يكشنبه 6 دي 1383

طبس یا بم، شعري از ویدا فرهودی

فرو می ریزد ش بر سر، هر آنچه مانده بود آباد
دلش از درد می جوشد، زمین، درمانده از بیداد

تلی از مرگ می بالد، کسی آهسته می نالد
و می بلعد صدا یش را، به نعره، دیوی از بیداد

مکرر می شود ماتم، زمانی در طبس یا بم
چه فرقی می کند؟ این غم، چگونه می رود از یاد؟

هماره قصه یکسان است هجوم مرگ بر کرمان
همان تکرارگیلان است، که شهر مردگان را زاد

وپژواکی است دردآلود، از آیینی گنه اندود
که دزدیده است ایمان را به نام میهنی آزاد

****
صدای ضجه ی مادر، در عمق رنج می میرد
پدر در بهت می ماند، اگر چه غرقه در فریاد

نگاه مات کودک در میان اشک می لرزد
و در گوشش نمی پیچد صدایی جز غریو باد

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

چه شد آن خانه ی خشتی،رطب بر سفره بود و نان
و بوی فقر زیبا بود، چو مادر لقمه ای می داد!

چه سرمایی است در جانش، کجا آید به درمانش
سیه منوال تزویر و سیاهی لشگر امداد؟

****

هزاران نخل مردند و دو چندان گور روییدند
قنات ازآب خالی شد و هستی زیرپا افتاد

نمایان تا که شد زشتی، ورای خانه ی خشتی
فرو بلعید شهری را، زمین درمانده از بیداد

ویدا فرهودی
١١ دی ماه ١٣٨٢

دنبالک:
http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/16086

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'طبس یا بم، شعري از ویدا فرهودی' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016