود که درگیری های درون گروهیِ"جاهل ها و لات ها" ( لومپن ها)، که گفته می شد بیش از هرچیز حول و حوشِ مسائل مالی، سهم خواهی و نزدیکی به قدرت سیاسی ومذهبی بود، شدت گرفت و این مجموعه را به دو دسته تقسیم کرد. گروهی به سردستگی شعبان جعفری به دربار نزدیک تر شدند و گروه دیگر از جمله طیب حاج رضائی از دربار فاصله گرفتند.
در شورش 15 خرداد سال 1342 طیب حاج رضائی از آیت الله خمینی حمایت کرد. طیب حاج رضائی و حاج اسماعیل رضائی (از یارانِ طیب) به دلیلِ حمایت از خمینی و شرکت در این شورش محکوم به اعدام و در تاریخ 11 آبانماه 1342 تیرباران شدند. عامل اصلی و رهبرشورش، یعنی خمینی به خارج کشور فرستاده شد!

















