۷۲ نفر از سينماگران ايران در نامه ای به رييس ديوان عدالت اداری، خسارات ناشی از توقيف فيلمهايی که با مجوز وزارت ارشاد توليد شده را بسيار سنگين خوانده و خواستار رسيدگی به اين موضوع شده اند.
اين سينماگران در نامه خود به علی رازينی نوشته اند: "تعداد فيلمهايی که پس از دريافت مجوز ساخت و نمايش، به بايگانی سپرده میشوند، روز به روز بيشتر میشود و متأسفانه نه تنها پيگيریهای فرسايشی برای رفع اين موانع سودی نمیبخشد، گاه تنها نظر شخصی يک مدير، باعث تباه شدن همه زحماتی میشود که سينماگران برای ساخت و ارايه اثر خويش کشيدهاند. "
در ادامه اين نامه آمده: "به رغم وجود قوانين و با وجود اعمال سليقههای شخصی بسيار سختگيرانه و دستوپاگير وزارت ارشاد، در مراحل گوناگون ساخت يک فيلم، متأسفيم به آگاهی شما برسانيم درحال حاضر شمار فيلمهايی که در همين چندسال اخير ساخته شده و دچار سرگردانی و بلاتکليفی هستند، از محصولات سينمايی توليد شده در برخی کشورهای صاحب سينما بيشتر است و هيچ کس پاسخگويی اين همه خسارت نيست!»
سينما گران ايرانی در نامه خود در عين حال از حمايت آقای رازينی ابراز خرسندی کرده اند اما اين پرسش را مطرح کرده اند که "واحد محاسبه هزينه خسارتی که به روح و روان سينماگران در طی کردن فرسايشی مراحل دشوار ساخت يک فيلم و سپس خانه نشينشدن وارد شده و میشود، چيست؟"
رييس ديوان عدالت اداری ايران چند روز پيش در گفتگو با خبرگزاری دانشجويان ايران درباره اجازه ندادن به نشر کتاب يا پخش فيلم هايی که مجوز وزارت ارشاد را گرفته اند گفته بود که بايد برای شخصی که بر اساس مجوز صادره، اقدام به سرمايهگذاری کرده است، جبران خسارت شود.
او اصل را بر اين دانست که وقتی به کسی مجوز داده شد، آن مجوز پس گرفته نشود و افزود: "در مواردی ممکن است مجوزی صادر شده و حال يک استثنا يا ضرورت پيش آمده که بايد از مجوز بازگشت. در اين موارد نيز بايد حداقل برای شخصی که بر اساس مجوز صادره اقدام به سرمايهگذاری کرده است، جبران خسارت شود تا ضرر به اشخاص وارد نشود."
در نامه ۷۲ سينماگر ايران نامهايی مانند شهرام اسدی، همايون اسعديان، مهناز افضلی، بهرام بيضايی، سيروس تسليمی، فرهاد توحيدی، کامبوزيا پرتوی، پرويز پرستويی، جعفر پناهی، کيومرث پوراحمد، عليرضا داودنژاد، عليرضا رئيسيان، حسين زندباف، مهدی فخيمزاده، کامران قدکچيان، مسعود کيميايی، فاطمه معتمدآريا، داريوش مهرجويی، بيژن ميرباقری، مازيار ميری، تهمينه ميلانی، و کارن همايونفربه چشم می خورد.
در ايران فيلمهايی که عليرغم اخذ مجوز، روی پرده ظاهر نشده اند کم نيست.
اخيرا تعدادی فيلم با وجود اخذ مجوز از وزارت ارشاد، روی پرده ظاهر نشدند. "صد سال به اين سالها " به کارگردانی سامان مقدم با اين که دارای پروانه ساخت است، اما وزارت ارشاد از دادن پروانه نمايش به آن خوداری می کند. "ترانه تنهايی تهران" ساخته سامان سالور نيز از اين دست فيلم هاست.
به اين فهرست فيلم های ديگری را نيز می توان اضافه کرد، اما کارگردانان و تهيه کنندگان اين فيلم ها هنوز اميدشان را برای پيگيری از دست نداده اند. همچنين بايد از فيلم هايی ياد کرد که عليرغم دريافت پروانه ساخت و مطابقت فيلم ساخته شده با فيلمنامه تاييد شده وادار به تغيير و تعديل فيلم هايشان شده اند که از اين ميان می توان به فيلم های "دايره زنگی" پريسا بخت آور، "هميشه پای يک زن در ميان است" کمال تبريزی و "تيغ زن" عليرضا داود نژاد نام برد.