جمعه 31 خرداد 1387

كتابي كه پس از نيم قرن به وطن بازگشت، "تاريخ ادبيات معاصر ايران" بزرگ علوي نقد شد، ايسنا

نشست نقد و بررسي كتاب «تاريخ ادبيات معاصر ايران» نوشته‌ي بزرگ علوي با ترجمه‌ي سعيد فيروزآبادي روز گذشته (پنجشنبه، 30 خرداد) از سوي كانون ادبيات ايران در خانه‌ي هنرمندان برگزار شد.

به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، حسن ميرعابديني در اين نشست ابتدا با مقايسه‌ي «تاريخ ادبيات معاصر ايران» بزرگ علوي و كتاب «پايه‌گذاران نثر نوين فارسي» اثر حسن كامشاد، در سخناني گفت: «تاريخ ادبيات معاصر ايران» نوشته‌ي بزرگ علوي و «پايه‌گذاران نثر نوين فارسي» اثر حسن كامشاد، از منابع بزرگي بودند كه در دسترس علاقه‌مندان به ادبيات غرب بودند. خدمت اين‌ دو نويسنده به ادبيات معاصر ايران، خدمت بزرگي بود.

اين منتقد و پژوهشگر افزود: حسن كامشاد اثر خود را به نثر فارسي محدود كرده و توانسته است با جزء‌نگري بيش‌تر، به نثر آثار بپردازد. او در كتاب «پايه‌گذاران نثر نوين فارسي» درباره‌ي صادق چوبك، جلال آل‌ احمد و محمدعلي جمالزاده بررسي‌هايي دارد؛ اما علوي به نوعي خواسته به تاريخ ادبيات بپردازد؛ پس هم به نثر و هم به شعر پرداخته و اين به نوعي اثر علوي را جامع كرده است؛ اما نقصاني كه به كتاب وارد كرده، اين بوده كه چنان‌چه بايد به نثر بپردازد، نپرداخته است و بيش‌تر درباره‌ي شعر نوشته است.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

او رويكرد هر دو نويسنده را در آثارشان، هم به ادبيات و هم به اجتماع دانست و تأكيد كرد: هر دو آن‌ها، تأثير متقابل جامعه بر ادبيات را مورد توجه قرار مي‌دهند.

وي همچنين عنوان كرد: ساختار كتاب بزرگ علوي، اين‌طور است كه ابتدا مقدمه‌ي تاريخ سياسي‌اي را كه گزارش مفصلي از ايران معاصر از نظر سياسي است، مي‌آورد. كتاب داراي چهار بخش است؛ قسمت اول از 1320 تا انقلاب مشروطه، بخش دوم بعد از مشروطه، قسمت سوم، دوران سلطنت رضاشاه و آخرين بخش به دوران سقوط رضاشاه مي‌پردازد. در هر بخش به وقايع سياسي و اجتماعي مي‌پردازد و بعد نويسنده وارد فضاي فرهنگي مي‌شود و ادبياتي را كه در اين بستر سياسي و اجتماعي شكل مي‌گيرد، توضيح مي‌دهد.

او در ادامه تصريح كرد: زمينه‌سازي‌هاي اوليه‌ي بخش اصلي، به شاعران اختصاص دارد و بخش بعدي به نثرنويسان. بزرگ علوي در بخش اول، به شعر عارف قزويني،‌ ايرج ميرزا و ملك‌الشعرا بهار مي‌پردازد و همين رويه در بخش‌هاي بعدي تكرار مي‌شود. زندگي‌نامه‌ي كامل آن‌ها را مي‌آورد و توجه به زيبايي‌شناسي در كارهاي شاعران كم‌تر ديده مي‌شود. بيش‌تر شعرها را از اين نظر بررسي كرده كه در برانگيختن مخاطبان و جنبش‌هاي سياسي، چه نقشي داشته و چقدر موفق بوده‌اند. اين ويژگي، كار علوي را قدري تذكره‌نگارانه مي‌كند.

ميرعابديني همچنين گفت: در بخش اول، علوي وقتي به نثر مي‌پردازد، ميرزاملكم‌خان را قبل از مشروطيت، بهترين نثرنويس مي‌داند و بعد به سيدجمال‌الدين واعظ اصفهاني (پدر محمدعلي جمالزاده) و داستان «رؤياي صادقه»ي او مي‌پردازد و اين اثر را اولين رمان فارسي مي‌داند. در بخش بعدي، شعرهاي ابوالقاسم لاهوتي، ميرزاده عشقي و فرخي يزدي را بررسي مي‌كند و نثر اين دوره را قابل توجه نمي‌داند. نكته‌اي كه او توجه دارد، اين است كه رمان تاريخي پس از جنگ جهاني اول، با دوران رضاشاه متفاوت است. وجه اختلاف در اين بود كه بعد از جنگ جهاني اول، نويسنده به رهايي و بيداري ملت مي‌انديشد؛ اما در دوران رضاشاه چون سانسور چاپ كتاب و مطبوعات وجود داشت، نگارش خيلي چيزها به نويسنده اجازه داده نمي‌شد و نويسندگان گريزگاهي يافتند، كه آن‌هم نوشتن رمان‌هاي تاريخي است.

اين منتقد همچنين متذكر شد: بزرگ علوي، صادق هدايت را به عنوان چهره‌ي برجسته‌ي ادبي در سطح جهاني مطرح مي‌كند و مي‌گويد، با اين آثار مي‌توان آثارمان را به جهان معرفي كرد.

او يادآور شد: علوي اما از سال‌هاي بعد از 1320، سال‌هايي كه به دليل گشايش سياسي و اجتماعي با تنوع ادبي روبه‌رو هستيم، به سرعت مي‌گذرد و خواننده را در حسرت صحبت از اين دوران، به عنوان شاهد مستقيم آن دوران، مي‌گذارد.

ميرعابديني افزود: كتاب «تاريخ ادبيات معاصر ايران» علوي، كتاب بزرگي در سير نقد ادبي و نگارش ادبيات معاصر ماست، كه به همت سعيد فيروزآبادي، بعد از نيم ‌قرن به وطن بازگشته است.

در ادامه، محمدرضا گودرزي درباره‌ي اين اثر سخن گفت و يادآور شد: روشي كه علوي در اين كتاب به كار برده، چيزي است كه ما را به بحث هرمنوتيك مي‌كشاند. اين‌كه كتاب‌هايي را كه با ما فاصله دارند، چگونه مي‌خوانيم و آيا اكنونيت ما در خوانش كتاب تأثير دارد يا نه؟ علوي گفته مي‌خواهد ادبيات و تحولات سياسي، اجتماعي و فرهنگي را بررسي كند. زماني‌كه اين اثر نوشته شد، بحث جامعه‌شناسي ادبيات داغ بود و اين نكته‌ي مهمي بود كه ما ادبيات را به عنوان عنصر اجتماعي، جدا از جامعه نبينيم و آن را با رخدادهاي جامعه مرتبط بدانيم.

اين نويسنده و منتقد ادبي معتقد است: امروز رابطه‌ي جامعه و فرهنگ، مورد توجه قرار گرفته است و علوي در اين اثر، پيشگام اين موضوع بود.

گودرزي ادامه داد: در دنيا، اولين رمان‌ها را سفرنامه‌ها مي‌دانند. علوي اشاره مي‌كند در گذشته در ايران كساني از دربار به فرنگ مي‌رفتند، وقتي برمي‌گشتند، تمام جزييات آن‌جا را بازگو مي‌كردند و به قول علوي، اين سفرنامه‌ها نوعي ترقي‌خواهي بود؛ آرزوي جبران كاستي‌ها و روشن‌ كردن افكار عمومي. علاوه بر آن، زبان كوچه و بازار در اين سفرنامه‌ها وارد شد. به اعتقاد علوي، به وجود آمدن ميراث‌ تازه در جامعه كه نثر كهن قادر به پاسخ‌گويي به جامعه نبود، و ترجمه‌ي آثار ادبي اروپاييان، از ويژگي‌هاي اين سفرنامه‌ها بودند كه در پيشرفت ادبيات ما تأثير زيادي داشتند. به نظر او، رواج سفرنامه‌ها و مطبوعات و همچنين رواج اصطلاحات عاميانه در اين امر نقش زيادي داشته‌اند.

او يادآور شد: علوي، محمدعلي جمالزاده را بخشي از نوگراترين نويسندگان ما مي‌داند و دليل اقبال داستان كوتاه را در اين مي‌داند كه رمان‌هاي فارسي در 50 سال پيش، نتوانستند به سطح جهاني برسند.

وي سپس درباره‌ي رمان «چشم‌هايش» بزرگ علوي سخن گفت و متذكر شد: عده‌اي اين اثر را بزرگ‌ترين اثر علوي دانستند. مهم‌ترين ويژگي اين رمان، روايت است كه دو عنصر عمده را به هم آميخته است. او از رمان‌هاي تاريخي درس گرفته كه عشق و سياست به رمان جذابيت مي‌دهد؛ به اين دليل در اين رمان نيز به عنصر عشق و سياست مي‌پردازد.

گودرزي يكي از ويژگي‌هاي اين اثر را اطناب آن دانست و متذكر شد: به نظر مي‌رسد اين اثر بيش از حد كش آمده است؛ اما مهم‌ترين ويژگي رمان اين است كه اولين رمان فارسي است كه در آن، زن جايگاه ارزشي يافته است.

علي دهباشي نيز در اين مراسم گفت: در فضاي محدود نقد ادبي كه در ايران داريم، كه بسيار ضعيف و تنك‌مايه است، انتشار هر مقاله و ترجمه در زمينه‌ي نقد ادبي به ارتقاي نقد ادبي ما كمك مي‌كند. بخصوص ديدگاه نويسنده‌اي كه سال‌ها در خارج بوده و با اتكا بر متدولوژي كه در خارج بوده، نوشته است، اهميت دارد؛ چراكه تفاوت‌هايي با ديدگاه كساني‌ كه اين‌جا كتاب و ادبيات را نقد مي‌كنند، وجود دارد. اين كتاب يك نمونه‌ي اصل براي نقد است.

مديرمسؤول مجله‌ي بخارا سپس خاطراتي را كه در طول 27 سال در مكاتبه و ديدار با اين نويسنده داشته است، نقل كرد و گفت: بزرگ علوي عميقا به تهران علاقه داشت و تمام جغرافياي تهران را در ذهنش تصويرسازي مي‌كرد. او از شخصيت‌هايي است كه توانست قرباني كار سياسي نشود و از جايي از آن كناره بگيرد و كارهايش را خلق كند.

سپس علي عبداللهي درباره‌ي ترجمه‌ي اين اثر گفت: آن وجهي كه در نظر ما اهميت دارد، روشنفكري است كه توانست در بطن دو فرهنگ كار كند؛ هم فارسي و هم آلماني. درواقع ما امروز به چنين روشنفكراني احتياج داريم كه درباره‌ي ادبيات فارسي بنويسند. اين وجه علوي بسيار قابل تحسين است كه او به دو زبان مي‌نوشت، مي‌خواند و ترجمه مي‌كرد.

اين مترجم ادامه داد: كتاب «تاريخ ادبيات معاصر ايران»، از نظر ترجمه، كتاب بسيار خوبي است؛ زيرا زبان تحقيق بايد زبان ساده و شفافي باشد كه اين نكته در ترجمه‌ بسيار خوب رعايت شده است.

در پايان، سعيد فيروزآبادي - مترجم كتاب «تاريخ ادبيات معاصر ايران» - درباره‌ي اين اثر گفت: اين كتاب، اثر بسيار ارزشمندي است كه در آلمان هم قابل توجه است؛ اما متأسفانه نه به انگليسي و نه به زبان‌هاي ديگر ترجمه نشده است.

او با اشاره به اين‌كه ايران‌شناسان دنيا به همان نتايجي رسيدند كه علوي 50 سال پيش در اين كتاب به آن رسيده بود، در ادامه عنوان كرد: در نگارش اين اثر، بيش‌ترين منابعي كه علوي در اختيار داشت، منابعي بود كه جما‌لزاده در اختيارش گذاشته بود. او در هر بخش، ارزيابي مي‌كرده و اين نكته‌ي مهمي است كه در نقد ادبي رعايت كرده است.

اين مدرس دانشگاه در پايان تصريح كرد: شايد ترجمه‌ي كتاب‌هاي ايران‌شناسي به ظاهر ساده باشد؛ ولي در تجربه‌اي كه داشتم، به اين نتيجه رسيدم كه حتا از ترجمه‌ي نيچه هم سخت‌تر است؛ زيرا در متون نيچه مي‌شود معادل‌سازي كرد؛ ولي با متون ايران‌شناسي نمي‌توان اين‌ كار را كرد.

دنبالک:
http://news.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/37350

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'كتابي كه پس از نيم قرن به وطن بازگشت، "تاريخ ادبيات معاصر ايران" بزرگ علوي نقد شد، ايسنا' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016