آزادی 28 ناراضی جان به لب رسیده مجاهدین
اولین ثمره اعطای موقیعت حفاظت شده! به ساکنان اشرف
-----------------
تقریبا حدود 6 ماه پیش در ژوییه 2004 با اطلاعیه ای که از جانب فرماندهی نیروهای چند ملیتی به ساکنان پادگان اشرف در عراق ابلاغ گردید، سر کلاف رهایی ناراضیان سازمان مجاهدین به لحاظ حقوقی باز شد.
همان زمان مجاهدین با شیوه ها و جوسازی های معمول تبلیغاتی سعی کردند آنرا یک پیروزی معیرالعقول از جانب خودشان جلوه داده وبا فرار به جلو کرده عنوان ثمره( پایداری پر شکوه!! 16 ماهه) را برای آن
انتخاب کردند.
فارغ ازاینکه همین حرکت نقطه آغازی خواهد شد که مجامع بین المللی آنچه را که بر سر ناراضیان مجاهدین
در خاک عراق میرود را نادیده نگیرند و سرنوشت آنان را بعد ازحکومت سرنگون شده ای که با بیش از270 - گور دسته جمعی ، شاخص یکی از سبوعانه ترین دیکتاتوری های شناخته شده تاریخ معاصر بود را پیگیرانه دنبال کنند.
ذکر نکاتی در پیوند با این واقعه خالی از لطف نیست تا بتوان هر چه بیشتربه ماهیت واقعی سازمان 2 رگه ای پی برد که همچنان که فریبکارانه دم ازنفی استثمار می زند ولی بشکل خود انگیخته وبا کمال مسرت وشادکامی خیلی علاقه مند است که توسط جناح های استعماری با هر مدلی که از ما بهتران میدانند مورد بهره برداری قرارگیرد .
- آزادی 28 ناراضی جان به لب رسیده مجاهدین اولین حرکت ادامه دار حقوقی است که پس از اعطای موقعیت حفاظت شده به ساکنان اشرف صورت میگیرد همان حرکتی که مجاهدین خود نمی دانند که طناب داری برای آنان خواهد بود و امکان بسیار موثر برای احقاق حقوق از دست رفته ناراضیانی که سالیان است که نمیخواهند در چهارچوب تشکیلات مجاهدین فعالیت کنند .
-اقدام صلیب سرخ بین اللمللی برای اولین باراست که پس ازپایان جنگ ایران و عراق که تقریبا 15 سال از آن می گذرد صورت پذیرفته ویک اقدام حقوقی برای حل مساله ناراضیان این سازمان است که از جانب مجامع معتبر بین اللملی دریچه جدیدی را میگشاید که تاکنون مورد مشابه ای نداشته است آن هم برای کسانی که تنها خواست شان حق تصمیم آزاد برای زندگی آینده شان به عنوان (ابتدایی ترین حق شناخته شده بشر ) بوده است.
-اقدام صلیب سرخ بین المللی با حمایت دولت فعلی عراق وچنانچه عکس خبرگزاری ها نشان میدهد اعزام آنان با هواپیمای اختصاصی صلیب سرخ صورت پذیرفته واین موضوعی است که مطلقا دراظهارنظر سخنگوی مجاهدین به آن اشاره ای نمیشود.
- دقیقا ماه آینده و انجام انتخابات عراق در 31 ژانویه 2005 نقطه سر فصلی برای حضور ادامه دار مجاهدین در خاک عراق خواهد بود از آنجایی که یک دولت انتخابی بر سر کار خواهد آمد وضیعت بیش از 600 ناراضی شمارش شده مجاهدین روشن تر میگردد .
جا دارد در همین جا از همه دست اندر کاران و فعالین حقوق بشری که بنا به اظهار نظر آگاهان سیاسی بیش از 50 نفرفقط از جامعه ایرانی بودند کمال تشکررا کردو بی تردید این موج فزاینده در آینده ادامه پیدا خواهد کرد.اما در کنار این تشکر جا دارد چند سوال نیزبرای روشنگری افکار عمومی از مجاهدین پرسش شود .
بنا به اظهارات سخنگوی مجاهدین این ناراضیان بطور رسمی ( پس از جنگ آمریکا علیه عراق از این سازمان کناره گیری کرده اند) حال آنکه به گواهی موارد منتشره، این افراد از سالیان پیش از ناراضیان درون این تشکیلات میرنده بوده ولی همچنان وحشیانه مورد استثمار در بخش های مختلف سازمانی قرار گرفته و از سال 1367 تا مقطع جنگ دوم آمریکا علیه عراق در سال 1382 قریب به 15 سال در تشکیلات مجاهدین در گرما و سرمای صحرای عراق زمان سپری کرده اند و حال که خطوط ایدیولوژیک و استراتژیک این سازمان را قبول نداشته و رسما خواستار کناره گیری میشوند چگونه است که در اعلامیه رسمی مجاهدین گفته میشود که هیچ ربطی به سازمان مجاهدین نداشته اند .
از رهبران مجاهدین همچنین باید سوال کرد که چطوراست که شما برای تعیین سرنوشت همین افراد با آمریکایی ها پای میز مذاکره می نشینید آنان را تحویل آمریکاییان می دهید ولی وقتی شما و اندیشه شما رابرای همیشه ترک میکنند دیگر به شما ربطی پیدا نمی کنند؟
این چه اندیشه ای است که مخالفین خودتان را پس از سالیان شکنجه جسمی و روانی با جسم وروحی افسرده و پژمرده شده (همچنان که در عکس ها پدیدار است) رها کرده و ازخود سلب مسولیت کنید و هر گونه وابستگی سازمانی آن هم پس از 15-20 سال فعالیت مستمر تشکیلاتی نفی میکنید ؟
حال آنکه بسیاری از آنها به لحاظ رده تشکیلاتی از معاونین بخش های سازمان که به اختصار M شناخته میشد ، بودند .
آیا درعصر کبیر آگاهی توده ها مزورانه از زیر با همان کسانی که تا دیروز آنها را« امپریالیست» میشناختید تا هرجا که باید نرد عشق ببازید ولی در افکار عموم خاک به چشم آزادی خواهان این میهن بپاشید؟
ولی برای یکبار هم که شده باید بر این حقیقت صحه گذاشت که عملکرد سازمان مجاهدین جای بسی خوشوقتی است چرا که این حوادث در زمانی به وقوع می پیوندد که آنان به حکومت نرسیده اند و این بهای نسلی است که بایست به اعتماد اش خیانت شود تا پرده از چهره آنانی که خود را مزورانه پرچمدار انقلاب نوین ایران میخواندند به تمامیت کشیده شود.
آری یک روزتاریخ قدم به قدم حوادث و وقایع امروز را به داوری خواهد نشست که چگونه این فرقه مذهبی بریده ازتوده ها یک روز با صدام حسین نقشه های عملیاتی داده شده توسط آنان را در خاک ایران پیاده میکرد و روز دیگر رسما و علنا ازقصد تجاوز آمریکاییان به خاک ایران پشتیبانی کرده و بهای به قدرت رسیدن فرضی و خیالبافانه خود را از مردم و فرزندانشان طلب کرده و میکند.
و اعطای موقعیت حفاظت شده برخلاف تحلیل های مجاهدین که با فرار به جلو آنرا پیروزی برای خود می خواندند دقیقا با گذر زمان علیه انان عمل کرده و این دریچه باز هم ناگفته های درونی این سازمان را بیشتر در برابر چشم جهانیان خواهد گشود.
میلاد آریایی
پژوهشگر سیاسی
30-12-2004