* خانهای که موزه نشد و ملودیهايی که بدون بيات ماندند
خبرگزاری دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر - موسيقی
"زندگی بازيست، ما خود صحنه میسازيم تا بازيگر بازيچههای ديگران باشيم، وای زين برد روانفرسای، من بازيگر بازيچههای ديگران بودم، گرچه میدانستم اين افسانه را از پيش، زندگی بازيست."
به گزارش خبرنگار بخش موسيقی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، يکسال از رفتن بابک بيات، مرد ۶۰ سالهی موسيقی ايران گذشت. از ساعتی که خبر رسيد، در سالی که پاييز بسياری از بزرگان فرهنگ و هنر بود، او نيز رفت؛ همان سازندهی موسيقی متن فيلمهای عروسی خوبان، شايد وقتی ديگر و مسافران و دهها فيلمی که در سينمای ايران ماندگار شدند.
خودش میگفت: "بيش از ۱۸ سال سينهخيز در اين حرفه حرکت کردم، موسيقی فيلم ساختم و با عشق و علاقه کارم را ادامه دادم و اگر صورت هزينههای و دستمزد من را در اين مدت نگاه کنيد، از اينکه يک آهنگساز با اين همه زحمت چنين زندگی میکند و درآمد کمی در حد يک کارمند داشته است، خندهتان میگيرد ... "
میخواست "حکم" آخرين کارش باشد، اما نشد؛ اما میگفت: "چند فکری بودن گروه دستاندرکار و ... باعث شد با مسعود کيميايی همکاری نکند."
بيات همواره از حضور جوانها در حرفهی ساخت موسيقی فيلم راضی بود؛ اما خود اذعان میداشت، متاسفانه بسياری از اينها از آن حس موسيقايی و تخصص در موسيقی فيلم برخوردار نيستند و فقط آن را يدک میکشند و چون کار ديگری بلد نيستند موسيقی فيلم بسازند.
او بعد از فيلم "به من نگاه کن" کار تازهای نکرد؛ "آرزوی پيشرفت برای موسيقی فيلم در ايران را دارم؛ من از اين راه زندگی میکردم اما هماکنون حاضرم کار نکنم تا موسيقی فيلم در اين مملکت دست کسانی باشد که تخصص اين کار را دارند."
ولايت عشق، کشتی آنجيليکا، عروس، نقطه ضعف، اتوبوس، پهلوانان نمیميرند، جهان پهلوان تختی و افسانهی سلطان و شبان از ديگر آثاری هستند که بيات برای آنها موسيقی ساخت و رفت.
گفته میشود بابک بيات موسيقی فيلم را با فيلم "غريبه" که با همراهی واروژان ساخته شد، شروع کرد. بعد از آن، موسيقی فيلمهای خوشيد در مرداب، شب آفتابی، برهنه تا ظهر با سرعت، فرياد زير آب، سريال چنگک و بسياری موسيقی فيلمهای ديگر را ساخت.
پس از درگذشت وی از سوی شهردار تهران قاليباف اعلام شد که میخواهند خانهاش را خريداری کرده و با حفظ همان ترکيب به موزه تبديل کنند. اما با گذشت يکسال هنوز اتفاقی نيافتاده است؛ نه خانهای خريده شده و نه موزهای راهاندازی شده است و نه حتا کسی غبار نشسته بر سازهای بيات را تکاندهاست.
سيدعباس سجادی در اين باره به خبرنگار ايسنا عنوان کرد، برای تبديلشدن خانهی بيات به موزه اعلام نياز و از سوی شهردار تهران دستور پیگيری داده شده است. ما نظرات کارشناسی را اعلام کردهايم و اميدواريم اتفاق بيافتد؛ با اينحال عملیشدن اين اتفاق به بالاتریها بستگی دارد.
مدير امور موسيقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، ابراز کرد که به اين مقوله نبايد موردی نگاه شود، بلکه ضرورت دارد که آيين نامهی برای حفظ ميراث بزرگانمان تدوين شده تا سرمايههای فرهنگی محفوظ مانده و به نسل آينده منتقل شوند.
او از پيشنهاد تبديل خانهی استاد علی تجويدی به موزهی خاندان تجويدی، در اين راستا، ياد کرد.
بعد از پيروزی انقلاب بابک بيات فعاليت موسيقی را در شرکت ابتکار، همراه با دوستش ابراهيم زالزاده و با کاست قاصدک، زندگینامه صمد بهرنگی و بهصورت ترانههای کودکانه سيمين غديری آغاز کرد. پس از آن کاست "خروس زری پيرهن پری" را بههمراه احمد شاملو و کاستهای "سکوت سرشار از ناگفتههاست" و "چيدن سپيدهدم را با صدای احمد شاملو" ارايه کرد.
بابک بيات موسيقی فيلم را در بعد از انقلاب با فيلم "مرگ يزدگرد" ساخته بهرام بيضايی شروع کرد و در سال ۱۳۶۲ موسيقی فيلمهای "نقطه ضعف "و "ريشه در خون" را ساخت و سالهای بعد برای حدود ۹۰ فيلم سينمايی موسيقی نوشت؛ آخرين سريالش هم "ولايت عشق" بود.
او جايزه سيمرغ بلورين فجر را برای فيلم عروس دريافت کرد. سال ۱۳۷۵ از بين چهار کانديد دوبار نامش اعلام شد، سيمرغ بلورين گرفت. در خانهی سينما برای فيلم ساحره جايزه اول موسيقی فيلم را دريافت کرد. در جشن گزارش فيلم هم جايزه بهترين آهنگسازی را برای صد سالگی سينما از آن خود کرد.
بيات کارهای ديگری هم میکرد. در اين سالها قطعهی کرال و ارکسترال "سرزمين خورشيد" ساخته بود که سال ۱۳۷۶ توسط ارکستر سمفونيک تهران و بهرهبری فريدون ناصری اجرا شد. حدود هشت سال هم در دانشگاههای تهران موسيقی فيلم تدريس را کرد.
حالا ملودیهای تهران يکسال است که ديگر بيات ندارند ...
________
* قطعهای از نصرت رحمانی که گفته میشود بابک بيات همواره آنرا زمزمه میکرده است.