پنجشنبه 17 دي 1383

چهار کتاب تازه از انتشارات باران - سوئد

انتشارات باران چهار کتاب تازه را روانه بازار کرده است: "زنان ایران؛ چراغی در دست، چراغی در راه"، گفت­و­گو­هاي عفت ماهباز با زنان نامدار، "در سوک آبی­ی آب­ها"، مجموعه­ای از نقد آثار ادبي و سياسي چاپ دوم نوشته بهروز شيدا، "یک معشوق مرده" و "آن زن، آن اتاق كوچك و عشق" دو مجموعه داستان از يلدا معيري و عزت­السادات گوشه­گير. با اين کتاب ها آشنا شويم

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


زنان ایران؛ چراغی در دست، چراغی در راه
گفت­و­گو­گر: عفت ماهباز
ناشر: نشر باران، سوئد
چاپ اول: 2005
قیمت معادل 12 یورو

www.baran.st
info@baran.st

مجموعه گفت و گوی «زنان ایران؛ چراغی در دست، چراغی در راه» منتشر شد.

در این کتاب گفت­و­گو­هایی از 21 تن از زنان نامدار و فعال جنبش زنان ایران توسط عفت ماهباز ارائه شده است. پرسش محوری این گفت­و­گوها چگونگی شکل­گیری و روند جنبش زنان در ایران و مشکلات فرا روی آن است.

کتاب با گفت­وگوی زنده یاد پروانه اسکندری آغاز شده است. او در این گفت و گو تاکید کرده است که: «نخستین واکنش نسبت به مسئله حصر آزادی­های زنان از سوی ما، حزب ملت ایران انجام شد. من مقاله­ای نوشته­ام بنام انقلاب را داغ ارتجاع نزنید. این مقاله باعث شد کار معلمی را که عاشقانه دوست داشتم از دست بدهم. ما واکنش نشان دادیم ولی کل جماعت سیاسی آنقدر سرگرم مسائل دیگر بودند که خطر را به معنای واقعی لمس نکردند».

شیرین عبادی حقوق­دان و برنده جایزه صلح نوبل در سال 2003 نیز در پاره­ای از گفته­های خود در باره فمنیسم اسلامی مطرح کرده است که « به چيزى به نام فمينيسم اسلامى شخصا اعتقاد ندارم. زيرا اگر منظور از فمينيسم اسلامى اين است كه چون زن‏هاى ما مسلمان هستند يك نوع خاصى از فمينيسم و برابرى براى خود مى‏شناسند كه اين هدفى است بيهوده، اين حرفى است نابجا. زيرا كه فردا هم كه زنان بودايى مى‏گويند كه چون ما بودايى هستيم ما فمينيسيم بودايى داريم ما جور ديگرى مى‏خواهيم زندگى كنيم يعنى چه؟ يعنى ما نسبيت‏هاى فرهنگى را در مفاهيم بين‏المللى وارد كرديم كه مى‏دانيم تا كجا مى‏تواند برود و خطرناك باشد.»

در این کتاب 4 گفت­وگوی با مهرانگیز کار، حقوق­دان و پژوهشگر مسائل زنان ارائه شده است او در این گفت و گو بر این عقیده است که «به علت بحران­های سیاسی که در این سال­ها وجود داشته زنان ایرانی بطور کلی امیدشان را از سازمان­های سیاسی به مفهوم خاص کلمه از دست داده­اند که بتوانند در باره حق.ق آنها کار بکنند. یعنی دیگر حاضر نمی­شوند زیر پرچم­های سیاسی قرار بگیرند».

نیره توحیدی پژوهشگر نیز تاکید کرده است که «باید مواظب باشیم تا از دین ستیزی بی­حاصل و متداول در بین خیلی از فمینیست­ها بخصوص در خارج از کشور، به تفریط شیفتگی و جذب و مستحیل شدن در گفتمان دینی نیافتیم».

شهرنوش پارسی­پور نویسنده معاصر و مشهور ایران نیز در پی تحلیلی در باره جایگاه زن در ایران گفته است «يكى از كارهايى كه در دوره‌ي پهلوى انجام گرفته، كشف حجاب رضاشاه در هفده دى 1314 است و من فكر مى‏كنم اين انقلاب بزرگى در زندگى زن ايرانى بود. زن ايرانى حتى در دوره ساسانيان و قبل از آن نيز در حجاب بوده است. اين واقعيت را شما در حجارى‏هاى دوره ساسانيان كه هيچ نقشى از زن وجود نداشته، مى‏بينيد. زن موجودى حذف شده بود. اين رضاشاه است كه اين حجاب لعنتى، اين پوشش احمقانه و كثيف را از سر زنان بر مى‏دارد و راه دانشگاه و ادارات را براى زنان باز مى‏كند و بيشتر از اين هم نمى‏توانست انجام دهد.»

منیره برادران که سال­ها عمر خویش را در زندان­های اسلامی سپری کرده است و در پی انتشار کتاب حقیقت ساده برنده جایزه کارل فون اوسیتسکی در آلمان شد گفته است «گذشته ما همیشه وجود دارد و زخم­های ما شاید هیچ وقت فراموش نشود، اما مهم این است که این زخم­ها دیگر تکرار نشود».

شهلا شرکت مدیر مسئول و صاحب امتیاز مجله زنان تاکید کرده است که «در مورد فمينيسم اسلامى خيلى نبايد عجله كنيم براى اين‏كه برچسب درست كنيم؛ كه حالا آيا امكان اين است كه بخواهيم فمينيسم در ايران را با اسلام آشتى بدهيم يا نه؟ از كدام فمينيسم حرف مى‏زنيم؟ از كدام اسلام و تفسير از اسلام حرف مى‏زنيم؟ اين‏ها همه مهم است. من ادعا نمى‏كنم كه اصلا فمينيست اسلامى هستم. هنوز راجع به اين قضيه بايد فكر بشود و حرف زده بشود ولى مى‏توانم به‏طور جداگانه در مورد هركدام از اين­ها بحث بكنم كه فمينيسمى كه زن غربى تجربه‏اش كرده و در واقع پروسه‏اش را طى كرده الزاما نمى‏تواند به‏عنوان نسخه‏اى براى زنان ايران و يا در جاى ديگر دنيا پيچيده شود.»

جمیله کدیور نماینده سابق مجلس نیز در پاسخ به اینکه آیا حجاب باید اجباری باشد گفته است «بالاخره حجاب يك اصل اسلامى است و كشور ما هم به‏عنوان يك كشور دينى و مردم ما به‏عنوان يك مردم مسلمان اين اصل را پذيرفته‏اند. طبيعى است كه يك اقليتى هم ممكن است نسبت به اين اصل پوشش مسئله داشته باشند و معترض باشند منتها خوب به ‏دليل اين‏كه اكثريت كشور مسلمان هستند و بالاخره قانون اساسى هم قانون اساسى اسلامى هست طبيعى است كه اصول اسلامى هم در كشور حاكم باشد.»

مهشید امیرشاهی داستان­نویس نامدار ایرانی مقیم فرانسه نیز در پاره­ای از پاسخ­های خود گفته است «من‌ در قاب‌ نمی‌گنجم. در قفس‌ هم‌ نمی‌گنجم. اين‌ «ايسم‌»ها برای‌ من‌ قاب‌ و قفس‌ است. من‌ خودم‌ را در چارچوبی‌ که‌ اسم‌ فمينيسم‌ دارد نمی‌بينم‌ با اينکه‌ تا بن‌ استخوان‌ به‌ زنان‌ فکر می‌کنم. با تمام‌ احساسم‌ به‌ ديگر زنان‌ نزديکم‌، زيباترين‌ و دقيق‌ترين‌ تصويرهايم‌ در کتابهايم‌ از زنان‌ است. دليلش‌ هم‌ روشن‌ است‌، چون‌ من‌ زن‌ را می‌شناسم‌، حسش‌ می‌کنم‌، ضعف­هايش‌ را، قدرت­هايش‌ را ،زشتي­هايش‌ را و زيبايي­هايش‌ را می‌بينم‌، لمس‌ می‌کنم‌. ولی‌ من‌ دلم‌ نمی‌خواهد زن‌ را بهتر از آنچه‌ که‌ هست‌ و يا هوشمندتر از آنچه‌ که‌ هست‌ عرضه‌ کنم.»

شهرزاد مجاب استاد داشنگاه تورنتو بر این باور است که «من معتقدم و عميقا هم معتقد هستم كه احزاب چپ بسيار مردسالار هستند و نه تنها چپ ايران و نه تنها دوران معاصر، بلكه اساسا همين­گونه بوده است و احزاب چپ ديگر كشورها هم همينطور. همه همين مسئله را دارند يعنى عدم درك صحيح از فمينيسم را دارند. من فكر می‌كنم كه مردسالارى فقط يك طرز فكر نيست، يك نظام است، يك سيستم است، كه در تمام ارگان زندگى از فكرى، سياسى، ايدئولوژى و از نظر فرهنگى تمام روابط خانوادگى و روابط عمومى چه در خارج، در خانه و چه در محيط جامعه اينها رسوخ دارد، و ريشه عميقى دارد. بنابراين من هيچ توهمى ندارم كه احزاب چپ عليرغم اينكه معتقدم عدالت خواه ترين نيروى جامعه هستند اما در مورد مسئله زنان بسيار كوتاهى كرده اند و عميقا ضدفمينيست و مردسالار باقى ماندند و ماندند.»

نیره توکلی پژوهشگر و استاد دانشگاه گفته است «در ايران در سطح خانواده، وقتى كه نگاه مىكنيم از تعداد زنان تحصيل كرده از تهران، دخترانى كه به دانشگاه مىروند، از تعداد دخترانى كه در اجتماع ديده مىشوند، دخترانى كه در رشته­هاى مختلف هنرى فعاليت مىكنند، زنانى كه در مطبوعات فعاليت مىكنند مىتوانيم بفهميم كه اين­ها در واقع در سطح خانواده لااقل در سطح متوسط شهرى ايران چندان با مشكل مواجه نيستند. بنابراين ما با كشور مثلا افغانستان يا كشورهاى همسايه عربستان، عراق و مصر فرق داريم. يعنى زنان در حوزه خصوصى و در سطح فرهنگ خانواده آزادىهاى بسيار بيشترى دارند و تفاهم در سطح خانواده خيلى بالاتر است. در حوزه عمومى از طريق نهادهاى قانون و اجتماعى محدوديت­هايى براى زنان وجود داشته كه زنان از طريق همان فرهنگى كه در سطح خانواده داشته، محدوديت­هاى اين حوزه را تا حدود زيادى خنثى مىكنند.»

شهلا اعزازی استاد جامعه­شناسی در ایران کفته است «در حال حاضر از كارهايى كه در ايران در زمينه پيشگيرى خشونت انجام مىگيرد نمىتوانم رضايت داشته باشم، براى اين­كه بسيار كم هستند.كارهايى كه مىشود و زنانى كه مورد خشونت قرار مىگيرند زيادند منتها شروع، خود قدم خوبى است. البته قبل از اينكه شروع به­كار بكنند بايد مشخص‌ شود كه صدمات ناشى از خشونت چيست؟ تا ندانند كه خشونت خانوادگى چه معضلات عظيمى را بوجود مىآورد تمام اقدامات پيشگيرى روى سطح باقى مىماند.»

نوشین احمدی خراسانی داستان­نویس، روزنامه­نگار، پژوهشگر و فعال جنبش مستقل زنان در گفت­وگویی مفصل مطرح کرده است که «نظام‌ حقوقى‌ ما نظامى‌ است‌ به‌شدت‌ قيم‌سالار. مرد در اين‌ نظام‌ همه‌کاره‌ و قيم‌ زن‌ است‌. نمود اين‌ قيموميت‌ در جاى‌ جاى‌ قانون‌ وجود دارد. اما وضعيت‌ اجتماعى‌ زنان‌ يا بهتر بگويم‌ روند حرکت‌ اجتماعى‌ زنان‌ در ايران‌ امروز با اين‌ قوانين‌ به‌شدت‌ در تضاد قرار گرفته‌ است‌. تعداد زنان‌ تحصيلکرده‌ به‌شدت‌ رو به‌ افزايش‌ است‌. در زمينه‌هاى‌ ادبى‌ و هنرى‌ زنان‌ بسيارى‌ فعاليت‌ مى‌کنند، تعداد پرشمار دختران‌ جوان‌ روزنامه‌نگار در روزنامه‌ها مطلب‌ مى‌نويسند، زنان‌ بسيارى‌ به‌کار نقاشى‌ و هنرهاى‌ تجسمى‌ مشغول‌ هستند، تئاتر اجرا مى‌کنند، مى‌نوازند و حتا در خفا مى‌خوانند و ياد قمر را زنده‌ مى‌کنند و در واقع‌ نقش‌ خود را بر تاريک‌ اين‌ هستى‌ مى‌گذارند و گاهى‌ بهتر از همتايان‌ مردشان‌. اما از سويى‌ در جامعه‌ با هزار گير و بند مواجه‌ هستند.»

در کتاب زنان ایران؛ چراغی در دست، چراغی در راه گفت­وگوهایی از:

پروانه اسکندری (فروهر)
شیرین عبادی، شش گفت­وگو
مهرانگیز کار، چهار گفت­وگو
نیره توحیدی
شهرنوش پارسی­پور
سیمین بهبهانی، سه گفت­وگو
منیره برادران
ژانت آفاری
فردوس(فاطمه تاجدینی)
حمیلا نیسگیللی
شهلا لاهیجی، دو گفت­وگو
شهلا شرکت
جمیله کدیور
گلناز امین
شهین نوایی
مهشید امیرشاهی
شهره آغداشلو
شهرزاد مجاب
نیره توکلی
شهلا اعزازی
نوشین احمدی خراسان

قابل ذکر است که برخی از این گفت­وگوها پیشتر در تارنماهای: گویا نیوز، ایران امروز، اخبار روز و عصر نو بچاپ رسیده است.
-------------------

در سوک آبی­ی آب­ها
بهروز شیدا
نشر باران – سوئد
چاپ دوم دسامبر 2004
طرح جلد: شبنم فرایی
شابک: 0-33-88297-91

ifo@baran.st
www.baran.st

بهروز شیدا در یادداشتی بر چاپ دوم در سوک آبی­ی آب­ها چنین می­نویسد: "در این چاپ همه­ی جستارها بازتایپ شده­اند، نقل قول­ها تصحیح شده­اند، نثر بازبینی شده است، در تعدادی از جستارها جرح و تعدیل صورت گرفته است، اصطلاحات "فنی" تدقیق شده­اند، پانوشت­ها یک­دست شده­اند، در پاره­ای از موارد به منابع جدید رجوع شده است، غلط­های تایپی تصحیح شده­اند و زیرعنوان مقاله­ها، گاه، تغییر کرده‌اند."

در سوک آبی­ی آب­ها، مجموعه­ای است از شانزده جستار: آینه­ی نمونه­های ماندگار (نگاهی به نمونه­های اسطوره­ای در کلیدرِ محمود دولت­آبادی، رازهای سرزمین منِ رضا براهنی، شب هولِ هرمز شهدادی)، در سوک آبی­ی آب­ها (نقدی تحلیلی بر هشتمین روز زمینِِ شهریار مندنی­پور)، تیغ ضحاک در آینه­های مکرر (طرحی از نگاه به سه چهره­ی شاهنامه­ی فردوسی)، غلت شتابان هستی بر دایره­ی زمان (نکته­هایی در مورد زمان و زبان در اسرار مرگ میرزا ابوالحسن­خان حکیمِ امیرحسن چهلتن)، فضاها و نماد­ها (نگاهی به داستان­های غلامحسین ساعدی)، شبنم و شیر در پستان­های نیلوفر (حاشیه­ای بر زنان بدون مردانِِ شهرنوش پارسی­پور)، در ملتقای معصومیت و قدرت (نکته­هایی در مورد برادرم جادوگر بودِ اکبر سردوزآمی)، در تمنای زمان اسطوره­ای (نکته­هایی در مورد آن انسان دیگر در هفت رمانِ اسماعیل فصیح)، فصای هولناک حکایت­ها (نگاهی ادبی به خاطرات سیاسی ایرج اسکندری و خاطرات نورالدین کیانوری)، تاریخ از منظر اسطوره­ها (حاشیه­ای بر خسرو خوبانِ رضا دانشور)، از آرمان­ها و تئوری­ها (سیمای دو زن و ضحاک ماردوشِ سعیدی سیرجانی در یک نگاه)، صورت­های سئوال (تورقی در چهار مجموعه شعر تبعید)، این گردونه‌دار پیر (نکته­هایی در مورد سوو­شونِ سیمین دانشور)، جست­و­جوی عبثِ آینه­ی پیوند (یادداشتی بر جهان متونِ صادق هدایت)، خواب­گرد مغلوب یا حدیث بر تخت نشستن آن خیال که با اسب انتظار آمد (گذری از جهان داستان­های هوشنگ گلشیری)، وقتی قدرت می­میرد (نگاهی به عناصر خیر و شر در داش­آکلِ صادق هدایت).

کشف نکته­های پنهان در یک اثر، زبان شاعرانه، خوانشی ویژه از تئوری­های به کار گرفته شده و تنوع روی­کرد به آثار گوناگون ار ویژه­گی­های در سوک آبی­ی آب­ها است. بهروز شیدا تئوری­های ادبی، تئوری­های روان­کاوی، تعاریفی از اسطوره، حماسه، عرفان، تعاریفی از آیین­های کهن، تعاریفی از انواع ادبی و تعاریفی از تاریخ و اندیشه­های سیاسی را به کار می­گیرد تا آثار ادبی را بخواند. بهروز شیدا در گوشه­ای از جستار فضاها و نمادها چنین می­نویسد: "تاریخ صحنه­ی دل­سوزی نیست. مورخ را نیز جز نگاه به محتوای یک عصر گزیری نیست. هنرمند اما نه شیفته­ی محتواهای تاریخی است و نه بی دل­سوزی زنده­گی می­تواند. هنرمند محتوای تاریخ را در خدمتِ شکل پنهان می­کند تا محتوای جدیدی بازنویسی شود که تاریخ دیگری است: معاصر بودن از طریق بی اعتنایی به تاریخ، تفسیر رنج از طریق فضاهای پیدا و پنهان، از طریق زبان؛ از طزیق تمثیل­ها، شخصیت­ها، رنگ­ها، فصل­ها؛ از طریق سکوت؛ از طریق بازنویسی­ی گذشته­ها، از طریق­نوشته نشده­ها؛ از طریق آمیخته­گی­ی دغدغه­های انسان نوعی با رنج­های انسان عصر."
-------------------

یک معشوق مرده
یلدا معیری
نشر باران، سوئد
چاپ اول:2004 (1383)
شابک:8ـ91ـ88297ـ91
قیمت: 7 یورو
info@baran.st
www.baran.st

«يك معشوق مرده»، مجموعه داستاني از يلدا معيري ـ عكاس و روزنامه نگار ـ است.
اين مجموعه كه نخستين تجربه نويسنده در انتشار كتاب به شمار مي آيد، داستان هاي «شب سال نو»، «چراغ سقفي»، «در فضاي گوش تا گردن»، «ملكه ها»، «سنجاق قفلي 1و2»، «اين يك داستان عاشقانه است»، «ماه شيرده»، «آدم بچه گربه ها»، «دالان»، «باغ بلور»، «سيب گلو»، «ايوان» و«يك معشوق مرده» را در بر گرفته است.
نويسنده در اين داستان ها به جوانان قشر متوسط جامعه پرداخته است. ازجمله ويژگي هاي آن ها، طرح نوعي از روابط حاكم بر جوانان امروز ايران است؛ آن هم به شكلي ملموس و خواندني. روابطي كه در بطن خود سرشار از طنزي تلخ است. از ماجرای دختري كه قصد دارد در شب سال نو، به دوست پسر گذشته اش تلفن بزند و ازدواج او را تبريك بگويد(شب سال نو) گرفته تا جواني كه به دوستش مهتاج التماس مي كند كه شبي را با او بگذراند (چراغ سقفي)، تا ماجرای مريم شيرازي كه در حاليكه در كنار همسرش در سينما نشسته تمام توجهش معطوف مردي است كه در صندلي رديف جلوتر نشسته است (در فضاي گوش تا گردن)، و... بالاخره «اين يك داستان عاشقانه است» كه به خاطرات و يادداشت هاي عاشقانه شيرين مي پردازد. در اين ميان داستان «سيب گلو» كه به اصطلاح به ماجراي «رو كم كني» دختري از يك جوان مي پردازد از حيث نكات جامعه شناختي حايز اهميت است.در آغاز اين داستان نوشته شده است: « از در كه وارد شدم، بوي زهم ماهي و چربي دود شده زد توي دماغم. خودش جلوي من ايستاده بود با بلوز و دامن هميشگي اش. دامن بلند مي پوشيد، تا مچ پا با پيراهن مردانه كه هميشه آستين هايش را تا مي زد و دكمه اول يقه اش را باز مي گذاشت. موهايش را سرسري جمع كرده بود گذاشته بود توي يك گيره دندانه فلزي بزرگ. مثل هميشه ماتيك قرمز زده بود. آنقدر قرمز كه فكر مي كردي از لبهايش خون مي آید . جوراب پايش نبود و سفيدي پاشنه توي چشم مي زد.
از توي آشپز خانه صدا زد: «چي مي خوري؟»
گفتم: «يه ليوان آب.»
گفت: «خفه شو، بچه ننه؟ با آبميوه يا خالص؟»
گفتم: «نه به جان تو اهلش نيستم.»
گفت: «نترس، ميشي، ليوان اول رو كه خوردي خودت راه مي افتی.»
گفته بود مشروب مي خورد ولي من باورم نمي شد. فكر مي كردم خالي مي بندد تا خودش را نشان بدهد.»
-------------

آن زن، آن اتاق كوچك و عشق
عزت­السادات گوشه­گير
نشر باران، سوئد
چاپ اول: 2004 (1383)
شابك: 8ـ88ـ88297ـ91
قيمت: 7 يورو

info@baran.st
www.baran.st

«آن زن، آن اتاق كوچك وعشق»، عنوان مجموعه داستاني ازعزت السادت گوشه گير، نويسنده ايراني مقيم آمريكاست.

اين كتاب 101 صفحه اي، شامل 18 داستان كوتاه است كه بخشي از آنها (7 داستان) شامل داستانك­هاي زندان مي­شود: «گل شب بو چند پر دارد؟»، «گل آفتابگردان قهرآلود»، «سايه­هاي طغيانگر»، «گل مريم سفيد»، «دستمال لكه­دار»، «ابريشم موها» و «مهدي بيا... مهدي بيا...».

زبان تمام اين داستان­ها كه جملگي در زندان مي گذرد، زباني شاعرانه است. نويسنده توانسته در داستان­هايي كه فقط در چند سطر خلاصه
مي­شود، نه تنها تلخي و سياهي فضاي زندان را توصيف كند، و از اندوه قلب­هاي جواني بگويد كه در دروازه مرگ ايستاده­اند، بلكه از تلاش آنها براي بهتر كردن فضاي زنداني بنويسد كه ناچارهستند آن را چند سال تحمل كنند. دوختن گلي پنج پر به اندازه پنج انگشت دست معشوق روي يك دستمال سفيد، جايگزيني نام معشوق در سرودي كه تمام زندانيان سياسي مجبور هستند دسته جمعي آن را بخوانند و... در داستان « دستمال لكه دار» نوشته شده است: «مي­خواستم بر يك دستمال سفيد، بوسه دو كبوتر را بر شاخه‌ي درختي گلدوزي كنم كه يك روز وقتي از زندان آزاد شوم آن را به مردي كه يك روز همسرم خواهد شد، هديه كنم.»

دنبالک:
http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/16579

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'چهار کتاب تازه از انتشارات باران - سوئد' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016