چهارشنبه 9 مرداد 1387

رمانتیسم هنوز نمرده است، كتابی در نقد و تحلیل آثار هرمان هسه، کارگزاران

رویا فتح الله‌زاده:«خوانندگان هسه پیشاپیش او را بسیار دوست داشته‌اند یا هیچ دوست نداشته‌اند. دوست داشتن آثار هسه بسته به آن است كه روح و جان ما تا چه اندازه بارقه‌هایی را از رمانتیسم در خود داشته باشد. اما زمانه، زمانه زوال رمانتیسم می‌نماید. اندیشمندان بسیاری درباره نفی و طرد تغزل‌گرایی سخن گفته‌اند و می‌گویند.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

از این رو آیا آرا و آثار هسه در چنین زمانه تغزل‌ستیزی محكوم به فنا نیستند؟» آنچه خواندید، بخشی از پیشگفتار كتابی است در نقد و تحلیل آثار هرمان هسه نویسنده نامدار آلمانی، به نام «شناختی از هرمان هسه»، نوشته رضا نجفی كه به تازگی انتشارات كاروان آن را منتشر كرده است. هرچند نویسنده كتاب بر آن است كه هسه صرفا نویسنده‌ای رمانتیك نیست و به قول توماس مان شهامت تجربی برخی آثارش چیزی كم از «اولیس» جیمز جویس و «سكه سازان» آندره ژید ندارد، اما به هر حال، در برآوردی كلی، هرمان هسه را باید جزء آخرین رمانتیك‌های این زمانه شمرد.

آیا رمانتیك بودن هسه، در چنین زمانه- به قول مولف- تغزل‌ستیزی نطقه ضعفی به شمار می‌آید؟ به گمان راقم این سطور نه! نكته اینجاست كه به‌رغم ناسزاها و خوارشماری‌هایی كه گروهی از فرمالیست‌های افراطی و مدرنیست در حق رمانتیسم روا می‌دارند، رمانتیسم هنوز نمرده است و حتی مهم‌تر از آن، رمانتیسم آبرو و اعتباری فراتر از باور برخی منتقدان دارد. شاید نخستین و مهم‌ترین ارزش كتاب «شناختی از هرمان هسه» همین باشد كه به شكل شایان توجهی اثبات می‌كند چه ژرفا و چه ارزش‌هایی را می‌توان در آثار یك نویسنده رمانتیك مانند هرمان هسه باز یافت و كشف كرد. نویسنده در بازخوانی آثار هسه توانسته است هسه كاملا متفاوتی را به ما بشناساند كه بسی جدی‌تر، عمیق‌تر و باارزش‌تر از هرمان هسه‌ای است كه تا امروز می‌شناختیم. مولف این اثر، رضا نجفی را پیش از این افزون بر مقالاتش با كتاب دیگرش به نام «هرمان هسه و شادمانی‌های كوچك» می‌شناختیم. دست بر قضا، در زمانه‌ای كه كتاب‌سازی مد روز شده است و مترجمان هسه از روی دست همكاران پیشین خود دست به ترجمه‌های تكراری آثار هسه می‌زنند، «هرمان هسه و شادمانی‌های كوچك» اتفاق نادر و نویی بود. در این مجموعه كه به تازگی به چاپ چهارم رسیده است، ما برای نخستین‌بار با هسه شاعر، هسه منتقد و هسه نقاش روبه‌رو می‌شویم و مجموعه اثری است پروپیمان از داستان‌ها، شعرها، نامه‌ها و مقاله‌های هسه به انضمام چند نقد برگزیده از هسه‌شناسان بنام درباره او و آثارش. اکنون اجازه دهید نگاه مفصل‌تری بکنیم به این کتاب!

کتاب شناختی از هرمان هسه همان‌گونه که از عنوان فرعی کتاب معلوم است بازخوانی تفسیری و انتقادی آثار هسه است. در این کتاب با افکار هسه و آبشخور فکری او آشنا می‌شویم.

به باور منتقد ریشه اندیشه‌های هسه به سرگذشت شخصی، رمانتیسم آلمانی، فلسفه نیچه، مکتب یونگ و اسطوره‌شناسی، تأسی از طبیعت و پیشینه مسیحی و مذهبی او بر می‌گردد. با این پیش‌زمینه از کتاب شناختی از هرمان هسه پرواضح است که منتقد در این کتاب با رهیافتی یگانه به تفسیر آثار هسه نپرداخته، بلکه در هر رمان به اقتضای داستان از انواع رویکردهای نقد ادبی جهت تحلیل استفاده شده است از جمله نقد سنتی و تاثیرگیری داستان‌نویس از شرایط محیطی، نقد جامعه‌شناختی که شامل تاثیر جامعه و فرهنگ برآثار و آرای داستان‌نویس است، نقد امپرسیونیستی، نقد یونگی و اسطوره‌شناختی. کتاب شامل سه بخش کلیات، نقدها و پیوست‌هاست. در بخش کلیات، مخرج مشترک آثار هسه، تاثیرگیری‌ها، منابع و سرچشمه‌های تاثیرگذار بر آثار وی بررسی می‌شود. بخش نقدها شامل کالبدشکافی رمان‌های گرگ بیابان، دمیان، سیذارتا، نارتسیس و گلدموند است و در بخش پیوست‌ها سالشمار زندگی هرمان هسه، کتابشناسی آلمانی آثار هسه، کتابشناسی و مقاله‌شناسی آثار هسه در زبان فارسی و سرانجام کتابشناسی و مقاله‌شناسی درباره هسه و نوشته‌هایش در زبان فارسی خواننده را با فضای فکری و داستان‌های هسه بیشتر مانوس می‌کند.

در بخش نقدها هر کالبدشکافی ابتدا با چکیده‌ای از رمان موردنظر شروع می‌شود، سپس منتقد به اقتضای داستان با انواع رویکردها به تحلیل و بررسی داستان می‌پردازد. برای نمونه در بخش اول که کالبدشکافی رمان گرگ بیابان است نگارنده تفسیر خود را بر نقد یونگی و در پی آن تفسیر امپرسیونیستی متمرکز می‌کند.

دومین نقد در دومین بخش به کالبدشکافی رمان دمیان اختصاص دارد. در این بخش نیز ابتدا چکیده‌ای از حکایت را می‌خوانیم سپس تحلیل و بررسی مطابق با سرفصل‌های رمان صورت می‌گیرد. در فصل دزدان مصلوب بیشتر با منابع تاثیر‌گذار بر این بخش روبه‌رو می‌شویم؛ تاثیرگیری از نیچه که انتقادی معروف از داستان دو راهزن مصلوب عهد جدید دارد. همچنین تاثیرپذیری این بخش از آیین گنوسی نیز بررسی می‌شود. بخش چهارم بئاتریس نام دارد و با اشاره‌ای به کمدی الهی شروع می‌شود و با نمادشناسی پرنده و آتش که در این بخش جزء تصورات سینکلر هستند ادامه می‌یابد.

بدین ترتیب با فصل‌های دیگر کتاب، پرنده در تلاش برای رهایی از تخم، کشتی گرفتن یعقوب، حوا و آغاز انجام، تحلیل ادامه می‌یابد. بخش تحلیل سیذارتا با نقد ساختاری شروع می‌شود. در این بخش ساختار رمان سیذارتا، زاویه دید، سبک و نثر و فرم داستان بررسی شده است. «نویسنده با بازگویی این رمان از زاویه دید راوی دانای کل به گزینش هوشیارانه‌ای دست زده است، زیرا انتخاب راوی اول شخص مفرد داستان را دشوارتر می‌کرد. در عین حال، هرگاه به زاویه دید قهرمان اصلی نیازی بوده است، نویسنده با ارائه مونولوگ‌ها و دیالوگ‌هایی از سیذارتا به این نیاز پاسخ گفته است» (ص 133). سپس درونمایه‌های عرفانی و آبشخور فکری هسه در رمان سیذارتا تحلیل می‌شود. «سیذارتا بیش از همه شخصیت‌های هسه دغدغه یافتن حقیقت و تکامل وجود خود را دارد؛ و بیش از هر کدام از آنان مراحل گوناگونی را سپری می‌کند تا کامل شود» (ص 134). در این مبحث به شباهت سیذارتا و بودا بسیار تاکید می‌شود و منتقد کوچک‌ترین موارد را از نظر دور ندارد. «رسیدن به مرحله‌ای که بودا رسید توفیقی است که تنها نصیب شمار اندکی از انسان‌ها می‌شود. دیگران نیز به فراخور خود تا مراحلی پیش می‌روند، اما برای بودا شدن تضمینی نیست. از این‌رو، گوویندا با وجود اینکه به آرامش دست یافته، همواره مرید باقی می‌ماند؛ پس از مرگ بودا، در پایان داستان سیذارتا جای بودا را برای او می‌گیرد و گوویندا این‌بار سر به آستان او می‌گذارد» (ص 135). در بخش دیگری از کالبدشکافی رمان سیذارتا با عنوان «ریشه‌ها و منابع تاثیرگذاری» عوامل گوناگون بر نگارش رمان سیذارتا برای خواننده مشخص می‌شود. «برخلاف آنچه ممکن است در نخستین نگاه بنماید، تاثیرپذیری سیذارتا صرفا به بودیسم محدود نمی‌شود. هسه افزون بر بودیسم، سال‌ها درباره دیگر مکاتب هندی و چینی نیز مطالعه و تحقیق کرده بود و انبوه نام‌های تمثیلی و اصطلاحات فنی به کار رفته در رمان سیذارتا نشان‌دهنده آگاهی هسه و تاثیرپذیری او از هندوییسم و دیگر مکاتب شرقی است» (ص 146). در فصل آنچه سیذارتا به ما می‌گوید پیام‌های هسه که از زبان سیذارتا بیان شده بازگو می‌شود. «هسه از زبان سیذارتا به ما می‌گوید: «حقایقی وجود دارد و درمقابل آن اضدادی که آنها نیز به نوبه خود حقایقی دیگرند. حقیقتی را که یکسویه باشد، می‌توان در واژه‌ها گنجاند و درباره آن بحث کرد. اما هر حقیقتی که به کلام درآید یک سویه و به همین سبب، نیمه حقیقی است و از کمال و وحدت بهره‌ای ندارد» (ص 147). آخرین نقد از بخش نقدها، کالبدشکافی رمان نارتسیس و گلدموند است. در چکیده حکایت درمی‌یابیم که گلدموند نوجوانی است که در دیر زندگی می‌کند اما روزی به تشویق دوستش از آنجا فرار می‌کند و به سفری که در آن با دختران متفاوت آشنا می‌شود، می‌پردازد... تحلیل رمان نارتسیس و گلدموند با سوالی اساسی آغاز می‌شود «چرا باید رمانی عاشقانه از هرمان هسه بخوانیم؟» و در ادامه تاثیرگیری هسه از رمانتیسم آلمانی و نه عرفان شرقی در رمان نارتسیس و گلدموند آشکار می‌شود.
«درباره تاثیرگیری اثر باید متذکر شد، در اینجا ما با اثری کاملا آلمانی سروکار داریم که به عکس آثار دیگر هسه، نام و نشانی از شرق و عناصر شرقی در آن نیست. بی‌گمان متون ادبی متعلق به سده‌های میانه، از مینه زینگرها و حماسه‌های شوالیه‌گری گرفته تا دانته و قصه‌های دکامرون، بر این اثر تاثیرگذار بوده‌اند» (ص154).

در مباحثی چون مضمون دوبن‌گرایی، پیشینه اثر، نمادها و دوجهان، به ترتیب دوآلیسم هسه، طرح اولیه رمان نارتسیس و گلدموند، نمادشناسی یونگی و دو جهان متفاوت گلدموندی و نارتسیسی را می‌شناسیم. اما در مبحث ساختار اثر منتقد نگاهی کلی به اثر دارد. «این اثر در نگاهی دیگر، بیان شرح حال روحی گلدموند در سه بخش است 1- آشنایی و وابستگی به نارتسیس 2- آزاد شدن از او و استقلال 3- بازگشت و پیوستن به نیمه دیگرخود. این احوال را از دید روانکاوانه نیز می‌توان تفسیر کرد: ابتدا وابستگی کودک به والد، سپس استقلال از والد و سرانجام بلوغ!»(ص 16). منتقد در آخرین موضوع با عنوان گستره مضامین، تعمیم‌پذیری مضامین این رمان در رمان‌های دیگر هسه را تحلیل می‌کند. درآخرین بخش کتاب نیز سالشمار زندگی هسه، کتاب‌شناسی آلمانی و فارسی آثار هسه به محققان و دوستداران هسه، دیدی وسیع از شخصیت وی را ارزانی می‌دارد.

دنبالک:
http://news.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/37819

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'رمانتیسم هنوز نمرده است، كتابی در نقد و تحلیل آثار هرمان هسه، کارگزاران' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016