چهارشنبه 7 بهمن 1383

گفتگوی راديو بين المللی فرانسه با هرموز کِی نويسنده کتاب "تنها در راه"

«نگاه ها و انديشه ها» برنامه ای از راديو بين المللی فرانسه ـ بخش فارسی سيزدهم ژانويه 2005 پاريس
گفتگوی فرنگيس حبيبی با هرموز کِی نويسنده ی کتاب « تنها در راه»


فرنگيس حبيبی:
ـ چه چیز برحق است؟
ـ پالایش، تظريف، برترآیش، تفاهم، مدارا، تحمل ِ باورها، تحمل ِدیگرباوران و ديگراندیشان، میانه ‏روی، اینها همه حق هستند.
ـ پالایش چه؟ تظریف كدام؟ برترآیش كی؟
ـ مثلا با پالایش دروغ به تخیل و تصور و انسانیت می‏رسیم، با تظریف و برترآیش، از سنگ به تندیس، از همبود واژگان به چكامه و شعر، از آمیزش به عشق و مهر و از خشونت به ظرافت می‏رسیم، با تفاهم از مذهب به نامذهب، از مذهبی به مذهبی و از مسلكی به مسلكی می رسیم، در پایان از همه آنها به انسان می رسیم، از انسان به خداوند و از خدا به انسان...
اين گوشه ای از کتاب «تنها در راه» است. عنوان کتاب هرموز کِی که بنگاه نشر کتاب شهاب آنرا در تهران منتشر کرده است. کتاب حکايت مردی ست که برای زندگی کردن روزی از دهی در ناحيه ای بی نام و بی نشان در شرق به راه می افتد، قدم در مسيری غريب می گذارد. آنچنانکه در داستانها می گويند، از کوه ها و دريا ها می گذرد، با جانوران عجيب همراه و همدل می شود، از شهرها و شهرک هايی گذر می کند که حاکمانی ظالم بر آنها فرمان می رانند...متن کتاب «تنها در راه» را خواننده با ميلی گاه فزاينده و گاه کاهنده می خواند...

آقای هرموز کِی با سلام و تشکر، سفری که راوی به آن می رود سفری خيالی ست اسطوره ای ست يا عرفانی؟

هرموز کِی : من فکر می کنم که همه ی اينها را با هم باشه. به نظرم ميرسه که اين کتاب يک معدنی ست ذهنی از من که بايد آنرا معدن تصوير اسمش را بگذارم. برای همين هست که گاهی اين تصويرها پرورده هستند وگاهی نسبتا خام... اينها همه از کودکی من می آد. و شايد بتوانم حتا بگم خاطره ی جمعی در من انباشته شدند که بمرور من آنچه رو که می نويسم، در واقع زايشگاه آنها از اين معدن هاست. معدنها يی که می توان درشون تصويرهايی را يافت که تداعی مسافرت می کنند...
فرنگيس حبيبی: با وجود اين گاهی راوی از مکانها و آزمون هايی عبور ميکنه که بسيار واقعی هستند. از جمله زندان و شکنجه گاه و اين يک تناقضی به وجود می آره با حالت اسطوره ای و خيالی و افسانه ای بقيه ی مکان های اين کتاب...

هرموز کِی : بله خيلی جالب ميگيد که هم شکنجه گاه و هم زندان ، و خواهم گفت حتا هم هزار چم هايی که هم در ذهن من و هم در تاريخ و هم در جغرافيا وجود دارند...فقط من با اين اتفاقات واقعی و اتفاقات ذهنی يک نوع مونتاژ کرده ام...مثلا لباسهايی که به تن شخصيت های داستان هستند ممکن است که ما به ازاهای خارجی، تاريخی، واقعی و اجتمايی هم داشته باشند که خب دارند، ولی به نظر من جنبه اصلی اين ها رسيدن به يک انسان هست، و اعاده ی حيثيت برای انسانی که هميشه رانده شده، حتا انسانی که می توانسته مثلا اهريمن هم نام داشته باشه...
فرنگيس حبيبی: راوی اين داستان خودش « پوپک » نام داره ولی او اين سفر را با يک موجود نامرئی انجام ميده و يک نوع همرازی و همدلی با يک موجودی در تمام کتاب مشاهده ميشه که او هم اسمش پوپک هست، آقای هرموز کِی لطفا بگيد که اولا اين اسم پوپک از کجا می آد و اين پوپک دوم آيا وجدان راوی ست، همزاد راوی ست، مادر راوی ست، سرچشمه ی راوی ست، چی ست؟

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

هرموز کِی : ببينيد، من از اول بچگی نه تنها ميل پرواز و رويای پرواز داشتم و در خواب پرواز می کردم و می کنم، بلکه وقتی بزرگ شدم هم خيال می کنم پرنده هستم...و پوپک رو، هُد هُد رو من از اين جهت برگزيدم، که همانند سيمرغ با هوش و خردمنده، اما همانند سيمرغ دست و پا گير و بزرگ نيست، ميدونيد، سيمرغ در واقع پاسدار فرهنگ و تمدن و اساطير ماست، با يک جثه ی بزرگ، در حالی که پوپک پيوسته يک وجود کوچک و ظريف و شکستنی و رفتنی ست، یعنی در واقع مهاجره ، دربدر و درويشه، ومن از اين جهت او رو انتخاب کردم که خيلی راحت رونده ست. و اما پوپک دوم، هم پند دهنده و نصيحت کننده ی اوست، و هم وجدان اوست...
فرنگيس حبيبی: بسيار خب ممنونم، ضمنا اين را هم بگم که متن شما زبانی روان و غنی داره، واژگانی با کلمات اصيل فارسی و ترکيب ها ی نو در اون بسيار ديده ميشه، و همچنين واژه های محلی يزدی.
آقای هرموز کِی ممنونم، ياد آوری می کنم که عنوان کتاب شما « تنها در راه » هست و انتشارات نشر شهاب آنرا در تهران منتشر کرده. براتون آرزوی موفقيت دارم.

دنبالک:
http://mag.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/17463

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'گفتگوی راديو بين المللی فرانسه با هرموز کِی نويسنده کتاب "تنها در راه"' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016